کلمه جو
صفحه اصلی

readout


معنی : بازخوانی
معانی دیگر : (کامپیوتر)، بازخوانش، 1- بلند خواندن 2- (کامپیوتر) بازخوانی، بازخوانی

انگلیسی به فارسی

(کامپیوتر) بازخوانی، بازخوانش


(کامپیوتر) (اطلاعاتی که از کامپیوتر و غیره گرفته و روی پرده نمایانده می‌شود) باز نمود


خواندن، بازخوانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a readable body of information retrieved from or displayed by an instrument, computer, or the like.

(2) تعریف: the information, such as a scale, shown on a graduated instrument.

• displayed information or data (computers)
read in an audible voice; transmit data via radio transmitter; sent information (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] باز خواندن، خواندن، باز خوانی، دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه
[برق و الکترونیک] خواندنی نمایش اطلاعات خروجی بالامپ پرتو کاتدی یا صفحه نمایش بلور مایع یا چاپگر .
[ریاضیات] دستگاه بازده اطلاعات، اندازه خوان، بازخوانی، نتیجه

مترادف و متضاد

بازخوانی (اسم)
readout

جملات نمونه

1. The system provides a digital readout of the vehicle's speed.
[ترجمه ترگمان]این سیستم کنترل دیجیتال سرعت وسیله نقلیه را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این سیستم یک نمایش دیجیتال از سرعت وسیله نقلیه را فراهم می کند

2. I got the computer to give a read-out of the total figures.
[ترجمه ترگمان]من کامپیوتر را گرفتم تا یک متن کامل از ارقام کل بدهم
[ترجمه گوگل]من کامپیوتر را برای خواندن از کل ارقام دریافت کردم

3. Such recordings would enable them to monitor the effectiveness of certain maintenance and operational procedures by means of automatic read-out and computerised analysis.
[ترجمه ترگمان]چنین recordings به آن ها امکان می دهد تا بر کارایی و رویه های عملیاتی خاص با استفاده از آنالیز خودکار و کامپیوتری نظارت کنند
[ترجمه گوگل]چنین ضبط ها می تواند آنها را برای نظارت بر اثربخشی روش های تعمیر و نگهداری خاص و عملیاتی با استفاده از خودکار خواندن و تجزیه و تحلیل کامپیوتری

4. According to the proximity readout, the capsule was only a kilometre or so from contact with the surface of Tarvaras.
[ترجمه فرشته] گزارشگر نام بازیکنان را قبل از شروع بازی خواند
[ترجمه ترگمان]طبق نظر readout، این کپسول تنها یک کیلومتر یا از تماس با سطح of فاصله داشت
[ترجمه گوگل]با توجه به بازبینی مجاورت، کپسول تنها یک کیلومتر یا بیشتر از تماس با سطح تاراراس بود

5. This program gives you a read-out of all the areas where sales have increased.
[ترجمه ترگمان]این برنامه به شما یک مطالعه کامل از تمام حوزه هایی می دهد که در آن ها فروش افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]این برنامه به شما می دهد از همه مناطق که در آن فروش افزایش یافته است

6. Despite all the electronic read-outs, there are times when good old-fashioned printed material was the most convenient form of record.
[ترجمه ترگمان]با وجود تمام اطلاعات الکترونیکی، زمان هایی وجود دارد که مطالب چاپی قدیمی و قدیمی مناسب ترین شکل از رکورد محسوب می شوند
[ترجمه گوگل]علی رغم تمام خواندن الکترونیکی، زمان هایی وجود دارد که مواد چاپی خوب قدیمی که مناسب ترین شکل ثبت بود

7. The read-out includes the time of entry, user identification and method of entry, for example, keycard or emergency metal key.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه شامل زمان ورود، شناسایی کاربر و روش ورود، برای مثال، keycard یا سوییچ فلزی اضطراری است
[ترجمه گوگل]خواندن شامل زمان ورود، شناسایی کاربر و روش ورود، به عنوان مثال، کلید کارت یا کلید اضطراری فلزی است

8. And only the remote has a digital readout, listing the track number and playback functions.
[ترجمه ترگمان]و تنها ریموت، a دیجیتال دارد که تعداد و توابع پخش و پخش را لیست می کند
[ترجمه گوگل]و تنها راه دور دارای یک نمایش دیجیتال است، لیست شماره آهنگ و توابع پخش

9. He blinked, and projected before himself a read-out monitoring his life-support systems.
[ترجمه ترگمان]او پلک هایش را به هم زد و قبل از اینکه برای خودش یک سیستم نظارت بر زندگی اش را بررسی کند، به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]او چشمک زد و قبل از اینکه خود را نظارت بر خواندن سیستم های زندگی خود را پیش بینی کرد

10. The analysis results show that this optical readout system could be used at the cryogenic temperature for angular position detection of the spin axis.
[ترجمه ترگمان]نتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد که این سیستم readout نوری می تواند در دمای برودتی برای تشخیص موقعیت زاویه ای محور اسپین مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد که این سیستم خواندن نوری را می توان در دمای بحرانی برای تشخیص موقعیت زاویه محوری چرخش استفاده کرد

11. The readout is provided in numerical or graphic form.
[ترجمه ترگمان]readout به شکل عددی یا گرافیکی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]خواندن در شکل عددی یا گرافیکی ارائه شده است

12. A column readout circuit to reduce fixed pattern noise(FPN)for CMOS active pixel sensor images is presented.
[ترجمه ترگمان]یک مدار readout ستونی برای کاهش نویز الگوی ثابت (FPN)برای تصاویر حسگر پیکسل فعال CMOS ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک مدار ستون خواندن برای کاهش صدای ثابت ثابت (FPN) برای تصاویر سنسور فعال پیکسل CMOS ارائه شده است

13. It features excellent accuracy and stability, advanced digital readout design,(sentence dictionary) your best choice of constant or variable speed horizontal drive with precision ground hard chrome plated table.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی دقت و پایداری بسیار خوبی دارد، طراحی readout دیجیتال پیشرفته، (فرهنگ لغت (جمله لغت)بهترین انتخاب شما با سرعت ثابت یا متغیر با سطح دقت پایه کروم پایه است
[ترجمه گوگل]این ویژگی دقت و ثبات عالی، طراحی پیشرفته دیجیتال خواندن، (فرهنگ لغت جمله) بهترین انتخاب خود را از درایو افقی ثابت یا متغیر سرعت با دقت زمین سخت کروم جدول

14. Advanced measurement capability provides precise digital readout of RF power, frequency, pulse spacing, pulse widths and VSWR.
[ترجمه ترگمان]قابلیت اندازه گیری پیشرفته readout دیجیتالی دقیقی از قدرت RF، فرکانس، پهنای پالس، پهنای پالس و VSWR فراهم می کند
[ترجمه گوگل]توانایی اندازه گیری پیشرفته، نمایش دقیق دیجیتال از قدرت RF، فرکانس، فاصله پالس، عرض پالس و VSWR را فراهم می کند

15. Based on principle analysis of TRAK100, a digital readout interface is designed and applied in close-cycle control, thus the precise location of probe is realized.
[ترجمه سید حسن موسوی] در حالیکه قاضی دادگاه حکمشان را میخواند ، هر دو مرد بی حرکت مانده بودند.
[ترجمه ترگمان]براساس تحلیل اصل of، یک رابط readout دیجیتالی طراحی و در کنترل چرخه بسته اعمال می شود، در نتیجه موقعیت دقیق بررسی به دست می آید
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل اصلی TRAK100، یک رابط خواندن دیجیتال در کنترل چرخه چرخه طراحی و اجرا می شود، بنابراین مکان دقیق پروب درک می شود

16. First the secretary read out the minutes of the last meeting.
[ترجمه ترگمان]منشی اول دقایق جلسه را قرائت کرد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر، دقیقه گذشته جلسه را خواند

17. The evidence was read out to the court in a dull monotone.
[ترجمه ترگمان]این مدارک با صدای یکنواختی و یکنواختی به دادگاه ختم می شد
[ترجمه گوگل]این شواهد به حالت یکنواخت خسته کننده به دادگاه خوانده شد

18. The announcer read out the names of the players before the game began.
[ترجمه ترگمان]گوینده قبل از شروع بازی اسامی بازیکنان را خواند
[ترجمه گوگل]هواداران نام بازیکنان را قبل از شروع بازی خواندند

19. Sanchez's confession was read out to the court.
[ترجمه ترگمان]اعتراف \"سانچز\" به دادگاه خونده شد
[ترجمه گوگل]اعتراف سانچز به دادگاه خوانده شد

20. The teacher read out the result of our chemistry examination yesterday morning.
[ترجمه ترگمان]معلم دیروز صبح نتیجه معاینه شیمی را خواند
[ترجمه گوگل]معلم روز گذشته صبح نتیجه آزمایش شیمی ما را خواند

21. The president read out a prepared statement .
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور یک بیانیه آماده را خواند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور یک بیانیه آماده را خواند

22. When we read out 2 we say "four point two three".
[ترجمه ترگمان]وقتی ما ۲ را می خوانیم، ما می گوییم \"چهار نقطه در سه\"
[ترجمه گوگل]وقتی ما 2 را می خوانیم، می گویند 'چهار نقطه دو سه'

23. Why don't you read out the name of the winner?
[ترجمه ترگمان]چرا اسم برنده رو نمی خونی؟
[ترجمه گوگل]چرا نام برنده را نمی خوانید؟

24. He read out a brief extract from his book.
[ترجمه ترگمان]او خواندن نامه کوتاهی از کتابش را خواند
[ترجمه گوگل]او یک عصاره مختصر از کتابش خواند

25. The police officer read out a prepared statement.
[ترجمه ترگمان]افسر پلیس یک بیانیه آماده را خواند
[ترجمه گوگل]افسر پلیس یک بیانیه آماده را خواند

26. He began to read out loud.
[ترجمه ترگمان]شروع به خواندن کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به خواندن با صدای بلند کرد

27. The proposal was read out and then put to the vote.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد خوانده شد و سپس به رای گیری پرداخت
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد خوانده شد و سپس به رای رای داده شد

28. He read out a short passage from the Bible.
[ترجمه ترگمان]از انجیل عبور کوتاهی کرد
[ترجمه گوگل]او یک متن کوتاه از کتاب مقدس را خواند

29. Both men appeared unmoved as the judge read out their sentence.
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد هیچ حرکتی نکردند، چون قاضی حکم آن ها را خواند
[ترجمه گوگل]هر دو مرد به نظر میرسید که قاضی حکم خود را خوانده است

پیشنهاد کاربران

( با صدای ) بلند خواندن

information that is produced by a computer and shown on a screen or on a tape


کلمات دیگر: