1. in quest of a definitive cure for cancer
در جستجوی درمان قطعی سرطان
2. the quest for gold cost him his life
دنبال طلا گشتن به قیمت جانش تمام شد.
3. in quest of
در جستجوی،درطلب،به دنبال،در پی
4. don quixote's first quest
اولین سفر اکتشافی دن کیشوت
5. we will continue our quest for a solution
ما به پژوهش خود برای یافتن راه حل ادامه خواهیم داد.
6. Nothing will stop them in their quest for truth.
[ترجمه رسول سپاهی] هیچ چیز جلودار آنها برای جستجوی حقیقت نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز آن ها را در جستجوی حقیقت متوقف نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز آنها را در تلاش برای حقیقت متوقف نخواهد کرد
7. They are using a new prospecting method to quest for oil.
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک روش جدید اکتشاف برای اکتشاف نفت استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]آنها برای جستجوی نفت از یک روش تحقیق جدید استفاده می کنند
8. World leaders are now united in their quest for peace.
[ترجمه ترگمان]رهبران جهان اکنون در جستجوی صلح متحد هستند
[ترجمه گوگل]رهبران جهان اکنون در تلاش برای صلح متحد هستند
9. The team will continue its quest for Olympic gold this afternoon.
[ترجمه ترگمان]این تیم به تلاش خود برای مدال طلای المپیک در بعد از ظهر ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]این تیم بعد از ظهر تلاش خود را برای المپیک طلایی ادامه خواهد داد
10. She had come in quest of advice.
[ترجمه ترگمان]او به جستجوی راهنمایی آمده بود
[ترجمه گوگل]او در جستجوی مشاوره بود
11. He travelled across continents in his quest for adventure.
[ترجمه ترگمان]او در تلاش برای ماجراجویی به قاره های دیگر سفر کرد
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای ماجراجویی در سراسر قاره ها سفر کرد
12. It is possible that his quest will end in Geneva.
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که این ماموریت در ژنو به پایان برسد
[ترجمه گوگل]ممکن است که تلاش او در ژنو پایان یابد
13. He set off in quest of adventure.
[ترجمه ترگمان]به دنبال ماجرا به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای ماجراجویی قرار گرفت
14. In his quest for physical perfection, he spends hours in the gym.
[ترجمه ترگمان]او در تلاش برای کمال فیزیکی ساعت ها در سالن ورزش می کند
[ترجمه گوگل]او در تلاش برای کمال فیزیکی، ساعت ها در ورزشگاه صرف می کند
15. She went to India on a spiritual quest.
[ترجمه ترگمان]او در جستجوی معنوی به هند رفت
[ترجمه گوگل]او به یک تلاش معنوی به هند رفت
16. We set off in quest of the perfect wedding dress.
[ترجمه ترگمان]به دنبال لباس عروسی بی نقص راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما در جستجوی لباس عروسی کامل هستیم