1. The salesman finds it easy to take in old ladies.
[ترجمه Masoud] فروشنده پی برد که خانم های پیر به اسانی فریب میخورند
[ترجمه ترگمان]فروشنده این کار رو خیلی راحت می کنه که با خانم های مسن حرف بزنه
[ترجمه گوگل]فروشنده معتقد است که خانم های قدیمی را آسان می کند
2. Our club plan to take in 20 new members.
[ترجمه ترگمان]باشگاه ما قصد دارد ۲۰ عضو جدید داشته باشد
[ترجمه گوگل]برنامه باشگاه ما برای اخذ 20 عضو جدید
3. Fish take in oxygen through their gills.
[ترجمه ترگمان]ماهی ها از طریق آبشش به اکسیژن جذب می شوند
[ترجمه گوگل]ماهی ها از طریق غرق شدن از طریق اکسیژن مصرف می کنند
4. The cells elongate as they take in water.
[ترجمه ترگمان]این سلول ها هنگامی که در آب شنا می کنند، دراز شده اند
[ترجمه گوگل]سلول ها همانطور که در آب می گیرند، بلند می شوند
5. do you take in your tea?
[ترجمه ترگمان]چای میل دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا چای خود را می گیرید؟
6. Several families take in foreign students.
[ترجمه ترگمان]چندین خانواده در دانش آموزان خارجی شرکت می کنند
[ترجمه گوگل]چندین خانواده در دانشجویان خارجی شرکت می کنند
7. Can you take in the waist of these trousers?
[ترجمه ترگمان]میتونی تا کمر این شلوار رو بگیری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در کمر این شلوارها را بپوشید؟
8. I was wondering if you might want to take in a movie with me this evening.
[ترجمه ترگمان]می خواستم ببینم امشب می خو ای با من یه فیلم برداری
[ترجمه گوگل]من تعجب می کردم که آیا ممکن است بخواهید در این فیلم با من فیلم بگیرم؟
9. The ship stopped here to take in freight.
[ترجمه ترگمان]کشتی برای حمل بار توقف کرد
[ترجمه گوگل]کشتی به اینجا منتهی شد تا حمل کند
10. They will certainly need to take in plenty of liquid.
[ترجمه ترگمان]آن ها قطعا به مقدار زیادی مایع نیاز دارند
[ترجمه گوگل]آنها قطعا باید مقدار زیادی مایع مصرف کنند
11. I tried to take in what he was saying about nuclear fusion, but most of it went over my head.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم چیزی را که درباره پیوندهای اتمی می گوید بپذیرم، اما بیشتر آن به ذهنم خطور کرد
[ترجمه گوگل]من سعی کردم آنچه را که در مورد همجوشی هسته ای می گفتم بکنم، اما اکثر آن به سر من رسید
12. If the skirt is too big, we can take in the waist.
[ترجمه ترگمان]اگر دامنش خیلی بزرگ باشد، می توانیم کمر بگیریم
[ترجمه گوگل]اگر دامن بیش از حد بزرگ باشد، می توانیم در کمر قرار بگیریم
13. She found it difficult to take in the situation.
[ترجمه ترگمان]او دریافت که در این وضعیت دشوار است
[ترجمه گوگل]او دشوار بود که در موقعیت قرار بگیرد
14. We have decided to take in lodgers to help pay the mortgage.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفته ایم که در پانسیون رها کنیم تا به رهن خانه کمک کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم برای کمک به پرداخت وام مسکن به مهاجران بپردازیم
15. They continued a few miles further to take in Hinton House.
[ترجمه ترگمان]آن ها چند مایل بیشتر ادامه دادند تا در خانه لس هینتون کار کنند
[ترجمه گوگل]آنها چند مایل بیشتر را در خانه هینتون ادامه دادند