کلمه جو
صفحه اصلی

savant


معنی : دانشمند
معانی دیگر : عالم، دانا

انگلیسی به فارسی

دانشمند، دانا


وانت، دانشمند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person of deep learning; scholar.
متضاد: ignoramus
مشابه: scholar

- The work of translation was carried out by savants in the seventeenth century.
[ترجمه smr] کار ترجمه در قرن هفدهم توسط دانشمندان انجام شد
[ترجمه ترگمان] کار ترجمه توسط دانشمندان قرن هفدهم توسط دانشمندان انجام شد
[ترجمه گوگل] کار ترجمه توسط savants در قرن هفدهم انجام شد

(2) تعریف: a person with extraordinary intellectual skill in a limited area or areas despite cognitive disability in other areas.

• scholar, learned person, wise and educated person

مترادف و متضاد

دانشمند (اسم)
scholar, oracle, litterateur, erudite, scientist, savant, pundit, sapient

scholar


Synonyms: academic, bookworm, brain, egghead, expert, intellect, intellectual, learned person, learner, master, philosopher, pundit, sage, wise person


جملات نمونه

1. The opinion of savants on the composition of the lunar surface.
[ترجمه ترگمان]عقیده دانشمندان بر روی ترکیب بندی سطح ماه
[ترجمه گوگل]نظر وانانت در ترکیب سطح ماه

2. At the start of his research into savants there were only 50 known cases in the world.
[ترجمه ترگمان]در آغاز تحقیقات او به دانشمندان، تنها ۵۰ مورد شناخته شده در جهان وجود داشت
[ترجمه گوگل]در ابتدای تحقیق خود در مورد یاران، تنها 50 مورد شناخته شده در جهان وجود داشت

3. The secret, almost inaccessible haven where the black-robed savants hoarded the wisdom that sustained the people of Arcadia.
[ترجمه ترگمان]آن مخفی که تقریبا غیرقابل دسترسی بود، جایی که دانشمندان ردای سیاه حکمت را از خود پنهان کرده بودند که افراد آرکادیا را حفظ می کردند
[ترجمه گوگل]مخفی که تقریبا غیرقابل دسترسی است و جادوگران سیاه و سفید آن حکمت را که مردم آرکادیا را پشت سر گذاشته بودند، حفظ کردند

4. Autistic intelligence varies widely, from severe retardation to savant syndrome.
[ترجمه ترگمان]هوش Autistic به طور گسترده ای از عقب ماندگی شدید به سندروم دان منتقل می شود
[ترجمه گوگل]هوش اوتیستیک به طور گسترده ای از عقب ماندگی شدید تا سندرم وانانت متفاوت است

5. Most people came up the same result as Savant in the end her reputation was saved.
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم به همین نتیجه رسیدند که savant در پایان شهرتش ذخیره شد
[ترجمه گوگل]اکثر مردم نتیجه مشابهی با Savant داشتند و در نهایت شهرت او نجات یافت

6. According to the fuckup savant, his exceptional aptitude doesn't make him feel particularly special or different.
[ترجمه ترگمان]با توجه به دانشمند fuckup، استعداد استثنایی او باعث نمی شود که او به طور خاص احساس خاصی داشته باشد
[ترجمه گوگل]به گفته یارانه گربه، استعداد استثنایی او باعث نمی شود که او به ویژه خاص یا متفاوت احساس کند

7. If for some reason you find an idiot savant that is really, really, really good at SQL but completely incapable of ever learning any other topic, No Hire .
[ترجمه ترگمان]اگر بنا باشد یک دانشمند احمق را پیدا کنی که واقعا، واقعا، واقعا، واقعا خوب است، اما به هیچ وجه نمی تواند موضوع دیگری را یاد بگیرد، نه کسی را استخدام می کند
[ترجمه گوگل]اگر به دلایلی شما واسط وحشی پیدا می کنید که واقعا، واقعا واقعا در SQL خوب است اما کاملا غیر قابل درک بودن هرگز به یادگیری هر موضوع دیگر، بدون استخدام

8. New Orleans Savant bought a hearse, thinking she would rent it out for 3 over - the - hill - birthday celebrations.
[ترجمه ترگمان]نیواورلئان یک جنازه کش خرید و فکر کرد که آن را به مدت ۳ تا جشن تولد بالای تپه اجاره خواهد کرد
[ترجمه گوگل]نیواورلئان Savant قهوه ای خرید، فکر کرد که او می تواند آن را برای 3 جشن روز تولد - تپه - اجاره

9. The researchers suggest that savant skills may be limited to a small percentage of the normal population in the same way that they are limited to a small percentage of the disabled population.
[ترجمه ترگمان]محققان پیشنهاد می کنند که مهارت های savant ممکن است محدود به درصد کمی از جمعیت عادی شوند و به درصد کوچکی از جمعیت معلول محدود شوند
[ترجمه گوگل]محققان معتقدند مهارت مهارتهای وانت ممکن است به یک درصد کوچک از جمعیت نرمال محدود شود و به همین ترتیب محدود به درصد کوچکی از افراد معلول باشد

10. In those situations, savant syndrome may appear.
[ترجمه ترگمان]در این شرایط، ممکن است که این سندروم savant ظاهر شود
[ترجمه گوگل]در این حالت، ممکن است سندروم ویانت ظاهر شود

11. An "idiot savant" is an individual who is a genius in a particular skill, but strikingly deficient in all other skills.
[ترجمه ترگمان]یک \"دانشمند احمق\" فردی است که در مهارت خاصی یک نابغه است، اما در تمام مهارت های دیگر کاملا ناقص است
[ترجمه گوگل]یک شخصیت عجیب و غریب فردی است که در یک مهارت خاص نابغه است، اما در تمام مهارت های دیگر به طور قابل ملاحظه ای نقص دارد

12. Do you suppose that the real savant addresses himself stupidly to the mere individual?
[ترجمه ترگمان]آیا تصور می کنید که دانشمند واقعی خود را ابلهانه خطاب به شخص تنها خطاب می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا شما تصور می کنید که حقیقت واقعی خود را به حقیقت تکیه می کند؟

13. Descriptions of savant syndrome appear in the scientific literature as early as 178
[ترجمه ترگمان]توضیحات مربوط به سندروم savant در متون علمی به صورت ۱۷۸ در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]توصیف سندرم خودمختار در ادبیات علمی به زودی در سال 178 ظاهر می شود

14. Any who dare touch a savant without that permission immediately forfeits their life, this of course does not hold true for other savants, for they usually avoid contact with eachother anyway.
[ترجمه ترگمان]هر کس که جرئت کند به یک دانشمند دست یابد، بدون آن که بی درنگ به زندگی آن ها اجازه دهد، این درس برای دانشمندان دیگر صادق نیست زیرا معمولا از تماس با یکدیگر پرهیز می کنند
[ترجمه گوگل]هر کسی که جرأت می کند یک وانت را لمس کند بدون این اجازه، بلافاصله زندگی خود را از بین می برد، البته برای دیگر وانتان، درست نیست، زیرا معمولا از هر نظر با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند

پیشنهاد کاربران

دانشمند نما


کلمات دیگر: