کلمه جو
صفحه اصلی

ravel


معنی : چیز در هم پیچیده، نخ گوریده، گوریدگی، شانه مخصوص جدا کردن تارهای نخ، از هم جدا کردن الیاف، دام بلا، پیچ انداختن در، گره دار کردن
معانی دیگر : (در اصل) گوراندن، گوریده کردن، درهم و برهم کردن، پیچیده کردن، از گوریدگی در آوردن، واگوراندن، (مثلا گیسو) شانه و مرتب کردن، جدا و مرتب کردن، واچیدن، (به ویژه چیز بافته) ازهم باز شدن، وا رفتن، ریش شدن (مثل کناره های فرش پاخورده)، واچیده شدن، وا بافته شدن، (قدیمی) گوریده شدن، درهم و برهم شدن، پیچیده شدن، درهم پیچیدگی، گره خوردگی، گرفتاری، پیچیدگی، موریس راول (آهنگساز فرانسوی)، دربافندگی شانه مخصوص جداکردن تارهای ن، ن  گوریده

انگلیسی به فارسی

(دربافندگی) شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ، پیچ انداختن در، گره دار کردن، دام بلا، چیز در هم پیچیده، نخ گوریده، گوریدگی، از هم جدا کردن الیاف


شگفت زده، دام بلا، چیز در هم پیچیده، نخ گوریده، گوریدگی، شانه مخصوص جدا کردن تارهای نخ، از هم جدا کردن الیاف، پیچ انداختن در، گره دار کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ravels, raveling, raveled
(1) تعریف: to cause to be tangled or unclear.
مشابه: tangle

(2) تعریف: to cause to be untangled or clear; unravel.
مشابه: fray
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: of thread, rope, cloth, or the like, to become loose or undone; unravel.
اسم ( noun )
مشتقات: ravelly (adj.), raveler (n.)
• : تعریف: a difficulty such as a snag, snarl, or loose end.

• unravel, unwind a rope or thread; confuse, perplex, bewilder

دیکشنری تخصصی

[نساجی] قفسه - نوعی شانه یا ریل چوبی با دندانه های جلو آمده برای جدا کردن و راهنمای نخ های چله - نخ کش شدن - در رفتگی نخ - ریش شده پارچه - پیچ انداختن در - گره دار کردن

مترادف و متضاد

چیز در هم پیچیده (اسم)
ravel

نخ گوریده (اسم)
ravel, sleave

گوریدگی (اسم)
snarl, ravel, tanglement

شانه مخصوص جدا کردن تارهای نخ (اسم)
ravel

از هم جدا کردن الیاف (اسم)
ravel

دام بلا (اسم)
ravel, rattrap

پیچ انداختن در (فعل)
ravel

گره دار کردن (فعل)
gnarl, ravel

come apart; unwind


Synonyms: disentangle, free, loosen, make plain, smooth out, unbraid, unravel, unsnarl, untangle, untwine, untwist, unweave, unwind, weave out


Antonyms: put together, twist


جملات نمونه

1. I can not ravel this piece of string,it's all in knots.
[ترجمه ترگمان]من که نمی توانم این تکه نخ را ببندم، همه اش گره گره است
[ترجمه گوگل]من نمی توانم این قطعه رول را خراب کنم، همه چیز در گره است

2. Our temporary difficulties will soon ravel out.
[ترجمه ترگمان]مشکلات موقت ما بزودی از بین خواهند رفت
[ترجمه گوگل]مشکلات موقت ما به زودی از بین خواهد رفت

3. This kind of carpet will never ravel.
[ترجمه ترگمان]این نوع قالی هرگز ravel نخواهد شد
[ترجمه گوگل]این نوع فرش هرگز نخواهد کشید

4. You had better ravel a bit of the left-over cloth to mend the tear in your trousers.
[ترجمه ترگمان]بهتر است که یک تکه پارچه کهنه را برای اصلاح شلوار خود ravel
[ترجمه گوگل]شما کمی از پارچه چپ به راست ریش گذاشتید تا پاها را در شلوارهای خود اصلاح کنید

5. We have to ravel the matter out.
[ترجمه ترگمان]باید به این موضوع پی ببریم
[ترجمه گوگل]ما باید این موضوع را رعایت کنیم

6. Ravel even decreed from his deathbed that Adler should not pay royalties for playing Bolero.
[ترجمه ترگمان]حتی در بس تر مرگ نیز مقرر داشت که آدلر حق تالیف Bolero را پرداخت نکند
[ترجمه گوگل]راول حتی از بستری مرگش نیز اعتراف کرد که آدلر نباید به پرداخت حقوق بولرو پرداخت کند

7. The Ravel was made by the composer in 192 and was, in fact, first heard in this arrangement.
[ترجمه ترگمان]Ravel در سال ۱۹۲ توسط آهنگ ساز ساخته شد و در واقع اولین بار در این ترتیب شنیده شد
[ترجمه گوگل]راول توسط آهنگساز در سال 192 ساخته شد و در واقع، در ابتدا در این ترفند شنیده شد

8. Marielle is still worrying at her Ravel.
[ترجمه ترگمان] Marielle \"هنوز داره از\" Ravel \"نگران میشه\"
[ترجمه گوگل]Marielle هنوز در Ravel او نگران است

9. The floor was littered with ravel ( l ) ings.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پر از ravel بود
[ترجمه گوگل]طبقه با رول (L) نان پر شده بود

10. You mean Debussy, Ravel, and those composers?
[ترجمه ترگمان]منظورت دبوسی، Ravel و composers؟
[ترجمه گوگل]منظورم دبیسی، راول و کسانی که آهنگساز هستند؟

11. I've got to ravel this matter out.
[ترجمه ترگمان]باید این موضوع را حل کنم
[ترجمه گوگل]من باید این موضوع را تحسین کنم

12. Ravel a bit of the leftover cloth to mend the tear in your dress.
[ترجمه ترگمان]یک تکه از آن پارچه ای را که باید پاره کرد تا قطره اشکی را که در لباس شما بود مرمت کنم
[ترجمه گوگل]ریل کمی از پارچه های باقی مانده برای اصلاح اشک در لباس خود را

13. It's a piece by Maurice Ravel called Bolero.
[ترجمه ترگمان]این یک قطعه توسط موریس Ravel به نام Bolero است
[ترجمه گوگل]این یک تکه از موریس راول به نام بولرو است

14. Don't ravel out the rope's end.
[ترجمه ترگمان]از طناب به بیرون نگاه نکن
[ترجمه گوگل]پایان طناب را نفهمید


کلمات دیگر: