معنی : تدریجی
quantized
معنی : تدریجی
انگلیسی به فارسی
کوانتیده، رقمیشده
کوانتیزه، تدریجی
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] کوانتیزه کردن
مترادف و متضاد
تدریجی (صفت)
slow, gradual, piecemeal, quantized, imperceptible, step-by-step
پیشنهاد کاربران
عمل کوانتیزه کردن به معنای نمونه برداری از یک کمیت پیوسته است که در نتیجه آن یک کمیت گسسته به دست می آید
quantized ( شیمی )
واژه مصوب: کوانتیده
تعریف: ویژگی کمیت های فیزیکی که میتوانند تنها اندازههای گسسته داشته باشند
واژه مصوب: کوانتیده
تعریف: ویژگی کمیت های فیزیکی که میتوانند تنها اندازههای گسسته داشته باشند
کلمات دیگر: