کلمه جو
صفحه اصلی

raj


معنی : حکومت، سلطنت
معانی دیگر : (هندی) دولت، هندوستان سلطنت

انگلیسی به فارسی

(هندوستان) سلطنت، حکومت


رج، حکومت، سلطنت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in India, a king, or his rule, reign, or dominion.

• period of the british rule of the indian subcontinent between the years 1757-1947

مترادف و متضاد

حکومت (اسم)
regimen, administration, government, reign, power, dominion, raj

سلطنت (اسم)
reign, power, raj, domination, kingship, monarchy, sultanate

جملات نمونه

1. Raj spent his life caring for others.
[ترجمه ترگمان]راج \"زندگیش رو صرف مراقبت از دیگران کرد\"
[ترجمه گوگل]راج زندگی خود را برای دیگران مراقبت کرد

2. Raj crept out of the house unseen.
[ترجمه ترگمان]راج بدون اینکه دیده شود از خانه بیرون خزید
[ترجمه گوگل]راج از خانه خارج نشده است

3. The Raj brought the different linguistic groups together under one administrative umbrella.
[ترجمه ترگمان]راج، گروه های زبانی مختلف را زیر یک چتر مدیریتی آورد
[ترجمه گوگل]راج گروه های مختلف زبانی را تحت یک چتر اداری به ارمغان آورد

4. In the Colonial Office, which disliked the raj as a constitutional anomaly, a swift voluntary abdication was hoped for.
[ترجمه ترگمان]در دفتر مستعمراتی، که از راج به عنوان یک anomaly قانون اساسی نفرت نداشت، یک تاج گزاری داوطلبانه بود
[ترجمه گوگل]در دفتر استعمار، که از رادیو به عنوان یک ناهنجاری قانون اساسی ناراضی بود، امیدوار بود که به طور دائمی لغو شود

5. Who would dare defy the might of the Raj?
[ترجمه ترگمان]چه کسی جرات میکنه که با \"راج\" مبارزه کنه؟
[ترجمه گوگل]چه کسی جرات می کند قدرت راج را فراموش کند؟

6. During the days of the Raj, a train journey across the subcontinent could take a week.
[ترجمه ترگمان]در طی روزه ای راج، یک سفر قطار در سراسر شبه قاره می تواند یک هفته طول بکشد
[ترجمه گوگل]در طول روزهای راج، یک قطار در سراسر شبه قاره مملو از یک هفته می شد

7. Votaries of the Raj, they sent their son to Eton.
[ترجمه ترگمان]votaries راج اونا پسرشون رو به ایتن فرستادن
[ترجمه گوگل]پادشاهان راج، پسرش را به اونت فرستادند

8. The days of the British raj are ended.
[ترجمه ترگمان]روزه ای of انگلیسی ها به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]روزهای ریاست بریتانیا به پایان رسید

9. The "license raj" may be gone, but an " inspector raj" is alive and well; the "midnight knock" from an excise, customs, labor, or factory inspector still haunts the smaller entrepreneur.
[ترجمه ترگمان]\"مجوز raj\" ممکن است از بین برود، اما \"بازرس raj\" زنده و سالم است؛ در \"در نیمه شب\" از یک مالیات، گمرک، کار، یا بازرس کارخانه هنوز به کار آفرین تری می پردازد
[ترجمه گوگل]'مجوز ریود' ممکن است رفته باشد، اما یک 'بازرس ریو' زنده و خوب است؛ 'دست انداز نیمه شب' از کارگر، کارگزار، و یا بازرس کارخانه هنوز هم کارآفرین کوچکتر را متزلزل می کند

10. The only quoted proponent of non-English is Raj Thackeray, a Mumbai politician "enraged" by the encroachment of English on Marathi in his city (though he sends his son to an English-language school).
[ترجمه ترگمان]تنها مدافع غیر انگلیسی زبان راج Thackeray است، یک سیاست مدار بمبئی \"خشمگین\" از تجاوز به انگلیسی در Marathi در شهر او (هر چند که پسرش را به یک مدرسه انگلیسی زبان می فرستد)
[ترجمه گوگل]تنها طرفدار انتقاد از زبان غیر انگلیسی است راج تایکری، یک سیاستمدار بمبئی که با تجاوز انگلیسی به مارتاتی در شهرش �خشمگین� شده است (هرچند پسرش را به مدرسه انگلیسی زبان می فرستد)، خشمگین است

11. And Administrator Raj Shah is leading our efforts.
[ترجمه ترگمان]و سرپرست راج شاه تلاش های ما را رهبری می کند
[ترجمه گوگل]و مدیر راژ شاه تلاش های ما را هدایت می کند

12. Raj : Maybe so, but you can't incinerate a Bengal tiger with a magnifying glass.
[ترجمه ترگمان]شاید، اما تو نمیتونی یه ببر بنگال رو با ذره بین بسوزانیم
[ترجمه گوگل]راج شاید بله، اما شما نمی توانید ببر بنگال را با ذره بین بشویید

13. Raj : Then we could be the Bengal tigers.
[ترجمه ترگمان]پس ما می تونیم یه ببر بنگال باشیم
[ترجمه گوگل]سپس ما می توانیم ببرهای بنگال را ببریم

14. Raj : Paul, you must remember, in spite of the hooks that seem to be grabbing for your attention, that you are on the Homing beacon .
[ترجمه ترگمان]راج: پل، تو باید به خاطر داشته باشی که با وجود of که به نظر می رسد توجه شما را جلب می کند، که شما روی آن چراغ راهنما هستید
[ترجمه گوگل]راج پل، شما باید به یاد داشته باشید، به رغم قلاب هایی که به نظر می رسد توجه شما را جذب می کنند، شما در محل سکونت خود هستید

15. Raj: You are beginning to get the idea, Paul.
[ترجمه ترگمان] \"تو کم کم داری این ایده رو بدست میاری\" پائول
[ترجمه گوگل]راج شما شروع به این ایده کنید، پل

اصطلاحات

the Raj

دوران حکومت بریتانیا بر هند


پیشنهاد کاربران

دوران حکومت بریتانیا در هند


کلمات دیگر: