کلمه جو
صفحه اصلی

recipient


معنی : گیرنده، دریافت کننده، وصولکننده
معانی دیگر : دریافت کننده، گیرنده، وصول کننده

انگلیسی به فارسی

گیرنده، دریافت کننده، وصول کننده


دریافت کننده، گیرنده، وصولکننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who receives or is eligible to receive something.
مشابه: object

- When the package is delivered, the recipient must sign the form stating that the package arrived in good condition.
[ترجمه ترگمان] زمانی که بسته تحویل داده می شود، گیرنده باید فرم را امضا کرده و بیان کند که بسته به شرایط خوبی رسیده است
[ترجمه گوگل] هنگامی که بسته تحویل داده شود، گیرنده باید فرم را تأیید کند که بسته به شرایط خوبی وارد شده باشد
- The recipient of the award also gets a cash prize.
[ترجمه ترگمان] گیرنده این جایزه همچنین جایزه نقدی دریافت می کند
[ترجمه گوگل] دریافت کننده جایزه نیز یک جایزه نقدی دریافت می کند
صفت ( adjective )
• : تعریف: receiving or eligible to receive.
مشابه: beneficial

• receiver, one who accepts, one who takes in
the recipient is the person or thing that receives something; a formal word.

مترادف و متضاد

گیرنده (اسم)
receiver, receptor, holder, catcher, recipient, grantee, getter, payee

دریافت کننده (اسم)
receiver, recipient, getter

وصول کننده (اسم)
recipient

جملات نمونه

1. the recipient of a fulbright scholarship
دریافت کننده ی کمک هزینه ی آموزشی فولبرایت

2. this slip must be signed by the recipient
این برگه باید توسط دریافت کننده امضا شود.

3. She was not the intended recipient of the reward.
[ترجمه ترگمان]او دریافت کننده این جایزه نبود
[ترجمه گوگل]او دریافت کننده ی پاداش نبود

4. Dad was always the grateful recipient of her snobbery.
[ترجمه ترگمان]پدر همیشه از تشخص پرستی او سپاسگزار بود
[ترجمه گوگل]پدر همیشه دست اندرکاران تحسینش بود

5. He was a recipient of the Civilian Service Award.
[ترجمه ترگمان]او برنده جایزه خدمات غیرنظامی شد
[ترجمه گوگل]او دریافت کننده جایزه خدمات ملکی بود

6. Our 000th member will be the lucky recipient of a mystery gift.
[ترجمه ترگمان]هزارمین نفر ما، دریافت کننده شانس یک موهبت اسرار آمیز خواهند بود
[ترجمه گوگل]عضو 000 ما خواهد بود دریافت کننده خوش شانس از یک هدیه رمز و راز

7. With a cash transfer the recipient of government assistance would attain a welfare level as shown by.
[ترجمه ترگمان]با انتقال وجه نقد، دریافت کننده کمک های دولتی به سطح رفاه می رسد
[ترجمه گوگل]با دریافت پول نقد، دریافت کننده کمک دولت به سطح رفاهی می رسد که نشان داده شده است

8. To be a recipient is normally to put oneself in a subordinate position.
[ترجمه ترگمان]گیرنده بودن به طور معمول برای قرار دادن خود در یک موقعیت فرعی است
[ترجمه گوگل]به طور معمول یک گیرنده برای قرار دادن خود در یک موقعیت زیر باشد

9. For a brief time she was a welfare recipient.
[ترجمه ترگمان]برای مدتی کوتاه، او یک دریافت کننده رفاهی بود
[ترجمه گوگل]برای یک زمان کوتاه، او یک دریافت کننده رفاه بود

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. The organisers hope the recipient will be the only person that doesn't remember the Wiltshire Festival.
[ترجمه ترگمان]سازمان دهندگان امیدوارند که گیرنده تنها کسی باشد که فستیوال ویلتشایر را به یاد نمی آورد
[ترجمه گوگل]برگزارکنندگان امیدوارند گیرنده تنها فردی باشد که جشنواره ویلتشایر را به یاد نمی آورد

12. Each should be designed for its recipient, but remember that other eyes may see it.
[ترجمه ترگمان]هر یک باید برای گیرنده آن طراحی شود، اما به خاطر داشته باشید که چشم های دیگر ممکن است آن را ببینند
[ترجمه گوگل]هر کدام باید برای گیرنده طراحی شده باشد، اما به یاد داشته باشید که چشم دیگر ممکن است آن را ببیند

13. A chimpanzee is an easy recipient for human projections since humans can easily identify with the emotional expressions of chimpanzees.
[ترجمه ترگمان]شامپانزه دریافت آسان برای پیش بینی های انسانی است چون انسان ها می توانند به راحتی با حالات عاطفی شامپانزه ها آشنا شوند
[ترجمه گوگل]شامپانزه یک گیرنده آسان برای پیش بینی های انسانی است، زیرا انسان ها به راحتی می توانند با بیان عاطفی شامپانزه ها شناسایی کنند

14. Rots also increased on recipient tubers when the donors were heavily infected but were free of gangrene lesions.
[ترجمه ترگمان]rots زمانی که اهدا کنندگان به شدت آلوده شدند و عاری از gangrene بودند، بر روی سلول های گیرنده نیز افزایش یافت
[ترجمه گوگل]وقتی که اهدا کنندگان به شدت آلوده شدند، اما گندزدایی های گانگرن نیز از بین رفته بودند، همچنین بر روی غده های دریافت کننده موش ها افزایش یافت

15. Would the brain and the recipient body establish a harmonious relationship?
[ترجمه ترگمان]آیا مغز و بدن گیرنده یک رابطه هماهنگ ایجاد می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا مغز و بدن گیرنده یک رابطه هماهنگ ایجاد می کنند؟

This slip must be signed by the recipient.

این برگه باید توسط دریافت کننده امضا شود.


پیشنهاد کاربران

ذی نفع ، beneficiary

( حقوق ) پذیرند، قبول کننده

شنونده

recipient ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: دریافت کننده
تعریف: حالت معنایی گروه اسمی جانداری که نتیجۀ فعل به او می رسد


کلمات دیگر: