کلمه جو
صفحه اصلی

ragamuffin


معنی : ژنده پوش، ادم کثیف و بی سر و پا
معانی دیگر : ژنده پوش (به ویژه کودک ژنده پوش)، کجینه پوش، ژولیده

انگلیسی به فارسی

ژولیده، آدم کثیف و بی سر و پا، ژنده پوش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a dirty child clothed in rags and tatters.
مترادف: guttersnipe, urchin

• child dressed in rags, child dressed in dirty old clothing
a ragamuffin is a child who is dirty and wears torn clothes; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

ژنده پوش (اسم)
rags, tatters, ragamuffin, raggery, tatterdemalion, shag-rag, shake-rag

ادم کثیف و بی سر و پا (اسم)
ragamuffin

person who is poor, tattered


Synonyms: beggar, bum, gamin, guttersnipe, hobo, loafer, orphan, scarecrow, street person, tatterdemalion, tramp, urchin, vagabond, vagrant, waif, wastrel


Antonyms: sophisticate


جملات نمونه

1. They looked like little ragamuffins.
[ترجمه ترگمان] انگار اون ragamuffins کوچیک بودن
[ترجمه گوگل]آنها شبیه رامگوین کمی بودند

2. Fancy, gentlemen in velvet scrapping like ragamuffins!
[ترجمه ترگمان]آقایان! تصور کنید که این تشریفات، مثل ragamuffins، دست و پا می زند!
[ترجمه گوگل]فانتزی، آقایان در نقاشی های مخملی مانند ragamuffins!

3. And the ragamuffin kids: unwashed kids, hungry kids, artful kids, verminous kids, nice kids and unholy terrors.
[ترجمه ترگمان]و بچه های ragamuffin، بچه های unwashed، بچه های گرسنه، بچه های لوس، بچه های پر از حشرات، بچه های خوب و موذی
[ترجمه گوگل]بچه های رگاموفین بچه ها، بچه گرسنه، بچه های باهوش، بچه های پرخاشگر، بچه های خوب و ترورهای نابالغ را بی قرار گذاشتند

4. It's only the ragamuffins chasing Caesar down the Fosse Way.
[ترجمه ترگمان]اون بی ragamuffins که دنبال \"سزار\" تو راه فاسی هستش
[ترجمه گوگل]این فقط ragamuffins قتل Caesar پایین Fosse راه

5. She had spent the previous evening at Ragamuffins nightclub in Camberley, Surrey.
[ترجمه ترگمان]شب گذشته را در کلوپ شبانه ragamuffins در Camberley و سوری سپری کرده بود
[ترجمه گوگل]او شب گذشته در کلاب شبانه Ragamuffins در Camberley، Surrey بود

6. A ragamuffin was walking up and down the rows of benches begging from anyone who was awake.
[ترجمه ترگمان]یک شلخته داشت در ردیف نیمکت ها قدم می زد و از هر کسی که بیدار بود، التماس می کرد
[ترجمه گوگل]یک ragamuffin قدم زدن به بالا و پایین ردیف از نیمکت التماس از هر کسی که بیدار بود

7. Last night his hourly wage, about £8 in loose change was nicked from under his nose by scavenging ragamuffins.
[ترجمه ترگمان]دیشب دست مزد ساعتی او، که در حدود ۸ پوند بود، با scavenging ragamuffins از زیر بینی کشیده شد
[ترجمه گوگل]اواخر شب دستمزد ساعتی خود را، حدود 8 پوند در تغییر شلاق، از زیر بینی خود به وسیله ریختن رگاموفین ها رد کرد

8. A few well-dressed Yanks are to be sprinkled among 600 soldiers and ragamuffins.
[ترجمه ترگمان]تعدادی لباس خوب به تن دارند که قرار است در بین ۶۰۰ سرباز و ragamuffins قرار داشته باشند
[ترجمه گوگل]چند تن از یانگ های لباس پوشیدنی در میان 600 سرباز و رگاموفین پاشیده می شوند

9. "The kids took one look at the male pup, a ragamuffin ball of string, and exclaimed, " Andy!
[ترجمه ترگمان]\" بچه ها یک نگاه به توله مذکر، توپ ragamuffin of انداختند و با تعجب فریاد زدند: اندی!
[ترجمه گوگل]بچه ها نگاهی به یک قورباغه مرد، یک توپ رامباموفین گذاشتند و گفتند: 'اندی!

پیشنهاد کاربران

بچه گدا با لباس کثیف



کلمات دیگر: