کلمه جو
صفحه اصلی

sawtooth


معنی : دارای دندانه اره مانند
معانی دیگر : toothed saw : دارای دندانه اره مانند، دندانه دندانه

انگلیسی به فارسی

( toothed saw =) دارای دندانه اره مانند، دندانهدندانه


اره، دارای دندانه اره مانند


انگلیسی به انگلیسی

• cutting tooth of a saw; serration, nub, tooth
serrated, having notches like the teeth of a saw
projection on a saw, nib on a saw blade

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] دندانه اره ای

مترادف و متضاد

دارای دندانه اره مانند (صفت)
saw-toothed, sawtooth

جملات نمونه

1. The knife-blade was dull; it cut only because it was chipped in enough places for it to be saw-toothed, jagged.
[ترجمه ترگمان]تیغه چاقو گنگ بود؛ فقط به خاطر این بود که به اندازه کافی پر شده بود که دندان های تیز و دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه
[ترجمه گوگل]تیغه چاقو خشن بود؛ آن را فقط به این دلیل که آن را در مکان های کثیف برای خرد شدن، دندانه دار کردن شکسته

2. Looking back, Susan saw South Park filled nearly to the brim with cloud, only the saw-toothed peaks rising above it.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به عقب نگاه می کرد، سوزان پارک جنوب را دید که با ابری از ابر پر شده بود و تنها قله های saw که در بالای آن قرار داشتند
[ترجمه گوگل]سوزان نگاهی به گذشته، دید که پارک جنوبی تقریبا به سمت ابرها پر شده است و تنها قله های دندانه دار که بالاتر از آن قرار دارند

3. An output sawtooth thereby is produced having one endpoint determined by a fixed voltage source and the other endpoint in accord with the capacitance ratio of the timing and switched capacitors.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه یک sawtooth خروجی ایجاد می شود که یک نقطه پایانی توسط یک منبع ولتاژ ثابت و نقطه پایانی دیگر با نسبت ظرفیت خازنی و خازن کلیدزنی تعیین می شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه یک خروجی sawtooth با یک نقطه پایانی تعیین شده توسط یک منبع ولتاژ ثابت و نقطه پایانی دیگر مطابق با نسبت خازن خازن های زمان بندی و سوئیچ تولید شده است

4. But China's sawtooth markets are more jagged than those in the west.
[ترجمه ترگمان]اما بازارهای درحالظهور چین more از بازارهای غرب هستند
[ترجمه گوگل]اما بازارهای اره چین بیشتر از آنچه که در غرب هستند، دچار انحراف است

5. More sawtooth, circling and frog - shaped strokes appeared, which look wild, bold and enigmatic.
[ترجمه ترگمان]strokes بیشتر شبیه به شکل گرگ نما هستند که در حال چرخش و چرخش قورباغه به نظر می رسند، که به نظر وحشیانه و گستاخانه و مرموز به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]ظاهری پیچیده تر، گرد و غبار و قورباغه شکل گرفته است که به نظر وحشی، جسورانه و مبهم است

6. The mostcommon types are rippling, rotary, circular, sawtooth and net - mesh designs.
[ترجمه ترگمان]انواع mostcommon موج، چرخشی، مدور، sawtooth و تور - مش هستند
[ترجمه گوگل]انواع رایج ترین نمونه های نازک، چرخشی، دایره ای، اره و نایلون مش هستند

7. Mainly using keteleeria evelyniana mast, pittosporum brevicaly and sawtooth oak garden plant landscaping modes could be used in scenic forest green.
[ترجمه ترگمان]از این رو به طور عمده با استفاده از دکل keteleeria evelyniana، pittosporum brevicaly و محوطه سازی مدرسه باغ بلوط می تواند در جنگل زیبای جنگل به کار رود
[ترجمه گوگل]عمدتا با استفاده از ماسه keteleria evelyniana، pittosporum brevicaly و sawtooth می توان در حالت باغبانی سبز باغچه های منظره ای مورد استفاده قرار گیرد

8. A sawtooth pattern in carbon dioxide ice in Mars'south polar region.
[ترجمه ترگمان]الگوی sawtooth در یخ دی اکسید کربن در منطقه قطب جنوب مریخ
[ترجمه گوگل]الگوی اره در یخ دی اکسید کربن در منطقه قطبی مریخ

9. Spirally corrugated and sawtooth - shaped fin tube is a high performance condensation heat transfer tube.
[ترجمه ترگمان]لوله fin موجدار و sawtooth شکل یک لوله انتقال حرارت با کارایی بالا است
[ترجمه گوگل]لوله میله ای شکل موجدار و اره ای شکل یک لوله انتقال حرارت با تراکم بالا است

10. This paper deals with the interchangeability of sawtooth thread used in unidirectional heavy load and the exact fit which apply the fit specific property by means of virtual pitch diameter.
[ترجمه ترگمان]این مقاله با the رشته sawtooth مورد استفاده در بار سنگین تک سویه و تناسب دقیق که ویژگی خاص مناسب را با استفاده از قطر قیر مجازی به کار می برد، سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]این مقاله با توجه به تعویض پذیری موضوع نخی استفاده شده در بار سنگین یک طرفه و مناسب دقیق است که با استفاده از قطر زمین مجازی، خصوصیات مناسب را اعمال می کند

11. I ask you: better than the sawtooth Arrow Arrow where they come from?
[ترجمه ترگمان]از تو می پرسم: از کماندار sawtooth که از کجا می آیند بهتر است؟
[ترجمه گوگل]من از شما بهتر از Arrow Arrow اره میخواهم که از کجا آمدهاند؟

12. DAC0832 achieve sawtooth, triangle wave, square wave, sine wave, staircase wave, trapezoidal wave source compilation.
[ترجمه ترگمان]واژه های کلیدی: موج مثلثی، موج مربعی، موج سینوسی، موج سینوسی، موج سینوسی
[ترجمه گوگل]DAC0832 به دست آوردن زاویه دار، موج مثلثی، موج مربعی، موج سینوسی، موج پله ها، تلفیق منبع موج trapezoidal می شود

13. Design requirements: can output sawtooth, triangle wave, sine wave, pulse wave. according to the keyboard command to switch between waveforms. can adjust the output waveform frequency.
[ترجمه ترگمان]الزامات طراحی: can خروجی، موج مثلثی، موج سینوسی، موج پالس بر طبق فرمان صفحه کلید برای تغییر شکل موج می تواند فرکانس موج خروجی را تنظیم کند
[ترجمه گوگل]الزامات طراحی می تواند موج شکن، موج سه گوش، موج سینوسی، موج پالس خروجی تولید کند با توجه به دستورالعمل صفحه کلید برای تغییر بین شکل موج می تواند فرکانس موج خروجی را تنظیم کند

14. Sawtooth wave based on the occurrence of SCM procedures, in perfect digital oscilloscope display.
[ترجمه ترگمان]موج sawtooth براساس وقوع فرایندهای SCM، به طور کامل به نمایش گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]موج اره بر اساس رخدادهای روش SCM، در صفحه نمایش کامل دیجیتال اسیلوسکوپ

15. The sawtooth model applies more widely.
[ترجمه ترگمان]مدل sawtooth به طور گسترده تری اعمال می شود
[ترجمه گوگل]مدل sawtooth به طور گسترده ای اعمال می شود

پیشنهاد کاربران

دندان اره ای

sawtooth ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: دندان اره ای
تعریف: درز مضاعفی که در آن قلاب در و قلاب بدنه به صورت منقطع به هم چسبیده اند


کلمات دیگر: