کلمه جو
صفحه اصلی

samson


معنی : سامسون، قاضی قدیم اسرائیل، اهل خورشید، اسم خاص مذکور
معانی دیگر : اسم خاص مذکر (sampson هم می نویسند)، خورشیدی

انگلیسی به فارسی

خورشیدی، اهل خورشید، سامسون، اسم خاص مذکور، قاضی قدیم اسرائیل


سامسون، قاضي قديم اسرائيل، اهل خورشید، اسم خاص مذکور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: according to the Old Testament, a judge of ancient Israel famed for his great strength, of which he was deprived when the Philistine Delilah cut off his hair.

• male first name; very strong or powerful man; judge of ancient israel known for his great strength (biblical)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پایه های چدنی ماشین فلایر یا تمام تاب

مترادف و متضاد

سامسون (اسم)
samson

قاضی قدیم اسرائیل (اسم)
samson

اهل خورشید (اسم)
samson

اسم خاص مذکور (اسم)
samson

جملات نمونه

1. Magistrates ordered his dog Samson to be put down immediately.
[ترجمه ترگمان]دستور داد که سام سون سام سون را فورا پایین بیاورند
[ترجمه گوگل]مأمورین دستور داد سمسون سگ خود را بلافاصله تخلیه کند

2. Eyeless at Gaza, Samson struggled to regain the power to pull down the pillars that destroyed him and his enemies together.
[ترجمه ترگمان]سام سون در حالی که در غزه دستگیر شده بود، تلاش کرد تا قدرت خود را بازیابد و ستون هایی را که او و دشمنانش را به هم نابود کرده بود از بین ببرد
[ترجمه گوگل]سامسون تلاش کرد تا قدرت را به دست آورد تا ستون هایی را که باعث نابودی او و دشمنانش شده بود، کنار بگذارد

3. There will be an objective for Samson to attain before the game is won.
[ترجمه ترگمان]هدفی وجود خواهد داشت که سام سون پیش از برنده شدن بازی دست به دست یابد
[ترجمه گوگل]هدف سامسون برای رسیدن به این هدف قبل از بازی برنده خواهد شد

4. Samson said Becker denied any wrongdoing.
[ترجمه ترگمان]سام سون گفت که بکر هرگونه خطاکاری را تکذیب کرده است
[ترجمه گوگل]سامسون گفت بکر هرگونه تخلف را رد کرد

5. Building up experience and discovering magic items gives Samson an enhanced chance of surviving the later stages of the adventure.
[ترجمه ترگمان]ایجاد تجربه و کشف موارد جادویی به سام سون شانس بیشتری برای زنده ماندن در مراحل بعدی این ماجرا می دهد
[ترجمه گوگل]تجربه ساختن و کشف اقلام جادویی به Samson فرصتی بیشتر برای زنده ماندن در مراحل بعد از ماجراجویی است

6. Among Anselm's contemporary bishops, Samson, the aged bishop of Worcester, represented the former.
[ترجمه ترگمان]در میان اسقف های معاصرش، سام سون، اسقف پیر ووستر، نماینده سابق بود
[ترجمه گوگل]از جمله اسقف های معاصر آنسلم، سامسون، اسقف ویرانه Worcester، سابق را نمایندگی کرد

7. Mr Samson works as a technician and driver for Durham county council museum education service at Darlington.
[ترجمه ترگمان]آقای سام سون به عنوان کارشناس و راننده خدمات آموزشی شورای شهر دوره ام در دارلینگتون کار می کند
[ترجمه گوگل]آقای سامسون به عنوان یک تکنسین و راننده برای خدمات آموزش موزه مدارس شورای شهر دورمان در دارلینگتون کار می کند

8. Samson had nothing on Ayrton down at the barbers.
[ترجمه ترگمان]سام سون در سلمانی، سام سون چیزی نداشت
[ترجمه گوگل]سامسون هیچ چیز در آیرتون در آرایشگاه نبود

9. Samson routinely got into fights, and once killed 1000 Philistines single-handedly and then gloated over it, showing no remorse.
[ترجمه ترگمان]سام سون به طور معمول گرفتار دعوا شد و یک بار ۱۰۰۰ نفر از فلسطینی ها را به تنهایی کشت و بعد به آن خیره شد و هیچ پشیمانی از خود نشان نداد
[ترجمه گوگل]سامسون به طور مرتب درگیر جنگ شد، و یک بار 1000 فرد فلسطینی را به تنهایی کشته و سپس بر آن غلبه کرد، و هیچ تردیدی نداشت

10. Samson was a man of worldly tastes and habits: he was well connected, well educated, generous and rich.
[ترجمه ترگمان]سام سون مردی با سلیقه و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و عادات و generous بود
[ترجمه گوگل]سامسون مردی از سلیقه ها و عادت های دنیوی بود که او به خوبی متصل بود، به خوبی تحصیل کرده، سخاوتمندانه و غنی بود

11. Yet, the style of Samson is fundamentally different from those texts associated with the writing of popular radical groups.
[ترجمه ترگمان]با این حال، سبک سام سون اساسا متفاوت از آن متون مرتبط با نوشتن گروه های رادیکال محبوب است
[ترجمه گوگل]با این حال، سبک سامسون اساسا متفاوت از متون مربوط به نوشتن گروه های افراطی مردمی است

12. Like Samson, the secret of her strength was her undoing.
[ترجمه ترگمان]سام سون، مثل سام سون، راز نیرویش را از دست داد
[ترجمه گوگل]مانند سمسون، راز قدرت او، از بین رفت

13. Women are like samson and delilah are rolled into one.
[ترجمه ترگمان]زنان مانند samson و delilah به یکی تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]زنان مانند سامسون و delilah به یکی رول می شوند

14. Samson and his men complain sometimes, of being exhausted.
[ترجمه ترگمان]سام سون و افرادش گاهی از خستگی شکایت می کنند
[ترجمه گوگل]سامسون و همسرش گاهی اوقات گریه می کنند

پیشنهاد کاربران

بیگناه - معصوم

شمشون


کلمات دیگر: