کلمه جو
صفحه اصلی

take fire


معنی : مشتعل شدن
معانی دیگر : 1- شروع به سوختن کردن 2- هیجان زده شدن

انگلیسی به فارسی

آتش بگیر، مشتعل شدن


انگلیسی به انگلیسی

• begin to burn, be ignited, catch on fire

مترادف و متضاد

مشتعل شدن (فعل)
light, ignite, be inflamed, explode, take fire

جملات نمونه

1. First the curtains took fire and then the bedclothes.
[ترجمه ترگمان]ابتدا پرده ها و بعد ملحفه را برداشتند
[ترجمه گوگل]ابتدا پرده ها آتش گرفتند و سپس لباس های پشمی

2. The audience took fire at his words.
[ترجمه ترگمان]حضار به سخنان او آتش گشودند
[ترجمه گوگل]مخاطبان در سخنانش آتش گرفتند

3. We were walking parallel with a tree line and started taking fire.
[ترجمه ترگمان]ما موازی با یک درخت ایستادیم و شروع به آتش زدن کردیم
[ترجمه گوگل]ما با یک خط درختی مواجه شدیم و شروع به استفاده از آتش کردیم

4. Can a man take fire to his bosom, and his clothes not be burned?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است کسی آتش را به سینه خود ببندد و لباس هایش را بسوزانند؟
[ترجمه گوگل]آیا یک مرد می تواند در آغوش خود بسوزد و لباس هایش سوخته شود؟

5. All residents must take fire precautions with the seriousness they deserve.
[ترجمه ترگمان]همه ساکنان باید اقدامات احتیاطی را با جدیت آن ها انجام دهند
[ترجمه گوگل]همه ساکنان باید با احتیاط و احتیاط احتیاط کنند

6. Can a man take fire in his bosom, and his clothes not be burned?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است مردی در آغوش او آتش بگیرد و لباس هایش را بسوزانند؟
[ترجمه گوگل]آیا یک مرد می تواند در آغوش خود آتش بگیرد و لباس هایش سوخته شود؟

7. Now pitch - dark, why don't you take fire to illuminate?
[ترجمه ترگمان]حالا بزن به زمین، چرا آتش رو روشن نمی کنی؟
[ترجمه گوگل]در حال حاضر زمین - تاریک است، چرا شما را به آتش نور برای روشن؟

8. Our powder has to take fire instantaneously so that its mechanical effect may be complete.
[ترجمه ترگمان]پودر ما باید به طور آنی آتش بگیرد تا اثر مکانیکی آن کامل شود
[ترجمه گوگل]پودر ما باید بلافاصله به آتش بسد تا اثر مکانیکی آن کامل شود

9. If a quantity of oil should take fire, how could it best be put off?
[ترجمه ترگمان]اگر یک مقدار نفت آتش بگیرد، چگونه می توان آن را خاموش کرد؟
[ترجمه گوگل]اگر مقدار نفت باید آتش بگیرد، چگونه می توان از آن کنار گذاشت؟

10. This material will not take fire.
[ترجمه ترگمان]این مواد مورد استفاده قرار نمی گیرند
[ترجمه گوگل]این مواد آتش نمیگیرند

11. Here they take fire on the trees and hang there flaming.
[ترجمه ترگمان]اینجا آتش را روشن می کنند و خاموش می شوند
[ترجمه گوگل]در اینجا آنها بر روی درختان آتش می زنند و شعله ور می شوند

12. When he starts to take fire you will be in his escape path.
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به تیراندازی کرد، تو در راه فرار او خواهی بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او شروع به آتش می کند شما در مسیر فرار او خواهید بود

پیشنهاد کاربران

Being attacked from two sources or sides simultaneously.
همه جانبه به کسی هجوم بردن
حمله کردن


کلمات دیگر: