کلمه جو
صفحه اصلی

radioscopy


معنی : تشعشع سنجی
معانی دیگر : (دیدن درون اندام یا اشیا با اشعه ی ایکس) پرتو بینی، رادیوسکوپی

انگلیسی به فارسی

تشعشع‌سنجی، پرتوبینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: radioscopic (adj.)
• : تعریف: the internal examination of opaque objects by means of radiation such as x-rays.

• examination performed with the use of radiation

مترادف و متضاد

تشعشع سنجی (اسم)
radioscopy

جملات نمونه

1. A new type rise supporting device for radioscopy belongs to the technical field of medical appliance.
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از دستگاه های پشتیبان برای radioscopy به حوزه فنی دستگاه پزشکی تعلق دارد
[ترجمه گوگل]دستگاه تقویت کننده نوع جدید برای رادیوسکوپی متعلق به حوزه فنی لوازم پزشکی است

2. Method: Barium swallow radioscopy were performed in 30 cases with neurogenic swallowing dysfunction before and after rehabilitation training.
[ترجمه ترگمان]روش: بلعیدن باریم در ۳۰ مورد با اختلال عملکرد swallowing قبل و بعد از آموزش توان بخشی انجام شد
[ترجمه گوگل]روش رادیوسکوپی بلع رایج در 30 بیمار با اختلال بلع نئوژنیک قبل و بعد از آموزش توانبخشی انجام شد

3. This paper is about microfocus X ray radioscopy inspection system. Introduced are the image collecting and processing technology. Basic principles and image quality are also discussed.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد سیستم بازرسی اشعه ایکس microfocus X است Introduced معرفی فن آوری پردازش و پردازش تصویر هستند اصول اساسی و کیفیت تصویر نیز مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]این مقاله درباره سیستم بازرسی رادیوسکوپی اشعه ماوراء بنفش است معرفی تکنولوژی جمع آوری و پردازش تصویر است اصول اساسی و کیفیت تصویر نیز مورد بحث قرار گرفته است

4. This paper is about microfocus X-ray radioscopy inspection system. Introduced are the image collecting and processing technology.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد سیستم بازرسی ray اشعه ایکس است Introduced معرفی فن آوری پردازش و پردازش تصویر هستند
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد سیستم بازرسی رادیوسکوپی اشعه ماوراء بنفش است معرفی تکنولوژی جمع آوری و پردازش تصویر است

5. Objective : To study the value of Barium swallow radioscopy in assessing neurogenic swallowing dysfunction.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه ارزش of باریم در ارزیابی عملکرد neurogenic neurogenic
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ارزش تشخیص بلع رادیواکتیو باریم در ارزیابی اختلال بلع نوروژنیک است

6. The baroque is the regulating of the soul by corporal radioscopy.
[ترجمه ترگمان]سبک باروک، تنظیم روح توسط سرجوخه radioscopy است
[ترجمه گوگل]باروک، تنظیم روح توسط رادیوسکوپی کبدی است

7. The density measurement technology of foam material with low atomic number was established by low energy X-ray radioscopy .
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی اندازه گیری چگالی مواد فوم با عدد اتمی پایین توسط اشعه ایکس انرژی کم ایجاد شد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی اندازه گیری تراکم مواد فوم با عدد اتمی کم با رادیوسکوپی پرتو ایکس با انرژی کم ایجاد شده است

8. The use of radiation for the scientific examination of material structures; radioscopy .
[ترجمه ترگمان]استفاده از تشعشع برای بررسی علمی ساختارهای مواد؛ radioscopy
[ترجمه گوگل]استفاده از تابش برای بررسی علمی ساختارهای مواد؛ رادیوسکوپی

9. This Paper introduces the theory, architecture and implementation of the microfocus X-ray radioscopy scan-ning control and image acquisition system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله نظریه، معماری و اجرای of اشعه ایکس اشعه ایکس اسکن شده و سیستم تملک تصویر را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله نظریه، معماری و اجرای سیستم کنترل و کنترل تصویر رادیوسکوپی اشعه ماوراء بنفش را معرفی می کند

پیشنهاد کاربران

radioscopy ( پزشکی )
واژه مصوب: پرتوبینی
تعریف: بررسی تصویر پرتوِ ایکس روی پرده یا صفحۀ حساس |||* مصوب فرهنگستان اول


کلمات دیگر: