1. rebellious speeches
نطق های تمردآمیز
2. a rebellious student
دانش آموز کله شق
3. two rebellious groups
دو دسته شورشی
4. He has always had a rebellious streak .
[ترجمه ترگمان] اون همیشه یه رگه یاغی داره
[ترجمه گوگل]او همیشه یک رشته سرکش داشته است
5. The rebellious troops attempted to subvert the present government.
[ترجمه ترگمان]نیروهای انقلابی تلاش کردند دولت کنونی را تضعیف کنند
[ترجمه گوگل]سربازان شورشی سعی کردند دولت فعلی را نابود کنند
6. The rebellious officers, having seized the radio station, broadcast the news of the overthrow of the monarchy.
[ترجمه ترگمان]افسران شورشی که ایستگاه رادیویی را تصرف کرده بودند، خبر سقوط سلطنت را پخش کردند
[ترجمه گوگل]افسران مظنون، با ضبط ایستگاه رادیویی، اخبار سرنگونی سلطنت را پخش کردند
7. Her rebellious attitude is just a reaction against her strict upbringing.
[ترجمه Samira] رفتار سرکشانه او پاسخی است به تربیت سرخت گیرانه اش.
[ترجمه ترگمان]گرایش سرکش او تنها واکنشی به تربیت جدی او است
[ترجمه گوگل]نگرش شورشگر او فقط واکنش علیه اوست
8. He is rebellious, aggressive and at times self-destructive.
[ترجمه ترگمان]او سرکش، مهاجم و گاهی خود - است
[ترجمه گوگل]او ستمگر، پرخاشگر و گاه خود ویرانگر است
9. From childhood, he was evidently at once rebellious and precocious.
[ترجمه ترگمان]از دوران کودکی، او آشکارا سرکش و زودرس بود
[ترجمه گوگل]از دوران کودکی، او ظاهرا در یک بار سرکش و زودگذر بود
10. Her teachers regard her as a rebellious, trouble-making girl.
[ترجمه ترگمان]معلم ها او را به عنوان یک دختر سرکش و دردسر تلقی می کنند
[ترجمه گوگل]معلمانش او را به عنوان یک دختر مظلوم و مشکوک تبدیل می کند
11. He's always had a rebellious streak .
[ترجمه ترگمان]او همیشه یک رگه یاغی داشت
[ترجمه گوگل]او همیشه یک رشته سرکش بوده است
12. The edgy, rebellious streak in his character could only be intensified by his somewhat beleaguered isolation in this respect.
[ترجمه ترگمان]خط سرکش و سرکش در شخصیتش فقط با انزوای somewhat در این رابطه تشدید می شد
[ترجمه گوگل]اوضاع ناهموار و سرکش در شخصیت او تنها می تواند با انزوای تقریبا محرمانه اش در این رابطه تشدید شود
13. Gavin was irrepressibly rebellious.
[ترجمه ترگمان]گوین عاصی شده بود
[ترجمه گوگل]گاوین بی سر و صدا سرکش بود
14. Not so much because he was stubborn or rebellious, because he really is neither.
[ترجمه ترگمان]نه به این خاطر که سرسخت و سرکش بود، چون واقعا هیچ کدام
[ترجمه گوگل]نه خیلی زیاد، چون او ستمگر یا سرکش بود، زیرا او واقعا نیست
15. And here was some one else stealing his rebellious thunder.
[ترجمه ترگمان]و اینجا کسی بود که رعد و برق او را دزدیده بود
[ترجمه گوگل]و اینجا یکی دیگر بود که رعد و برق ناپدید شد