کلمه جو
صفحه اصلی

quarterdeck


معنی : عرشه کوچک عقب کشتی
معانی دیگر : (عرشه ی کشتی) پیش پاشنه (که معمولا قرق افسران است)، قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوصانجام تشریفات نظامی و غیره

انگلیسی به فارسی

عرشه کوچک عقب کشتی، قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره


فصل چهارم، عرشه کوچک عقب کشتی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the rear part of the upper deck of a ship, usu. off limits to all but officers.

• area between the main mast and stern of a ship
the quarterdeck on a ship is the highest part of the deck, which is near the back of the ship.

مترادف و متضاد

عرشه کوچک عقب کشتی (اسم)
quarterdeck

جملات نمونه

1. The quarterdeck is usually reserved for officers.
[ترجمه ترگمان]The معمولا برای افسران ذخیره می شود
[ترجمه گوگل]رداردک معمولا برای افسران است

2. How do stocks like Quarterdeck and Iomega break away from the conventional pack and come away with the winnings?
[ترجمه ترگمان]چگونه سهام مانند quarterdeck و Iomega از یک بسته مرسوم جدا می شوند و با برد همراه می شوند؟
[ترجمه گوگل]چگونه سهام مانند Quarterdeck و Iomega از بسته معمولی جدا می شوند و با برنده شدن کنار می آیند؟

3. In creating the Windows 95 version, Quarterdeck opted to overhaul the guts and provide more capabilities.
[ترجمه ترگمان]در ایجاد نسخه ویندوز ۹۵، quarterdeck تصمیم گرفت تا guts را بازبینی کند و قابلیت های بیشتری را فراهم کند
[ترجمه گوگل]در ایجاد نسخه ویندوز 95 Quarterdeck تصمیم گرفت تا تعمیرات اساسی را انجام دهد و قابلیت های بیشتری را ارائه دهد

4. Now she knew why sailors saluted the quarterdeck.
[ترجمه ترگمان]اکنون می دانست که چرا ملاحان به طبقه ناخدا سلام می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او می دانست که چرا ملوانان ردبدک را تبریک گفتند

5. One saluted everyone and everything, even the quarterdeck, the moment one set foot on it.
[ترجمه ترگمان]یکی از همه چیز و همه چیز، حتی خود را به جای خود، در آن لحظه که پای خود را روی آن گذاشته بود، سلام و احوال پرسی کرد
[ترجمه گوگل]یکی از همه و همه چیز، حتی یک ردبدک، در لحظه ای که بر روی آن قرار دارد، سلام کرد

6. Captain Smollett, the squire, and Dr Livesey were talking together on the quarterdeck, and, anxious as I was to tell them my story, I durst not interrupt them openly .
[ترجمه ترگمان]ناخدا سم ولت مهتر و دکتر لیوسی با هم روی عرشه ناخدا گفتگو می کردند و چون می خواستم داستان خود را برایشان نقل کنم جرات نکردم علنا جلوی آن ها را بگیرم
[ترجمه گوگل]کاپیتان اسمولت، مامور و دکتر لیویس، با هم در چهارگوشه صحبت میکردند، و مشتاقانه به من میگفتم داستان من را به آنها بگویم، آنها را آشکارا قطع نمیکنم

7. I also added a camera man and sound man to make the scene that a filming episode of "You Are There" is taking place on the quarterdeck.
[ترجمه ترگمان]من همچنین یک مرد دوربین و یک مرد را هم اضافه کردم تا صحنه فیلمبرداری فیلم \"شما\" را به صحنه برساند
[ترجمه گوگل]من همچنین یک مرد دوربین و یک مرد صوتی را برای ایجاد صحنه که یک قسمت فیلمبرداری 'شما در آنجا' در ردبدک قرار دارد اضافه کنید

8. Do you give me the lie on my own quarterdeck?
[ترجمه ترگمان]آیا تو دروغ خود را به من می دهی؟
[ترجمه گوگل]آیا دروغ را در ردکدک خودت می بینی؟

9. I decided to add Nelson and a marine officer to my quarterdeck.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم نلسون و یک افسر دریایی را به quarterdeck اضافه کنم
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم نلسون و افسر دریایی را به ردبد من اضافه کنم


کلمات دیگر: