کلمه جو
صفحه اصلی

quinquevalent


معنی : پنج بنیانی
معانی دیگر : رجوع شود به: pentavalent، quinquivalent پنج بنیانی

انگلیسی به فارسی

( quinquivalent ) پنج بنیانی


quinquevalent، پنج بنیانی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: quinquevalence (n.)
(1) تعریف: in chemistry, pentavalent.

(2) تعریف: having five different valences.

مترادف و متضاد

پنج بنیانی (صفت)
pentavalent, quinquevalent, quinquivalent


کلمات دیگر: