کلمه جو
صفحه اصلی

quoin


معنی : گوشه، کنج، گوه، سنگ زاویه، سنگ نبش، آجر نبش
معانی دیگر : آجر (یا سنگ) گوشه، آجر نبشی، سنگ نبشی، (دیوار یا ساختمان) گوشه، زاویه، سوک، سرنبش، (طاق ضربی) سنگ سر، سنگ میان طاق، تاج سنگ، سنگ تاج (keystone هم می گویند)، دارای نبشی کردن، نبش دار کردن، سنگ نبش گذاشتن

انگلیسی به فارسی

سنگ زاویه، سنگ نبش، اجر نبش، کنج، سنگ نبش گذاشتن،گوه، گوشه


quoin، سنگ نبش، گوشه، آجر نبش، سنگ زاویه، کنج، گوه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a corner of an outside wall.

(2) تعریف: a stone that is part of such a corner.

(3) تعریف: any of various wedge-shaped pieces of wood, stone, or metal used for assorted purposes.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: quoins, quoining, quoined
• : تعریف: to supply with or hold securely with a quoin or quoins.

• external corner or angle of a wall; cornerstone, stone forming the external angle of a wall

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] گوشه، زاویه

مترادف و متضاد

گوشه (اسم)
recess, quip, angle, corner, nook, quoin, lobe, jest, cantle

کنج (اسم)
angle, corner, quoin

گوه (اسم)
slice, quoin, gad, cleat, chock, wedge, gib, sprag

سنگ زاویه (اسم)
quoin, cornerstone, headstone

سنگ نبش (اسم)
quoin

آجر نبش (اسم)
quoin

جملات نمونه

1. The emphases are laser ablation principle and status quoin fabrication of nano - particle, nano - fibre, nano - thin film.
[ترجمه ترگمان]در این پژوهش به بررسی اصل ablation و چگونگی ساخت نانو ذرات نانو، نانو - fibre و نانو - thin می پردازیم
[ترجمه گوگل]تاکید بر اصل لیزر برداشتن و ساخت کوائین وضعیت نانو ذرات، نانو فایبر، نانو نازک است

2. In the room quoin or has the good strut internal way is good seeking asylum place.
[ترجمه ترگمان]در اتاق نشیمن، بهترین راه درونی به دنبال پناه گاه مناسب است
[ترجمه گوگل]در اتاق کویین یا جابجایی خوب در محل مناسب است که به دنبال پناهندگی است

3. On probably by city discarding in quoin child no use to.
[ترجمه ترگمان]شاید با کنار گذاشتن شهر از کودکی که هیچ استفاده ای از آن نمی شود
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد توسط شهرستان دور انداختن در quoin کودک استفاده از

4. Based on message transmission status quoin Xin an automatic station, the paper analyzes factors affecting transmission quality and proposes measures to improve transmission quality.
[ترجمه ترگمان]براساس وضعیت انتقال پیام quoin ژین ژین، یک ایستگاه اتوماتیک، این مقاله عواملی را تجزیه و تحلیل می کند که کیفیت انتقال را تحت تاثیر قرار داده و تدابیری را برای بهبود کیفیت انتقال پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس وضعیت انتقال پیام کوئین Xin ایستگاه اتوماتیک، مقاله بررسی عوامل موثر بر کیفیت انتقال و پیشنهادات اقدامات برای بهبود کیفیت انتقال

5. We, but is forgotten in the quoin puppet.
[ترجمه ترگمان]ما، اما در دست عروسک quoin فراموش شده است
[ترجمه گوگل]ما، اما در عروسک خزانه ای فراموش شده است

6. Finally, aiming at the research status quoin MFL inspection, we brought forward the new research directions.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، با هدف بررسی وضعیت تحقیق quoin MLF، دستور تحقیقات جدید را مطرح کردیم
[ترجمه گوگل]در نهایت، با هدف بازرسی از وضعیت تحقیق quoin MFL، ما مسیرهای تحقیق جدید را پیش رو داریم

7. The status quoin the global catalyst industry including market demand and management state was introduced.
[ترجمه ترگمان]وضعیت صنعت کاتالیزور جهانی شامل تقاضا برای بازار و وضعیت مدیریت معرفی شد
[ترجمه گوگل]وضعیت صنعت جهانی کاتالیزور از جمله تقاضای بازار و وضعیت مدیریتی، معرفی شد

8. Condorcet and IRV let us compare the overall winner with the status quoin that way.
[ترجمه ترگمان]کوندورسه و IRV اجازه دادند که ما برنده کلی را با وضعیت quoin مقایسه کنیم
[ترجمه گوگل]Condorcet و IRV به ما اجازه می دهد به طور کلی برنده با وضعیت quoin مقایسه کنید

9. Along with the science unceasing progress, the computer application already proliferated the entire social each quoin.
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت علم بر پیشرفت علم، کاربرد کامپیوتر در حال حاضر همه each اجتماعی را گسترش داده است
[ترجمه گوگل]در کنار پیشرفت علم و دانش، برنامه کامپیوتری هم اکنون تمام جمعیت اجتماعی را گسترش داده است

10. It states the background, its constituting of the hortation and assist system and the experimental contents and status quoin the experimental units.
[ترجمه ترگمان]این شاخه، پس زمینه را بیان می کند، که متشکل از سیستم hortation و کمک و محتوای تجربی و وضعیت واحدهای آزمایشگاهی است
[ترجمه گوگل]این زمینه، پس زمینه و ساختار سیستم و سیستم کمک می کند و محتویات آزمایشی و وضعیت واحد های آزمایشی را مشخص می کند

11. Perhaps is the time all preserves them. Saves seals in the memory quoin.
[ترجمه ترگمان]شاید زمانی باشد که همه آن ها را حفظ کند Saves را در حافظه ذخیره می کند
[ترجمه گوگل]شاید زمان همه آنها را حفظ کند پرده ها را در حافظه ذخیره می کند

12. Each person's innermost feelings all have one to belong to own quoin.
[ترجمه ترگمان]تمام احساسات درونی هر فرد یک نفر را دارد که به quoin تعلق داشته باشد
[ترجمه گوگل]احساسات درونی هر فرد یکی باید متعلق به خود روبرو گوشه

13. It is our solemn duty and obligation to defend the peaceful status quoin the Taiwan Strait.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه و وظیفه خطیر ما است که از وضعیت صلح آمیز تنگه تایوان دفاع کنیم
[ترجمه گوگل]این وظیفه و وظیفه ای است که ما برای دفاع از وضعیت صلح طلب تنگه تایوان می باشیم


کلمات دیگر: