کلمه جو
صفحه اصلی

reave


معنی : ربودن، ترکیدن، غارت کردن، بزور بردن، منتزع شدن
معانی دیگر : (قدیمی) به زور بردن، (با خشونت) دزدیدن، (قدیمی) پاره کردن، دریدن، شکستن، کندن

انگلیسی به فارسی

ربودن، بزور بردن، غارت کردن، ترکیدن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: reaves, reaving, reaved, reft
(1) تعریف: to take away by or as if by force; seize.
مترادف: seize

- Stormtroopers reft him from his home in the middle of the night.
[ترجمه ترگمان] Stormtroopers او را در نیمه های شب از خانه اش محروم کرد
[ترجمه گوگل] طوفان طوفان او را از خانه اش در وسط شب زنده داری می کند

(2) تعریف: to deprive (one) of something.

- The war reft them of their property.
[ترجمه ترگمان] جنگ آن ها را از their محروم کرد
[ترجمه گوگل] جنگ آنها را از اموال خود رها کرد
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to plunder or pillage.
مترادف: rob

• snatch something away from someone; bereave (archaic)

مترادف و متضاد

ربودن (فعل)
abduct, hijack, snatch, rob, steal, grab, abstract, get, usurp, bag, ravish, hook, subduct, purloin, reave, shanghai, suck in

ترکیدن (فعل)
crack, rupture, burst, blow, explode, pop off, pop, rive, blow out, dehisce, reave

غارت کردن (فعل)
rob, despoil, harry, ravage, ransack, sack, harrow, raven, pillage, plunder, pirate, loot, foray, maraud, spoliate, reave

بزور بردن (فعل)
reave

منتزع شدن (فعل)
reave

جملات نمونه

1. The defeated soldiers reaved the villagers of their flocks of sheep.
[ترجمه ترگمان]سربازان شکست خورده روستاییان را به گله گوسفندان خود reaved
[ترجمه گوگل]سربازان شکست خورده روستاییان گله های گوسفند را به دست آوردند

2. Proper arrangements have been made for the children who were reft of their parents.
[ترجمه ترگمان]برای کودکانی که از والدین خود جدا شده اند، ترتیبات مناسب انجام شده است
[ترجمه گوگل]ترتیبات مناسب برای کودکان که از والدینشان سرچشمه می گیرد، ساخته شده است

3. Mr Reaves claims the industry connections and combined experience give his funds an edge over rivals in picking turnaround candidates.
[ترجمه ترگمان]آقای Reaves ادعا می کند که ارتباطات صنعتی و تجربه ترکیبی سرمایه خود را نسبت به رقبا در انتخاب کاندیداها به نفع خود تامین می کند
[ترجمه گوگل]آقای رویس ادعا می کند که اتصالات صنعت و تجربه ترکیب شده، صندوق های خود را در رقابت در انتخاب نامزدها تغییر می دهد

4. Mr Reaves himself likens his operation to tinkering on a Model A Ford with screwdrivers and a pair of pliers.
[ترجمه ترگمان]آقای Reaves خودش عملیات خود را با تغییر مدل یک فورد با آچار پیچ گوشتی و یک انبردست سوزنی آغاز کرد
[ترجمه گوگل]آقای ریووس خود را برای کار با یک مدل فورد با پیچ گوشتی و یک جفت انبردست مقایسه می کند

5. Reave you do not say, also still give my hole burn light.
[ترجمه ترگمان]اگر شما هم این حرف را نزنید، همچنان سوراخ my را روشن کنید
[ترجمه گوگل]دروغ نمی گویم، همچنان همچنان نور دیافراگم را به من می دهی

6. Reave eyes and arms are well positioned to defend.
[ترجمه ترگمان]چشم ها و بازوها به خوبی موقعیت مناسبی برای دفاع از خود دارند
[ترجمه گوگل]چشمان بازو و بازوها به خوبی برای دفاع از موقعیت قرار دارند

7. For the moment no matter the business that it can reave how many KTV truly, sheet sees it swim to be not a net the consequence that players produce and appeal, already had great value.
[ترجمه ترگمان]برای لحظه ای، مهم نیست که چه تعداد زیادی از سهام داران حقیقی، سهام را می بیند که در نتیجه تولید و جذب بازیکنان، ارزش زیادی دارد
[ترجمه گوگل]برای لحظه ای بدون توجه به کسب و کار که می تواند چندین KTV واقعی را بدست آورد، ورق آن را شنا می کند تا یک خالص نباشد؛ نتیجه ای که بازیکنان تولید و تجدید نظر می کنند، در حال حاضر ارزش زیادی داشته اند

8. At the same time, it urges Chinese excellent brands to reave Chinese market .
[ترجمه ترگمان]در عین حال، این کشور مارک های بسیار عالی چینی را ترغیب می کند تا بازار چین را reave کنند
[ترجمه گوگل]در عین حال، از مارک های عالی چین خواسته شده است تا بازار چین را بازسازی کنند


کلمات دیگر: