کلمه جو
صفحه اصلی

quits


معنی : واریز شده
معانی دیگر : برابر، نه بدهکار نه بستانکار، بی حساب، تلافی شده، انتقام گرفته، مفاصا، تلاقی شده

انگلیسی به فارسی

مفاصا، واریز شده، بی حساب، تلاقی شده


ترک، واریز شده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
عبارات: call it quits
• : تعریف: having no grounds for hostility, dissatisfaction, or a further claim, as the result of a repayment or equitable settlement.

• even, on equal terms (with neither person obligated to the other)

مترادف و متضاد

واریز شده (صفت)
quits

جملات نمونه

1. faith quits me of fear
ایمان ترس مرا می ریزد.

2. cry quits
(انگلیس) خود را با دیگری برابر اعلام کردن،دست از هم چشمی کشیدن

3. call it quits
(امریکا - عامیانه) 1- (بازی یا کار و غیره) خاتمه دادن،ول کردن،متوقف کردن 2- ترک دوستی (یا همکاری و غیره) کردن

4. I'll give you £ and then we're quits.
[ترجمه ترگمان]من یک پوند به تو می دهم و بعد از آن کناره گیری می کنیم
[ترجمه گوگل]من شما را به پوند می سپارم و پس از آن می رویم

5. Death quits (all) scores.
[ترجمه ترگمان]مرگ (همه)امتیازات را ترک می کند
[ترجمه گوگل]مرگ (تمام) نمرات

6. Are we quits or do you still owe me a pound?
[ترجمه ترگمان]ما از هم جدا شدیم یا هنوز یک پوند به من بدهکاری؟
[ترجمه گوگل]آیا ما رها می کنیم و آیا شما هنوز یک پوند به من بدهکارید؟

7. If I give you this £ then we're quits, aren't we?
[ترجمه ترگمان]اگر من این پول را به شما بدهم، پس ما کناره گیری می کنیم، اینطور نیست؟
[ترجمه گوگل]اگر من این پوند را بدهم، ما می مانیم، آیا ما نیستیم؟

8. I'll give you £4 and then we're quits.
[ترجمه ترگمان]من ۴ پوند به تو میدم و بعد از اون کناره گیری می کنیم
[ترجمه گوگل]من به شما 4 پوند بدهم و پس از آن ما می رویم

9. It would be easy to call it quits.
[ترجمه ترگمان]این کار آسان خواهد بود که آن را تسلیم کنیم
[ترجمه گوگل]آن را به راحتی می توان آن را ترک کرد

10. That kid just never quits moving.
[ترجمه ترگمان]اون بچه هیچ وقت جابجا نمی شه
[ترجمه گوگل]این بچه هرگز در حال حرکت نیست

11. Non-Communist becomes acting head of state Krenz quits as unrest fears grow.
[ترجمه ترگمان]عدم پیوستن غیر کمونیست به عنوان رئیس موقت کشور به دلیل ترس از رشد، کناره گیری می کند
[ترجمه گوگل]غیر کمانمیستی می شود به عنوان رئیس جمهور دولت کرانز ترک، به عنوان ترس ناآرامی رشد می کند

12. A quitter never wins—and— a winner never quits. Napoleon Hill
[ترجمه ترگمان]A هرگز برنده نمی شود - و برنده هرگز ترک نخواهد شد ناپلیون هیل
[ترجمه گوگل]هرگز برنده نباشید و برنده هرگز ترک نخواهد کرد ناپلئون هیل

13. The woman quits her job and her lover supports her financially.
[ترجمه ترگمان]این زن شغل خود را ترک کرده و معشوق او از نظر مالی از او حمایت می کند
[ترجمه گوگل]زن از کار خود خارج می شود و عاشق او از لحاظ مالی به او کمک می کند

14. He thought it was time to call it quits.
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد وقتش است که اسمش را بگذاریم کنار
[ترجمه گوگل]او تصور می کرد زمان آن فرا رسیده است که آن را ترک کند

15. No man is ever whipped until he quits in his own mind. Napoleon Hill
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی تا زمانی که خودش را در ذهن خودش رها نمی کند شلاق نمی زند ناپلئون هیل
[ترجمه گوگل]هیچ کس هرگز شلاق زده تا زمانی که در ذهن خود ترک کند ناپلئون هیل

اصطلاحات

call it quits

(امریکا - عامیانه) 1- (بازی یا کار و غیره) خاتمه دادن، ول کردن، متوقف کردن 2- ترک دوستی (یا همکاری و غیره) کردن


cry quits

(انگلیس) خود را با دیگری برابر اعلام کردن، دست از چشم‌هم‌چشمی کشیدن


پیشنهاد کاربران

برابر . مساوی


کلمات دیگر: