1. his sarcastic manner
رفتار سخره آمیز او
2. be sarcastic
طعنه زدن،گواژیدن،کنایه زدن
3. She poked fun at people's shortcomings with sarcastic remarks.
[ترجمه مرضیه] او با اظهارات کنایه آمیز خلا و کمبودهای مردم رو به سخره گرفت
[ترجمه ترگمان]با طعنه و کنایه مردم را به خنده می انداخت
[ترجمه گوگل]او با ناراحتی های مردم با اظهارات ناراحت کننده از او سرگرم شد
4. Hearing a sarcastic note in his voice, she swung around to face him.
[ترجمه ترگمان]در حالی که با شنیدن صدای طعنه آمیزی صدایش را شنید، چرخید تا با او روبه رو شود
[ترجمه گوگل]با شنیدن یک یادداشت سارافندی در صدای او، او به سمت او چرخید
5. She was dying to say something sarcastic to him, but bit her tongue and stayed silent.
[ترجمه علیرضا طهماسبی] او داشت میمرد تا یه چیز کنایه دار بگوید، ولی جلوی زبانش را گرفت
[ترجمه ترگمان]داشت می مرد که چیزی به او بگوید، اما زبانش را گاز گرفت و ساکت ماند
[ترجمه گوگل]او در حال مرگ بود تا چیزی به او زل زده باشد، اما زبانش را بچشد و سکوت کند
6. Was she being sarcastic?
[ترجمه ترگمان]داره طعنه میزنه؟
[ترجمه گوگل]آیا او سارکاستی بود؟
7. He chopped in with a sarcastic remark.
[ترجمه ترگمان]با طعنه و کنایه حرفش را قطع کرد
[ترجمه گوگل]او با یک سارکوزی خرد شد
8. His tone was lightly sarcastic.
[ترجمه ترگمان]لحنش ملایم بود
[ترجمه گوگل]لحن او کمی سارافون بود
9. 'I thought so,' she said with a sarcastic smile.
[ترجمه ترگمان]با لبخندی کنایه آمیز گفت: من هم همین فکر را می کردم
[ترجمه گوگل]'من فکر کردم،' او با لبخند sarkastic گفت
10. He was very sarcastic about my attempts at telling jokes.
[ترجمه ترگمان]او در مورد تلاش من به جوک گفتن خیلی طعنه می زد
[ترجمه گوگل]او در مورد تلاش های من در گفتن جوک ها بسیار ناراحت بود
11. I could see from her expression that his sarcastic comments had hit home.
[ترجمه ترگمان]از حالت چهره اش می توانستم ببینم که اظهارات طعنه آمیز او به خانه بازگشته است
[ترجمه گوگل]من می توانم از بیان او که دیدگاه های ساراگوسا او را به خانه می بینم می بینم
12. I squashed him with a sarcastic remark.
[ترجمه ترگمان]با طعنه و کنایه او را له کردم
[ترجمه گوگل]من او را با یک سخن وحشتناک خندیدم
13. He can't help making sarcastic comments.
[ترجمه .....] او نمیتواند از گذاشتن کامنت ها و نظر های طعنه امیزش دست بردارد و بس کند
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند به ایجاد نظرات طعنه آمیز کمک کند
[ترجمه گوگل]او نمیتواند به توصیفهای سارکوزی کمک کند
14. No-one knows any longer when Morrissey is being sarcastic and when he is trying to awaken us to something.
[ترجمه ترگمان]- هیچ کس بیشتر از این چیزی نمی داند - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی داند زمانی که موریسسی در حال سارا است و زمانی که او می خواهد ما را به چیزی بیدار کند