کلمه جو
صفحه اصلی

rattler


معنی : جغجغه، مار زنگی، چیزی که تغ تغ کند
معانی دیگر : (آدم یا شی) تق تق کننده، لق و پق، رجوع شود به: rattlesnake

انگلیسی به فارسی

جغجغه، چیزی که تغ تغ کند، مار زنگی


ترسناک، مار زنگی، جغجغه، چیزی که تغ تغ کند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a rattlesnake.

(2) تعریف: someone or something that rattles.

• person or thing that rattles; rattlesnake, variety of poisonous snakes from the pit viper family with a rattle on the end of the tail
a rattler is the same as a rattlesnake; used in informal american english.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] جغجغه

مترادف و متضاد

جغجغه (اسم)
rattle, rattler

مار زنگی (اسم)
rattler, rattlesnake

چیزی که تغ تغ کند (اسم)
rattler

جملات نمونه

1. The rattler is behaving very strangely, in other words.
[ترجمه ترگمان]این مار زنگی با کلمات دیگر بسیار عجیب و غریب رفتار می کند
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، ترسناک رفتار بسیار عجیب و غریب می کند

2. Opposite A prairie rattler. Snake bites cause the death of over 100,000 people every year.
[ترجمه ترگمان]رو به سوی یک rattler چمن گزش مار باعث مرگ بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر در سال می شود
[ترجمه گوگل]مخالف دزد دریایی نیش مار باعث مرگ بیش از 100000 نفر در هر سال می شود

3. I study a run-over rattler I take to be dead until it suddenly slithers away.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم او را مرده فرض می کنم و بعد از آن که ناگهان از من دور می شود، مرده خواهم شد
[ترجمه گوگل]من یک سر و صدای پر سر و صدا را مطالعه می کنم که مرده است تا زمانی که ناگهان از بین می رود

4. As a rule, however, a rattler avoids contact with people and will strike only if cornered.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به عنوان یک قانون، a از تماس با مردم اجتناب می کند و تنها در صورتی که گیر بیفتد، حمله می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، به عنوان یک قاچاقچی، یک متقلب از تماس با افراد اجتناب می کند و تنها در صورتی که به سمت جلو حرکت می کند اعتصاب می کند

5. Yesterday a 15-foot rattler came at me, so I grabbed it, bit its head off, and spit the poison into a spittoon 1yards away.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک مار زنگی به طرفم آمد و من آن را گاز گرفتم، سرش را گاز گرفتم و سم را در فاصله ۱ متری آب تف کردم
[ترجمه گوگل]دیروز یک راننده 15 پا روی من آمد، بنابراین من آن را گرفتم، سرش را کمی انداخته، و سم را به یک قاشق چای خوری 1 قدم دور بریزید

6. Red-vested rattler wranglers with the Shortgrass Rattlesnake Association show off western diamondbacks they collected for the 45th annual Mangum Rattlesnake Derby in Mangum, Oklahoma.
[ترجمه ترگمان]- vested Red با انجمن Shortgrass rattlesnake، diamondbacks غربی را نشان می دهد که برای چهل و پنجمین سالی که در شهر داربی در Mangum، اوکلاهاما جمع شده اند، گرد آمده اند
[ترجمه گوگل]جواهرات گرگ و میش قرمز با اتحادیه Shortgrass Rattlesnake نشان می دهد که Diamondbacks غربی برای 45th Derby Mangum Rattlesnake Derby در Mangum، Oklahoma جمع آوری شده است

7. The diamondback rattler has hollow, bony cavities above the nose called pit organs containing ultra-thin, heat-sensing membranes that activate receptors connected to the brain.
[ترجمه ترگمان]حفره های استخوانی توخالی، حفره های استخوانی بالای بینی به نام اندام های فرورفتگی که دارای غشا sensing بسیار نازک و حساسی هستند که گیرنده های متصل به مغز را فعال می کنند
[ترجمه گوگل]کراوات الماس براق دارای حفره های توخالی و استخوانی بالای بینی می باشد که به نام اندام های حفره ای حاوی غشاء بسیار نازک و گرمازایی است که گیرنده های متصل به مغز را فعال می کنند

8. The father replies proudly, Yes son, we are rattler snakes!
[ترجمه ترگمان]پدر با غرور جواب می دهد: بله پسرم، ما مار زنگی هستیم!
[ترجمه گوگل]پدر با افتخار پاسخ می دهد، بله پسر، ما مار مارمولک هستیم!

9. 'Yes, that's a rattler, I won't go near it. ' Finished!
[ترجمه ترگمان]بله، این مار زنگی است، نزدیکش نخواهم شد ! تموم شد
[ترجمه گوگل]'بله، این یک متقلب است، من نزدیک نمی شوم ' تمام شده!

10. Many people are frightened when they see a rattler and call for help right away.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم وقتی they را می بینند و درخواست کمک می کنند، وحشت دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم وقتی از دیدن گربه وحشت زده می ترسند و برای کمک به همسرشان از هم دور می شوند

11. One lady was on her morning walk and picked up a rattler she saw on the road.
[ترجمه ترگمان]یک خانم در حال راه رفتن بود و یک مار زنگی را که روی جاده دیده بود انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]یک خانم در صبح رفت و صیغه ای را دید که در جاده دید

12. The third woman went to pull a weed in her front yard and a rattler bit her hand.
[ترجمه ترگمان]زن سوم رفت تا علف را در حیاط جلو بکشد و یک مار زنگی دستش را گاز گرفت
[ترجمه گوگل]سومین زن برای جلوگیری از علف های هرز در حیاط جلوی خود رفت و یک ترسناک دستش را تکان داد

13. But on the trail Sheila rides there isn't a long horn or rattler in sight.
[ترجمه ترگمان]اما اگه \"شیلا\" بتونه سواری کنه یه شاخ بلند یا rattler در دیدرس نیست
[ترجمه گوگل]اما در مسیر پیاده روی شیلا سوار بر یک شاخ بلند و یا دشوار نیست


کلمات دیگر: