کلمه جو
صفحه اصلی

radiograph


معنی : پرتونگاره، عکس رادیویی، پوتونگار، پیام رادیوتلگرافی فرستادن
معانی دیگر : عکس (برداشته شده توسط اشعه ی ایکس)، رادیوگراف، radiographic پوتونگار، مخابرات رادیویی

انگلیسی به فارسی

( radiographic )پوتونگار، عکس رادیویی، پیام رادیوتلگرافی فرستادن، مخابرات رادیویی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an image produced by the action of x-rays or other forms of radiation on a photographic film; autoradiogram; radiogram.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: radiographs, radiographing, radiographed
مشتقات: radiographic (adj.), radiographical (adj.), radiographer (n.), radiography (n.)
• : تعریف: to make an autoradiograph from; expose to x-ray film.

• x-ray photograph, photographic image of a solid body produced by beaming x-rays through the body onto a photographic plate
a radiograph is a picture of the inside of your body, which is made by sending x-rays through it, and is used by doctors to check the condition of your bones or organs; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

پرتونگاره (اسم)
radiogram, radiograph

عکس رادیویی (اسم)
radiogram, radiograph, radiophotograph

پوتونگار (اسم)
radiograph

پیام رادیوتلگرافی فرستادن (فعل)
radiograph

جملات نمونه

1. A plain supine abdominal radiograph showed gaseous dilatation of the transverse colon and small bowel.
[ترجمه ترگمان]یک عکس خالی و آویزان از روده کوچک و روده کوچک، گازی از روده کوچک و روده کوچک نمایان شد
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی شکمی ساده در شکم نشان دهنده انقباض گازهای کولون عرضی و روده کوچک است

2. A chest radiograph revealed a patchy infiltrate in the left lower lobe.
[ترجمه ترگمان]A سینه نشان دهنده نفوذ تکه تکه شده در بخش پایین سمت چپ است
[ترجمه گوگل]یک رادیوگرافی قفسه سینه نشان داد که نفوذ پلاستیکی در لوب پایین چپ

3. A chest radiograph showed non-systematic disseminated infiltrates, chiefly in the two lower lobes.
[ترجمه ترگمان]A یک infiltrates منتشر شده غیر سیستماتیک، عمدتا در دو بخش پایینی را نشان داد
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی قفسه سینه نشان داد که نفوذ پذیری های غیر سیستمیک، عمدتا در دو لبه پایین تر است

4. Thus, a radiograph six hours after meal intake showing incomplete gastric emptying of markers indicates delayed gastric emptying.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک radiograph شش ساعت پس از مصرف غذا نشان می دهد که خالی کردن شکم ناقص باعث به تعویق افتادن gastric می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، رادیوگرافی شش ساعت بعد از مصرف غذا نشان می دهد که تخلیه معده ناقص نشانگرها، تخلیه معده را به تأخیر انداخته است

5. A chest radiograph was normal, but a ventilation-perfusion lung scan showed a matched defect in the right lower lobe.
[ترجمه ترگمان]radiograph قفسه سینه عادی بود، اما یک اسکن ریه - perfusion یک نقص متناسب را در نرمه گوش راست نشان داد
[ترجمه گوگل]رادیوگرافی قفسه سینه طبیعی بود، اما یک اسکن ریه انسداد مجاری تنفسی در لوب پایین سمت راست نشان داد

6. The replacement tooth pad or radiograph.
[ترجمه ترگمان]محل تعویض دندان و یا radiograph
[ترجمه گوگل]پد جایگزین دندان یا رادیوگرافی

7. The technique of X-ray radiograph video was used to study the physical phenomena in experiments simulating copper matte smelting in reverberatory or electric furnaces.
[ترجمه ترگمان]این تکنیک برای مطالعه پدیده های فیزیکی در آزمایش ها شبیه سازی شده در reverberatory یا کوره های الکتریکی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تکنیک رادیوگرافی اشعه ایکس تصویری برای مطالعه پدیده های فیزیکی در آزمایشات شبیه سازی ذوب مس مات در کوره های بازتابی یا الکتریکی استفاده شده است

8. These uncommon lesions appear on chest radiograph as a "coin lesion" that has a differential diagnosis of granuloma and localized malignant neoplasm.
[ترجمه ترگمان]این ضایعات غیر معمول به عنوان \"lesion سکه ای\" ظاهر می شوند که تشخیص تفاضلی granuloma و localized بدخیم را در بر دارد
[ترجمه گوگل]این ضایعات غیر معمول در رادیوگرافی قفسه سینه به عنوان یک ضایعه سینوسی دیده می شود که دارای تشخیص افتراقی گرانولوم و نئوپلاسم بدخیم موضعی است

9. Conclusion application of combine digital fluoroscopy and digital radiograph in IVU is valuable.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری کاربرد ترکیب دیجیتال و radiograph دیجیتال در IVU ارزشمند است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استفاده از فلوروسکوپی دیجیتال ترکیبی و رادیوگرافی دیجیتال در IVU ارزشمند است

10. Granulomatous disease by chest radiograph can appear as reticulonodular densities.
[ترجمه ترگمان]بیماری granulomatous توسط radiograph سینه می تواند به صورت چگالی های reticulonodular ظاهر شود
[ترجمه گوگل]بیماری گرانولوماتوز توسط رادیوگرافی قفسه سینه می تواند به عنوان تراکم رتیکولونودولار ظاهر شود

11. This is a radiograph of an osteosarcoma involving the metaphyseal region of the distal femur.
[ترجمه ترگمان]این a از an است که شامل ناحیه metaphyseal از استخوان ران دور است
[ترجمه گوگل]این یک رادیوگرافی از استئوسارکوم است که شامل ناحیه متافیزیکی فمور دفاعی است

12. Small spring and radiograph is applied to paper, in the end.
[ترجمه ترگمان]در پایان، فنر و radiograph کوچک روی کاغذ اعمال می شوند
[ترجمه گوگل]بهار و رادیوگرافی کوچک در انتها به کاغذ اعمال می شود

13. This chest radiograph demonstrates a nodular patternmultiple metastases to the lung from a colonic adenocarcinoma.
[ترجمه ترگمان]این قفسه سینه نشان دهنده کاهش nodular patternmultiple به شش از a colonic است
[ترجمه گوگل]این رادیوگرافی قفسه سینه نشان دهنده یک متاستاز متضاد چندگانه برای ریه از آدنوکارسینوم کولون است

14. Bone radiograph texture measurement based on power spectrum and fractal analysis have been proposed.
[ترجمه ترگمان]ساختار بافت radiograph استخوانی بر پایه طیف توان و تحلیل مقطعی نیز پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]اندازه گیری بافت رادیوگرافی استخوان بر اساس طیف قدرت و تجزیه و تحلیل فراکتال پیشنهاد شده است

15. When seen on chest radiograph, this appearance is sometimes called "alveolar sarcoid, " although the nodules are discrete and interstitial.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بر روی قفسه سینه دیده می شود، این ظاهر گاهی اوقات \"alveolar sarcoid\" نامیده می شود، اگرچه گره ها مجزا و میانی هستند
[ترجمه گوگل]هنگامی که در رادیوگرافی قفسه سینه دیده می شود، این ظاهر گاهی اوقات 'ساروئید آلوئولار' نامیده می شود، گرچه گره ها گسسته و بینابینی هستند

پیشنهاد کاربران

تصویر پرتوی
عکس یا فیلم پرتوی


کلمات دیگر: