کلمه جو
صفحه اصلی

quarantine


معنی : قرنطینه، قرنتینه، محل قرنطینه، قرنطینه کردن
معانی دیگر : (در اصل - کشتی که احتمال می رفت ناقل بیماری همه گیر باشد) نگهداری چهل روزه در بندر، در قرنطینه نگهداشتن

انگلیسی به فارسی

قرنطینه، محل قرنطینه، قرنطینه کردن


قرنطینه، قرنتینه، محل قرنطینه، قرنطینه کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the enforced separation of people, animals, goods, or the like from others, so as to prevent the spread of contagious illness.
مترادف: isolation

(2) تعریف: the condition of being so separated, or the time period during which separation is imposed.
مترادف: isolation

(3) تعریف: punitive isolation enforced for political or social reasons.

- a quarantine of socialist countries
[ترجمه ترگمان] قرنطینه کردن کشورهای سوسیالیست
[ترجمه گوگل] قرنطینه کشورهای سوسیالیستی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: quarantines, quarantining, quarantined
مشتقات: quarantinable (adj.)
• : تعریف: to enforce a quarantine upon; cause to be in quarantine.
مترادف: isolate
مشابه: confine, segregate, sequester

- The doctor quarantined the patients with whooping cough in a separate part of the hospital.
[ترجمه ترگمان] دکتر بیماران مبتلا به سیاه سرفه را در بخش جداگانه ای از بیمارستان قرنطینه کرد
[ترجمه گوگل] پزشک به بیماران مبتلا به سرفه دردناک در بخش جداگانه بیمارستان قرنطینه کرد

• isolation, confinement; blockage, enforcement of sanctions
hold in isolation, hold in confinement
if a person or animal is in quarantine, they are kept separate from other people or animals for a certain period in case they have an infectious disease.
to quarantine a person or animal means to keep them separate from others for a certain period in case they have an infectious disease.

مترادف و متضاد

قرنطینه (اسم)
lazaret, lazaretto, quarantine

قرنتینه (اسم)
quarantine

محل قرنطینه (اسم)
quarantine

قرنطینه کردن (فعل)
quarantine

isolation


Synonyms: detention, lazaretto, seclusion, segregation, separation, sequestration


isolate


Synonyms: block off, close off, confine, cordon, detach, insulate, keep apart, remove, restrict, seal off, seclude, segregate, separate, sequester


جملات نمونه

1. The ship is still in rigorous quarantine.
[ترجمه مریم مختارزاد] کشتی هنوز در قرنطینه شدید است
[ترجمه ترگمان]کشتی هنوز در قرنطینه است
[ترجمه گوگل]کشتی هنوز در قرنطینه دقیق است

2. The dog was kept in quarantine for six months.
[ترجمه ترگمان]این سگ مدت شش ماه در قرنطینه است
[ترجمه گوگل]سگ به مدت شش ماه در قرنطینه نگهداری شد

3. The ship is detained in quarantine.
[ترجمه ترگمان]کشتی در قرنطینه حبس شده است
[ترجمه گوگل]کشتی در قرنطینه بازداشت شده است

4. The animals are still in quarantine at the port.
[ترجمه ترگمان]حیوانات هنوز در قرنطینه هستند
[ترجمه گوگل]حیوانات هنوز در بندر قرنطینه هستند

5. The monkeys were kept in quarantine for 31 days.
[ترجمه ترگمان]میمون ها برای ۳۱ روز در قرنطینه نگه داشتن
[ترجمه گوگل]میمون ها در قرنطینه به مدت 31 روز نگهداری شدند

6. The horse had to spend several months in quarantine when it reached Britain.
[ترجمه ترگمان]اسب مجبور شد چندین ماه در قرنطینه بماند تا به انگلستان برسد
[ترجمه گوگل]اسب مجبور شد چندین ماه در قرنطینه به انگلستان برسد

7. The health officials placed the ship's crew in quarantine.
[ترجمه ترگمان]مقامات بهداری، کارکنان کشتی را در قرنطینه گذاشته اند
[ترجمه گوگل]مقامات بهداشتی، خدمه کشتی را در قرنطینه قرار دادند

8. The mice must then be kept in quarantine for 6 months.
[ترجمه ترگمان]موش ها باید برای ۶ ماه در قرنطینه نگه دارند
[ترجمه گوگل]موش ها پس از 6 ماه در قرنطینه نگهداری می شوند

9. This depends largely on the quarantine situation.
[ترجمه ترگمان]این امر تا حد زیادی بستگی به وضعیت قرنطینه دارد
[ترجمه گوگل]این بستگی زیادی به وضعیت قرنطینه دارد

10. You wouldn't quarantine cancer patients, would you?
[ترجمه ترگمان]تو بیمار سرطانی رو قرنطینه نمی کنی، درسته؟
[ترجمه گوگل]شما بیماران سرطانی قرنطینه نخواهید کرد؟

11. The quarantine makes it illegal to transport honey bees out of the area.
[ترجمه ترگمان]قرنطینه باعث شده که زنبوره ای عسل رو از منطقه خارج کنن
[ترجمه گوگل]قرنطینه غیر قانونی است که زنبور عسل را از منطقه خارج کند

12. The animal is being kept at quarantine kennels after being siezed at Newport docks.
[ترجمه ترگمان]حیوان پس از siezed در بندر Newport در محل قرنطینه است
[ترجمه گوگل]پس از اینکه در اسکله های نیوپورت سیر شد، حیوان در کانون های قرنطینه نگهداری می شود

13. Simpson said a monkey from the other quarantine room also showed signs of the virus, but a second test was negative.
[ترجمه ترگمان]سیمپسون گفت: یک میمون از طرف دیگر اتاق قرنطینه نیز نشانه هایی از ویروس را نشان داد، اما آزمایش دومی منفی بود
[ترجمه گوگل]سیمپسون گفت که میمون از اتاق قرنطینه دیگر همچنین علائم ویروس را نشان داد، اما آزمایش دوم منفی بود

14. But I don't know how long the quarantine period is.
[ترجمه ترگمان]اما نمی دونم دوره قرنطینه چقدر طول می کشه
[ترجمه گوگل]اما من نمی دانم چه مدت دوره قرنطینه است

15. With the statewide quarantine, up to 180, 000 acres of wheat crop will be affected, Schlittenhart estimated.
[ترجمه ترگمان]Schlittenhart برآورد کرد که با قرنطینه سطح ایالت، تا ۱۸۰ هزار هکتار محصول گندم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]Schlittenhart تخمین زده شده است که با قرنطینه ای در سراسر کشور تا 180 هزار هکتار محصولات گندم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت

پیشنهاد کاربران

He told the Yediot Ahronot newspaper: "Athletes are allowed in with no problem and with no quarantine - - while I'm Israeli and I'm stuck here. "
YahooSports@

قرنطینه
امروزه به دلیل شیوع انواع و اقسام کرونا ویروس که ان شاالله زودتر از کل دنیا بساطشو جمع کنه و بزنه به چاک، زیاد کاربرد داره و می شنویم

قرنطینیدن

معاف کردن


کلمات دیگر: