کلمه جو
صفحه اصلی

take down


معنی : خراب کردن، پیاده کردن
معانی دیگر : 1- یادداشت کردن 2- در جای پایین تر قرار دادن، تنزل دادن، پایین بردن 3- (شلوار و غیره) پایین کشیدن 4- خوار کردن، خفیف کردن، پست کردن 5- از هم باز کردن، از هم باز کردنی، اوراق کردنی، (کشتی) بر زمین زدن حریف، خوارسازی، پست سازی، پست سازی از هم باز کردنی، اوراق کردنی a take down firearm سلاحی که به آسانی از هم باز میشود

انگلیسی به فارسی

پایین آوردن، (پوستر و غیره) کندن


(شلوار، دامن) پایین کشیدن


(دستگاه، چادر) باز کردن، پیاده کردن


نوشتن، ثبت کردن، یادداشت کردن


پایین آوردن، خراب کردن، پیاده کردن


انگلیسی به انگلیسی

• record, write down, put in writing; remove, lower; take apart, disassemble; (slang) kill
easily disassembled
something which can be disassembled or taken down; maneuver in which an opponent is forced to the floor from a standing position (sports); humiliation (informal)

مترادف و متضاد

خراب کردن (فعل)
ruin, destroy, undo, corrupt, spoil, debauch, deteriorate, wreck, pull down, batter, take down, botch, disfigure, muck, vitiate, impair, demolish, devastate, dilapidate, muddle, ruinate, wrack, immoralize, unmake

پیاده کردن (فعل)
disembark, take down, set down, disassemble, demodulate, dismount, dismantle, overhaul, unsaddle

write down


Synonyms: inscribe, jot down, make a note of, minute, note, note down, put on record, record, set down, transcribe


humble


Synonyms: deflate, humiliate, let down, lower, mortify, pull down, put down, take apart


Antonyms: build up


Remove something from a wall or similar vertical surface to which it is fixed


Remove something from a hanging position


Remove a temporary structure such as scaffolding


Lower an item of clothing without removing it


جملات نمونه

1. She made us take down all the posters.
[ترجمه سیامک] او مارا مجبور کرد همه پوسترهارا پایین بکشیم
[ترجمه امید] او مجبورمان کرد همه پوسترها را بکنیم
[ترجمه ترگمان]مجبورمون کرد همه پوستر رو بندازیم پایین
[ترجمه گوگل]او ما را کشت همه پوسترها

2. Workmen arrived to take down the scaffolding.
[ترجمه امیر] کارگران جهت باز کردن داربست ، رسیدند.
[ترجمه ترگمان]کارگران از روی چوب بست بالا رفتند
[ترجمه گوگل]کارگران برای تخلیه داربست وارد شدند

3. Your removal men will dismantle bedsteads and take down pictures and wall decorations.
[ترجمه ترگمان]پاک کردن تخت ها و گرفتن تصاویر و تزیینات دیواره ای آن
[ترجمه گوگل]مردان حذف شما، تختخواب را برچیند و تصاویر و دکوراسیون دیوار را بردارند

4. Rail removal I want to take down some dado and picture rails.
[ترجمه ترگمان]برکناری ریلی که من می خواهم برخی از ریل و ریل را یادداشت کنم
[ترجمه گوگل]حذف راه آهن من می خواهم برخی از ریل های قدیمی و عکس را از بین ببرم

5. He ordered his men to take down the limp body and remove the handcuffs.
[ترجمه ترگمان]به افرادش دستور داد بدن بی جان را پایین بیاورند و دستبندها را باز کنند
[ترجمه گوگل]او به مردان خود دستور داد که بدن مرطوب را بردارند و دستبند را بردارند

6. It would also be easy to take down and stow in stormy weather.
[ترجمه ترگمان]پایین رفتن و پنهان کردن در آب و هوای توفانی نیز آسان است
[ترجمه گوگل]همچنین می توانید در آب و هوای طوفانی از بین بردن و ایستادن آن آسان باشد

7. I vote we take down the pictures, except for the two painted by Nina.
[ترجمه ترگمان]من رای می دهم، جز برای دو نقاشی که نی نا نوشته شده
[ترجمه گوگل]من رأی می دهیم که عکس ها را می گیریم، به غیر از دو نقاشی توسط نینا

8. The Government could take down the watchtowers in South Armagh with few consequences for security; it could also reduce troop numbers.
[ترجمه ترگمان]دولت می تواند برج های مراقبت در جنوب Armagh را با نتایج کمی برای امنیت کاهش دهد؛ همچنین می تواند تعداد سربازان را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]دولت می تواند برج های نگهبان در ارمغان جنوبی را با عواقب کمی برای امنیت کنار بگذارد؛ همچنین می تواند تعداد نیروهای نظامی را کاهش دهد

9. To take down all the barriers that divide us one from the other.
[ترجمه ترگمان]برای پایین بردن همه موانعی که ما را از یکدیگر جدا می کنند
[ترجمه گوگل]برای برداشتن همه موانعی که ما را از یکدیگر جدا می کند

10. Do you think we should take down the decorations?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی ما باید تزئینات رو کم کنیم؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر میکنی ما باید تزئینات را برداریم؟

11. Take down the pot without even seeing a flop is better than checking and playing a multiway un raised pot.
[ترجمه ترگمان]گلدان را بدون اینکه ببینید یک شکست بهتر از چک کردن و بازی کردن یک قابلمه بزرگ است بردارید
[ترجمه گوگل]گلدان را بدون اینکه فلاپ را ببیند بهتر است از چک کردن و بازی کردن یک گلدان چند منظوره

12. Properly take down pre - booking calls for schedule appointment ( data and time ).
[ترجمه ترگمان]به طور مناسب از درخواست های قبل از رزرو برای قرار دادن زمانبندی (داده ها و زمان)استفاده کنید
[ترجمه گوگل]به طور منظم تماس های قبل از رزرو را برای قرار ملاقات برنامه (داده ها و زمان) انجام دهید

13. Having said that, it's actually quite hard to take down your enemy when they appear to be little more than a splodge on a far-off hill.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه این را گفت خیلی سخت است که دشمن شما را وقتی که به نظر می رسد کمی بیشتر از یک splodge در یک تپه دوردست باشند، بگیرید
[ترجمه گوگل]پس از گفتن این، واقعا دشوار است که دشمن خود را از بین ببرید، زمانی که به نظر می رسد کمی بیش از یک تپه در یک تپه دور وجود دارد

14. Some girls in the office are trained to take down dictation.
[ترجمه ترگمان]برخی از دختران در این اداره آموزش دیده اند که دیکته کنند
[ترجمه گوگل]برخی از دختران در دفتر آموزش داده میشوند تا ضرب المثل را حذف کنند

15. We went down to the floor, according to the take-down training, me on top of him.
[ترجمه ترگمان]ما به طبقه پایین رفتیم، طبق تمرینی که در پیش داشتیم، من روی او
[ترجمه گوگل]با توجه به آموزش پایین آمدن، ما به سمت بالا رفتیم به طبقه پایین

16. It's a snotty takedown of a straw man.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این است که او را از یک مرد کاه نجات داده اند
[ترجمه گوگل]این یک برداشت از یک مرد نی است

17. The referee awards points for a takedown, an escape position, and a reversal of control, a fall, a near fall, or near pin.
[ترجمه ترگمان]داور به یک takedown، یک موقعیت فرار، و برگشت کنترل، سقوط، سقوط نزدیک یا نزدیک سوزن امتیاز می دهد
[ترجمه گوگل]داور جایزه هایی را برای رهایی از زمین، موقعیت فرار و تغییر کنترل، سقوط، تقریبا سقوط، یا نزدیک پین به دست می آورد

18. Critics of the bill say that takedown requests and court orders will swamp smaller firms and start-ups.
[ترجمه ترگمان]منتقدان این لایحه می گویند که درخواست های takedown و دستورها دادگاه شرکت های کوچک تر را در میان خواهند گرفت و شروع به کار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]منتقدان این لایحه می گویند که درخواست های لغو و دستور دادگاه، شرکت های کوچک و شروع کار را متلاشی می کنند

19. The initial attack is followed by a takedown, with the attacker generally staying in contact with the broken limb to maintain leverage on the target.
[ترجمه ترگمان]حمله اولیه توسط یک takedown انجام می شود، همراه با مهاجم به طور کلی در تماس با دست شکسته برای حفظ نفوذ در هدف است
[ترجمه گوگل]حمله اولیه به دنبال انقراض است، مهاجم معمولا در تماس با اندام شکسته برای حفظ اهرم در هدف قرار دارد

20. There are about 15 people on the takedown team—heavily armed and armored and salted around the busy parking lot—just waiting for the magic words.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۵ نفر در تیم عملیاتی هستند که مسلح و مسلح و مسلح در محوطه شلوغ پارکینگ هستند - فقط منتظر کلمات جادویی هستند
[ترجمه گوگل]در تیم برکنار حدود 15 نفر وجود دارند که به شدت مسلح و زرهی شده و در اطراف پارکینگ مشغول ورزش هستند و فقط منتظر کلمات جادویی هستند

21. These tools give businesses the takedown tactics they need, both financially and technologically.
[ترجمه ترگمان]این ابزارها به شرکت ها تاکتیک های takedown نیاز دارند، هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ تکنولوژیکی
[ترجمه گوگل]این ابزار به کسب و کارها تاکتیک هایی که نیاز دارند، از لحاظ مالی و تکنولوژیکی مورد نیاز است

22. So shutting down spam sources, such as the takedown of the notorious McColo spam machine last year -- represents a huge energy savings to the environment, Marcus says.
[ترجمه ترگمان]به گفته مارکوس آورلیوس، بسته شدن منابع اسپم مثل the of notorious در سال گذشته - - نشان دهنده یک ذخیره عظیم انرژی برای محیط زیست است
[ترجمه گوگل]مارکوس می گوید، سال گذشته، خاموش کردن منابع اسپم، مانند حذف دستگاه اسپم McColo سال گذشته - نشان دهنده صرفه جویی انرژی زیادی در محیط زیست است

23. The takedown is immediately followed by a straight-legged downward stomp of the opponent's head with the heel.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله با ضربه با پا به سمت پایین و رو به پایین حریف به دنبال آن حرکت می کند
[ترجمه گوگل]از بین بردن بلافاصله پس از یک پهلو به سمت راست پاشنه پا از طرف پاشنه پشت سر می گذاریم

24. The IWF does not issue takedown notices to ISPs or hosting companies outside the UK, but we did advise one of our partner Hotlines abroad and our law enforcement partner agency of our assessment.
[ترجمه ترگمان]The اخطارهای takedown برای ISP ها یا شرکت های میزبان خارج از انگلستان را منتشر نمی کند، اما ما به یکی از شرکای ما در خارج از کشور و بنگاه شریک اعمال قانون ما در ارزیابی خود مشاوره کردیم
[ترجمه گوگل]IWF اعلامیه های لغو را به ISP ها یا شرکت های میزبانی خارج از انگلستان نمی گذارد، اما ما یکی از خطوط راهنمایی شریک ما در خارج از کشور و یک سازمان شریک اجرای قانون ما از ارزیابی ما را توصیه کردیم

25. A takedown counts two points.
[ترجمه ترگمان]A دو نقطه دارد
[ترجمه گوگل]یک برداشت از امتیاز دو امتیاز است

26. McAfee expects that number to grow to its 2008 level, even though spammers are taking longer than expected to recover from the McColo takedown.
[ترجمه ترگمان]مک McAfee انتظار دارد که این رقم تا سطح سال ۲۰۰۸ رشد داشته باشد، با وجود این که از expected spammers انتظار می رود که از McColo takedown بازیابی شوند
[ترجمه گوگل]McAfee انتظار دارد که این رقم در سال 2008 به بالاترین سطح خود برسد، هرچند اسپم ها طولانی تر از انتظار می رود که از McColo حذف شوند

27. The process of removing the cabal that has controlled most of the world for the past 300 years is almost complete, according to sources directly involved in the takedown.
[ترجمه ترگمان]با توجه به منابع مستقیم درگیر در the، فرآیند حذف the که اغلب جهان را برای ۳۰۰ سال گذشته کنترل کرده است، تقریبا کامل است
[ترجمه گوگل]بر طبق منابع مستقیم در برداشت، فرآیند حذف کابالی که بیش از 300 سال است که بیش از همه دنیا را کنترل کرده است تقریبا کامل است

28. Update 11:45am CDT: Facebook has now contacted us and says it's "looking into the specific takedown request that was made. "
[ترجمه ترگمان]آپدیت های ۱۱: ۴۵ ام CDT: فیسبوک اکنون با ما تماس گرفته است و می گوید \"به درخواست takedown خاص که ساخته شده است\" نگاه می کند
[ترجمه گوگل]به روز رسانی 1145am CDT فیس بوک در حال حاضر با ما تماس گرفته است و می گوید: 'به دنبال درخواست حذف خاص که ساخته شده است '

29. His new book, And Then There's This: How Stories Live and Die in Viral Culture, is a critical takedown of the Internet-Media Complex and our unhealthy obsession with memes of the moment.
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید او، و سپس این: چگونگی زندگی و مردن در فرهنگ ویروسی، takedown حیاتی مجموعه وب سایت های اینترنتی و وسواس ناسالم ما با مم ها نسبت به لحظه است
[ترجمه گوگل]کتاب جدید او، و سپس این داستان چگونه زنده و مرگ در فرهنگ ویروسی وجود دارد، حذف مهم از مجتمع اینترنت اینترنت و وسواس ناخوشایند ما با الگوهای رفتاری در لحظه است

پیشنهاد کاربران

take down him
ازپا درش بیار
کلکشو بکن

برداشته شدن.
مثلا برداشته شدن موانع

از پا در آوردن کسی یا چیزی.

قرار دادن

داغون کردن ( شخصیت و غرور کسی رو شکستن )
Wildest dreams - Taylor Swift:

. . . This is gonna take me down
این داره داغونم میکنه. . .

Take us both down
هر دوی مارو بکشی ( از بین ببری )

رها کردن

از ریخت انداختن کسی
To take down sb’s decoration

خراب کردن - داغون کردن - از بین بردن.

اینفرمال ) زمین گیر کردن، از پا در آوردن، شلیک کردن به کسی، شکست دادن،
Police took down the suspected terrorist
پلیس تروریست مظنون را زمین گیر کرد.

نوشتن چیزی از روی متن یا به وسیله ی گوش داد.
to write something that you are looking at or listening to: I can take down the messages that come in.

take it down نابودش کن

Write something that somebody says
نوشتن چیزی ک کسی میگوید

بر زمین زدن

متلاشی کردن

you take me downتو منو پوچ کردی

با خاک یکسان کردن

تنزل دادن

چیزی را از روی دیوار برداشتن

Take down note = یادداشت برداشتن

Phrasal verb :
حذف کردن چیزی ( فایل، وب سایت و . . . . ) از روی اینترنت در پاسخ به یک درخواست رسمی

به عنوان مثال :
The police officer said he couldn't take the ad down.

برچیدن
منحل کردن

کُشتن


کلمات دیگر: