کلمه جو
صفحه اصلی

tat


معنی : نوار توری بافتن، توری حاشیه بافتن، حاشیه توری گذاشتن، دارای حاشیه توری کردن
معانی دیگر : گلدوزی کردن، سوزنکاری کردن، رجوع شود به: tit for tat

انگلیسی به فارسی

توری حاشیه بافتن، نوار توری بافتن، دارای حاشیه توری کردن، حاشیه توری گذاشتن


تات، نوار توری بافتن، توری حاشیه بافتن، حاشیه توری گذاشتن، دارای حاشیه توری کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: tats, tatting, tatted
• : تعریف: to make looped and knotted lace with a small hand shuttle.

• crude knit, shabby fabric
make lace; entangle, confuse (british slang)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] بافتن تور حاشیه - بافتن نوار تور جهت حاشیه گذاری )

مترادف و متضاد

نوار توری بافتن (اسم)
tat

توری حاشیه بافتن (فعل)
tat

حاشیه توری گذاشتن (فعل)
tat

دارای حاشیه توری کردن (فعل)
tat

جملات نمونه

1. Suddenly there came a rat - a - tat on the door.
[ترجمه ترگمان] یهو یه موش اومد تو در
[ترجمه گوگل]ناگهان یک موش صحرایی روی درب افتاد

2. At the rat - a - tat of the knocker her heart fly into her mouth.
[ترجمه ترگمان]او سرش را تکان داد
[ترجمه گوگل]در موش - a - تات از ضربه گیر قلب او پرواز به دهان او

3. Thatcherite innovation threw up much copycat tat, such as fried chicken shops that passingly resembled KFC.
[ترجمه ترگمان]نوآوری معکوس بسیار موثر بود، مانند فروشگاه های مرغ سرخ شده که به KFC شباهت داشتند
[ترجمه گوگل]نوآوری Thatcherite بسیاری از تات، مانند مغازه های مرغ سرخ شده که قبلا به KFC شبیه بود، پرتاب کرد

4. The Tat gave him lunch and listened, unsmiling, while Toad talked and talked and talked.
[ترجمه ترگمان]The ناهار را به او داد و با لبخند و لبخند گوش داد، در حالی که وزغ صحبت می کرد و حرف می زد و حرف می زد
[ترجمه گوگل]تات به او ناهار داد و گوش داد، در حالی که تاد صحبت می کرد، صحبت می کرد و صحبت می کرد

5. Objective To study the possibility that TAT protein can fuse with Mn - SOD ( superoxide dismutase ).
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه این احتمال که این پروتئین TAT با منگنز (superoxide dismutase)ترکیب شود
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه موردی که پروتئین TAT می تواند با Mn - SOD (سوپر اکسید دیسموتاز) ترکیب شود

6. Something tat appears to be a great attention-getting technology can be worse than useless if it's supported by an insufficient worse than useless if it's supported by an insufficient infrastructure.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که در صورتی که توسط یک زیرساخت ناکافی حمایت شود، تکنولوژی به دست آوردن چیزی بدتر از آن است که بی فایده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد چیزی که به نظر می رسد تکنولوژی توجه زیادی می تواند بدتر از بی فایده باشد، در صورتی که از طریق یک زیرساخت ناکافی پشتیبانی می شود، از بدتر از بی فایده است

7. The Tat signal peptide detecting vector of PGA were constructed.
[ترجمه ترگمان]سیگنال Tat (detecting detecting peptide)، در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]پتانسیل تشخیص پپتیدهای تاتتی PGA ساخته شد

8. Methods: By random group sampling method,[Sentence dictionary] 680 college students in one medical university were assessed with the questionnaires of Test Anxiety Test (TAT) and Dysfunctional Attitude Scales (DAS).
[ترجمه ترگمان]روش ها: روش نمونه گیری گروهی تصادفی، ۶۸۰ دانشجوی کالج در یک دانشگاه پزشکی با ابزار سنجش اضطراب آزمون سنجش (TAT)و مقیاس های برخورد Dysfunctional (DAS)ارزیابی شدند
[ترجمه گوگل]روش ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 680 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی با استفاده از پرسشنامه تست اضطراب امتحان (TAT) و مقیاس های ناتوانی ناکارآمد (DAS) ارزیابی شدند

9. Tit for tat is fair play.
[ترجمه ترگمان]تیت \"، بازی منصفانه آیه\"
[ترجمه گوگل]تیت برای tat بازی عادلانه است

10. The writer is Investment Manager of Tat Lee Asset Management Limited.
[ترجمه ترگمان]نویسنده، مدیر سرمایه گذاری of لی مدیریت دارایی است
[ترجمه گوگل]نویسنده مسئول مدیریت سرمایه گذاری Tat Lee Asset Management Limited است

11. But, see here, Jim - tit for tat - you save Long John from swinging. '
[ترجمه ترگمان]اما ببین جیم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]اما، اینجا را ببینید، جیم - دختر برای تات - شما صرفه جویی در طولانی جان از نوسان '

12. It was just tit for tat.
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر این بود که
[ترجمه گوگل]این فقط قاتل بود

13. He hit me, so I hit him back — it was tit for tat.
[ترجمه ترگمان]اون منو زد، به همین خاطر بهش ضربه زدم
[ترجمه گوگل]او به من ضربه زد، بنابراین من او را به عقب بازگرداند - آن را برای شوخی بود

14. I noticed she didn't send me a card - I think it was tit for tat because I forgot her birthday last year.
[ترجمه ترگمان]من متوجه شدم که او یک کارت برای من نفرستاده است - فکر می کنم به خاطر این بود که سال پیش تولدش را فراموش کرده بودم
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که او یک کارت را به من نداده است - من فکر می کنم که آن را به خاطر تات می دانستم، زیرا روز تولد او را سال گذشته فراموش کرده ام

15. John kicked me, so I gave him tit for tat.
[ترجمه ترگمان]جان به من لگد زد، واسه همین به سینه هاش رو دادم
[ترجمه گوگل]جان من را لگد زد، بنابراین من او را برای او تات دادم

پیشنهاد کاربران

تاتو


کلمات دیگر: