1. the oil market has gone into a tailspin
بازار نفت شدیدا افت کرده است.
2. Following the announcement, share prices went into a tailspin.
[ترجمه ترگمان]پس از اعلام این خبر، قیمت سهام به a رسید
[ترجمه گوگل]پس از اعلام، قیمت به اشتراک گذاشته شد
3. Share prices went into a tailspin when the President resigned.
[ترجمه ترگمان]زمانی که رئیس جمهور استعفا داد قیمت سهام به یک tailspin تبدیل شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که رئیس جمهور استعفا داد، قیمت های سهام به یک ضربه شلاق زد
4. After the mill closes,the local economy may tailspin.
[ترجمه ترگمان]پس از بسته شدن آسیاب، اقتصاد محلی ممکن است tailspin کند
[ترجمه گوگل]پس از اینکه آسیاب بسته می شود، اقتصاد محلی ممکن است از بین برود
5. Its shares went into a tailspin.
[ترجمه ترگمان]سهام آن نابود شد
[ترجمه گوگل]سهم آن به یک تلنگر افتاد
6. But I don't go into a tailspin over it.
[ترجمه ترگمان]اما من سقوط نمی کنم
[ترجمه گوگل]اما من بر روی آن نمی گذارم
7. The economy went into a tailspin.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد به بن بست رسید
[ترجمه گوگل]اقتصاد به یک تلنگر رفت
8. The project went into a tailspin and we did not meet our deadline.
[ترجمه ترگمان]این پروژه به بن بست رسید و ما موعد خود را ندیده ایم
[ترجمه گوگل]این پروژه به یک بوقلمون رفت و ما مهلت ما را برآورده نکردیم
9. Today, with the global economy a tailspin, we face a similar situation.
[ترجمه ترگمان]امروزه با اقتصاد جهانی یک tailspin، ما با یک وضعیت مشابه روبرو می شویم
[ترجمه گوگل]امروزه، با توجه به اقتصاد جهانی، ما یک وضعیت مشابه داریم
10. The news sent Indian equity markets into a tailspin, with Bombay's main benchmark index tumbling 3 percent and the Indian rupee fell.
[ترجمه ترگمان]این خبر بازارهای سرمایه هندی را به بازار سهام فرستاد و شاخص اصلی بمبئی به میزان ۳ درصد افزایش یافت و روپیه هند سقوط کرد
[ترجمه گوگل]این خبرها بازارهای سهام هند را به بازار عرضه کرد و شاخص اصلی شاخص بمبئی 3 درصد کاهش یافت و روپیه هند کاهش یافت
11. The woman went into a tailspin after her husband died.
[ترجمه ترگمان] اون زن بعد از مرگ شوهرش داغون شد
[ترجمه گوگل]پس از آنکه شوهرش فوت کرد، زن به جاسوسی رفت
12. The plane shuddered and went into a tailspin.
[ترجمه ترگمان]هواپیما لرزید و سقوط کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما خفه شد و به یک ضربه شلاق زد
13. Raising interest rates could send the economy into a tailspin .
[ترجمه ترگمان]افزایش نرخ بهره می تواند اقتصاد را به یک tailspin برساند
[ترجمه گوگل]افزایش نرخ بهره می تواند اقتصاد را به یک زلزله تبدیل کند
14. Danger of deficits Opponents argue several other unknowns could send the state into a deficit tailspin.
[ترجمه ترگمان]خطر کسری بودجه، مخالفان چند unknowns دیگر می توانند دولت را به کسری بودجه بفرستند
[ترجمه گوگل]خطر نقصان مخالفان استدلال می کنند که چندین ناشناخته دیگر می توانند دولت را به یک کسری بودجه تبدیل کنند