1. a sauce boat
ظرف سس
2. creole sauce
سس کریول
3. hot sauce
سس تند
4. the sauce
(آمریکا - خودمانی) مشروب الکلی
5. in the sauce
(آمریکا - خودمانی) مست
6. what is sauce for the goose is sauce for the gander
هر چیزی که برای یک نفر مجاز است باید برای دیگران هم مجاز باشد
7. vegetables swimming in a thick sauce
سبزیجات آغشته به سس غلیظ
8. she drowned the fish in a watery sauce
او ماهی را در سس آبکی خواباند.
9. A good appetite is a good sauce.
[ترجمه ترگمان]اشتهای خوبی سس خوب است
[ترجمه گوگل]اشتها خوب یک سس خوب است
10. What a sauce for the goose is sauce for the gander.
[ترجمه ترگمان]غاز ماده، سس غاز ماده است
[ترجمه گوگل]چه سس برای غازها سس برای عجیب است
11. Bring the sauce to boiling point.
[ترجمه ترگمان] سس رو به نقطه جوش بیار
[ترجمه گوگل]آوردن سس به نقطه جوش
12. Pour the sauce over the pasta and serve immediately.
[ترجمه ترگمان]سس را در پاستا بریزید و سریعا خدمت کنید
[ترجمه گوگل]سس را بر روی ماکارا بگذارید و بلافاصله خدمت کنید
13. He squirted some tomato sauce on his burger.
[ترجمه ترگمان] یه مقدار سس گوجه رو burger ریخت
[ترجمه گوگل]او برخی از سس گوجه فرنگی را بر روی برگر خواند
14. The sauce looked runny so I added some more flour.
[ترجمه ترگمان]سس به looked می رسید و مقداری آرد اضافه کردم
[ترجمه گوگل]سس به نظر می رسد آبیاری شده است، بنابراین من برخی از آرد اضافه شده است
15. Hunger is the best sauce.
[ترجمه ترگمان]گرسنگی بهترین سس است
[ترجمه گوگل]گرسنگی بهترین سس است
16. Cook the sauce over a medium heat until it thickens. Meanwhile start boiling the water for the pasta.
[ترجمه ترگمان]سس را آنقدر بپزید تا سفت شود در عین حال، شروع به جوشیدن آب برای پاستا
[ترجمه گوگل]طرز تهیه سس را روی حرارت متوسط تا زمانی که ضخیم شود در همین حال آب جوش برای پاستا را شروع کنید
17. Stir the sauce gently until it begins to boil.
[ترجمه ترگمان]سس را به آرامی بزنید تا به جوش آید
[ترجمه گوگل]سس را به آرامی مخلوط کنید تا جوشانده شود
18. Place the sushi in some soy sauce.
[ترجمه ترگمان]سوشی را در سس سویا جای دهید
[ترجمه گوگل]سوشی را در سس سویا قرار دهید