کلمه جو
صفحه اصلی

sanitarium


معنی : اسایشگاه
معانی دیگر : (تفریحگاه دور افتاده و آرام که برای تمدد اعصاب به آن می رود) رامشگاه، رستنگاه، sanatorium : اسایشگاه

انگلیسی به فارسی

( sanatorium =) اسایشگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: sanitaria, sanitariums
• : تعریف: a hospital or resort where patients go to regain or improve their health.

• hospital for the treatment of chronic diseases

مترادف و متضاد

اسایشگاه (اسم)
hospice, nest, sanatorium, sanitarium, pesthouse, rest home, sanatarium, sanitorium

جملات نمونه

1. We must get him away to the sanitarium.
[ترجمه ترگمان]ما باید او را به آسایشگاه برسانیم
[ترجمه گوگل]ما باید او را به سانیتاریم برسانیم

2. They would marry in August in the sanitarium chapel in Lausanne.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ماه اوت در کلیسای sanitarium در لوزان ازدواج می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در ماه آگوست در کلیسای Sanitarium در لوزان ازدواج می کنند

3. Finally he committed himself to a sanitarium, and after several months was sent home with a male companion.
[ترجمه ترگمان]سرانجام خود را به یک آسایشگاه روانی رساند و پس از چندین ماه با یک رفیق رفیق به خانه فرستاده شد
[ترجمه گوگل]در نهایت او خود را به سانیتاریم متعهد کرد و بعد از چند ماه به همراه همسرش به خانه فرستاده شد

4. When the time came, Margarett was in a sanitarium.
[ترجمه ترگمان]وقتی زمانش رسید، Margarett در آسایشگاه بود
[ترجمه گوگل]وقتی آمد، مارگاریت در سانیتاریم بود

5. They put Mark away in Doc Smith's sanitarium.
[ترجمه ترگمان]آن ها مارک را در آسایشگاه دکتر اسمیث کنار گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها علامت را در سانیتاریتو Doc Smith قرار دادند

6. Li a sanitarium as a male nurse, and Ah Tim ( Michael Hui ) is a handy man.
[ترجمه ترگمان]لی در آسایشگاه به عنوان پرستار مرد به سر می برد و آه تیم (مایکل هوی)مردی مفید است
[ترجمه گوگل]Li sanitarium به عنوان یک پرستار مرد و Ah Tim (مایکل Hui) یک مرد دستی است

7. Result: The comprehensive effectiveness oof hospital and sanitarium in last 3 year increased year by year.
[ترجمه ترگمان]نتیجه: اثربخشی کامل بیمارستان و آسایشگاه در ۳ سال گذشته سال به سال افزایش یافت
[ترجمه گوگل]نتیجه اثرات جامع بیمارستان و بهداشت در 3 سال گذشته سال به سال افزایش یافت

8. He arrived on the train, freshly divorced, just out of a sanitarium after a bout with alcohol.
[ترجمه ترگمان]او به قطار رسید، تازه طلاق گرفته بود، تازه از آسایشگاه روانی بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]او در قطار، تازه اخراج شد، بعد از یک تمرین با الکل، خارج از سانیتاریوم وارد شد

9. And you wish to enter your brother at the sanitarium for treatment?
[ترجمه ترگمان]و شما می خواهید برای درمان با برادرتون داخل آسایشگاه بشید؟
[ترجمه گوگل]و شما می خواهید برای درمان به برادر خود در sanitarium وارد شوید؟

10. Located the West Lake Scenic Attraction Area, the sanitarium the city centre.
[ترجمه ترگمان]منطقه جذابیت مناظر دریاچه وست، آسایشگاه، مرکز شهر است
[ترجمه گوگل]واقع در منطقه جذاب Scenic جذاب غرب، sanitarium مرکز شهر است

11. Perhaps I could tell them more about the proprietors of this sanitarium.
[ترجمه ترگمان]شاید می توانستم بیشتر درباره مالکان این آسایشگاه به آن ها بگویم
[ترجمه گوگل]شاید بتوانم درباره صاحبان این سانیتاریوم بیشتر بگویم

12. Reality favors symmetries and slight anachronisms: Dahlmann had arrived at the sanitarium in a hackney coach and now a hackney coach was to take him to the Constitucion station.
[ترجمه ترگمان]لطفی در حق symmetries و slight: Dahlmann با یک درشکه به آسایشگاه آمده بود و اکنون کالسکه ای قرار داشت او را به ایستگاه Constitucion ببرد
[ترجمه گوگل]واقعیت از متضاد و ضعفهای کوچک برخوردار است دالمن به یک مربی هکینگ وارد sanitarium شده است و در حال حاضر یک مربی هکینگ او را به ایستگاه Constitucion منتقل کرده است

13. One day, a bearded old man is sent into the sanitarium with a large bag.
[ترجمه ترگمان]یک روز، یک پیرمرد ریشو با یک کیسه بزرگ به آسایشگاه فرستاده می شود
[ترجمه گوگل]یک روز، یک پیرمرد ریشدار با یک کیسه بزرگ به سانیتاریوم فرستاده می شود

14. The author explore the mutual flow practice model with the hospital - sanitarium join - service condition.
[ترجمه ترگمان]نویسنده مدل عمل جریان دو جانبه را با شرایط خدمت به آسایشگاه روانی مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]نویسنده با بررسی وضعیت سرویس بهداشتی بیمارستان - sanitarium، مدل تقسیم جریان جریان را بررسی می کند


کلمات دیگر: