کلمه جو
صفحه اصلی

take care


معنی : مواظبت کردن، سعی کردن، رنج بردن
معانی دیگر : مواظب باش (باشید)!، دقت کن (کنید)!

انگلیسی به فارسی

مراقب باش، مواظبت کردن، سعی کردن، رنج بردن


انگلیسی به انگلیسی

• be careful; watch yourself, take it easy

مترادف و متضاد

مواظبت کردن (فعل)
attend, mind, take care

سعی کردن (فعل)
try, endeavor, take care, make effort

رنج بردن (فعل)
travail, toil, take care, suffer

جملات نمونه

1. When the fox preaches, take care of your geese.
[ترجمه ترگمان]وقتی روباه گفت: از غازها مواظبت کن
[ترجمه گوگل]هنگامی که روباه می گوید، مراقب غازها باشید

2. If I take care of my character, my reputation will take care of itself.
[ترجمه حسن] اگر من از شخصیتم مراقبت کنم، شهرت من از خودش مراقبت خواهد کرد.
[ترجمه ترگمان]اگر من از شخصیت خودم مراقبت کنم، شهرت من از خودش مراقبت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر من از شخصیت من مراقبت کنم، شهرتم از خودم مراقبت خواهد کرد

3. What you dislike in another, take care to correct in yourself.
[ترجمه فاطمه] چیزی را که تو در دیگران نمی پسندی، مراقب آن در خودت باش
[ترجمه ترگمان]چیزی که تو از دیگران بدت میاد، مراقب خودت باش
[ترجمه گوگل]چیزی که شما در دیگران دوست ندارید، مراقب خودتان باشید

4. No, I have other business to take care of.
[ترجمه ترگمان]نه، من کاره ای دیگه ای دارم که باید انجام بدم
[ترجمه گوگل]نه، من دیگر چیزهای زیادی برای مراقبت دارم

5. Your job won't take care of you when you are sick. Your friends and parents will. Stay in touch.
[ترجمه ترگمان]وقتی مریض بودی کار تو از تو مراقبت نمی کنه دوستات و پدر و مادرت این کارو می کنن با من در تماس باش
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیمار هستید، شغل شما از شما مراقبت نخواهد کرد دوستان و والدین شما خواهند بود در تماس باش

6. I'm not worried about her-she can take care of herself.
[ترجمه ترگمان]من نگران اون نیستم - اون می تونه از خودش مراقبت کنه
[ترجمه گوگل]من در مورد او نگران نیستم - او می تواند از خودش مراقبت کند

7. Take care of my brother and sister.
[ترجمه ترگمان] مراقب برادرم و خواهرم باش
[ترجمه گوگل]مراقب برادر و خواهر من باشید

8. My mother was left with 3 children to take care of.
[ترجمه ترگمان]مادرم سه کودک را برای مراقبت از آن ها ترک کرد
[ترجمه گوگل]مادر من 3 فرزند داشت که برای مراقبت از آنها بود

9. Please take care of it for me.
[ترجمه ترگمان] لطفا از من مراقبت کن
[ترجمه گوگل]لطفا از آن برای من مراقبت کنید

10. Take care not to make any mistakes.
[ترجمه ترگمان]مواظب باش که هیچ اشتباهی نکنی
[ترجمه گوگل]مراقب باشید اشتباه نکنید

11. He is fourteen, old enough to take care of himself.
[ترجمه ترگمان]او چهارده سالشه، به اندازه کافی بزرگ هست که از خودش مراقبت کنه
[ترجمه گوگل]او چهارده ساله است تا بتواند از خودش مراقبت کند

12. She is too flighty to take care of young children.
[ترجمه ترگمان]خیلی flighty که از بچه ها مراقبت کند
[ترجمه گوگل]او برای مراقبت از کودکان جوان بسیار دشوار است

13. Take care not to condescend to your readers.
[ترجمه ترگمان]مواظب باشید که به خوانندگان خود مراجعه نکنید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که خوانندگان خود را فراموش نکنید

14. Take care when you walk on that path - the paving stones are rather uneven.
[ترجمه ترگمان]وقتی در این مسیر قدم می زنید، مواظب باشید که سنگ های سنگفرش ناهموار هستند
[ترجمه گوگل]مراقب باشید زمانی که در آن مسیر راه می روید - سنگ های کاشی ها نسبتا ناهموار هستند

15. Warm wishes on your birthday. I send along my love and affection for you as well as a small gift. Take care!
[ترجمه ترگمان] بهترین آرزوها برای تولدت من عشق و علاقه خود را به شما به اندازه یک هدیه کوچک به شما می فرستم ! مراقب خودت باش
[ترجمه گوگل]آرزوهای گرم برای تولد شما من در کنار عشق و عفت من برای شما و همچنین یک هدیه کوچک ارسال می کنم مراقب باش!

پیشنهاد کاربران

مراقب خودت باش ، یه چیزی تو مایه های خداحافظیه

?did you take care of everything
آیا ترتیب همه چیز را دادین؟

دقت کن

مواظب خودت باش

مراقب باش


مواظبت کردن


مواظب باش

مراقبت کردن

دقت کردن

مراقبت کردن از

محافظت کردن از

مواظب خودت باش ( موقع خداحافظی بکار میره )

انجام دادن
she is happy to take care of this for her clients

حمایت کردن

نگهداری کردن

مراقب بودن

رسیدگی کردن

i'll get someone to take care of it
من کسی رو فراهم میکنم که به این رسیدگی کند

I think my computer carry a virus
try shutting down and restarting
sometimes that take care of it
بعضی وقتا اینجوری کار میده

از خودت مراقبت کن

مراقبت کردن ( از )
who takes care of the dog while you are away
وقتی نیستید چه کسی از سگ مراقبت میکند؟🉑

مراقبت یا پرستاری از

مراقبت کردم

در اصل به معنای مراقب بودن است اما وقتی که در آخر جمله, نامه یا ایمیلی بیاید به معنای مراقب خودت باش است که لحنی شبیه خداحافظی دارد. . .

مراقب خودت باش

مراقبت کردن، رسیدگی کردن، سر و سامان دادن

تامین کردن

مترادف کلمه goodbye هست . به زمان عامیانه میشه "به سلامت" یا همون "مراقبت کن" .

مواظبت کردن
مراقبت کردن

پشتیبانی کردن


کلمات دیگر: