کلمه جو
صفحه اصلی

backwater


معنی : مرداب، باریکه آب، جای دور افتاده
معانی دیگر : (وضعیت یا محل) دچار رکود، دورافتاده، پشت و پسله، آب پشت سد، آب پس زده، آب عقب زده شده (در اثر جزرومد و غیره)، خفتاب، آب راکد (به ویژه در آبراه یا شاخابه)، لشاب، پساب، باریکه اب، 1- (قایقرانی) با پارو یا پروانه ی موتور قایق را به عقب راندن، در جهت عکس راندن 2- از ادعای خود صرفنظر کردن، مجاب شدن، تصدیق کردن، لنگ انداختن

انگلیسی به فارسی

مرداب، باریکه‌آب، جای دورافتاده


پشت بام، مرداب، باریکه آب، جای دور افتاده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a pool of water that a dam, current, flood, or the like prevents from flowing.

(2) تعریف: any place that is seen as primitive, unchanging, or stagnant.
مشابه: boondocks

- She couldn't wait to get out of that small town, which she considered a cultural backwater.
[ترجمه ترگمان] او نمی توانست صبر کند تا از آن شهر کوچک بیرون بیاید، جایی که او در آن به یک مرداب فرهنگی فکر می کرد
[ترجمه گوگل] او نمیتوانست منتظر بماند تا از شهر کوچکی بیرون بیاید که به نظرش دلیلی فرهنگی بود

• area of stagnant water formed by backflow from a body of water
a backwater is a place or an institution that is isolated from modern ideas or influences.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پنگاب - برگشت آب - پس زدگی - پسرفت آب - پشتاب - فراآب - پسرفت - پس زدن آب - پس زدگی آب - پشتاب ساحلی
[زمین شناسی] برگشت آب، پسرفت، مرداب
[آب و خاک] برگشت آب
[زمین شناسی] آب پسروی شده ،آبی که بوسیله یک حائل سد مانند نگهداری می شود.
[آب و خاک] فرا آب، آب برگشته خورده

مترادف و متضاد

مرداب (اسم)
backwater, marsh, swamp, lagoon, fen, morass, quagmire, mere, laguna, swampland

باریکه آب (اسم)
backwater

جای دور افتاده (اسم)
backwater, outback

جملات نمونه

1. a cultural backwater
محلی از نظر فرهنگی راکد (عقب افتاده)

2. We tied the boat up in a quiet backwater overnight.
[ترجمه ترگمان] یه شبه که قایق رو بستیم به قایق
[ترجمه گوگل]ما قایق را در یک شبنم آرام گره خورده بودیم

3. I find this town too much of a backwater.
[ترجمه ترگمان] من این شهر رو خیلی دور از آب پیدا می کنم
[ترجمه گوگل]من این شهر بیش از حد از آب زیرزمینی پیدا کردم

4. He grew up in a rural backwater.
[ترجمه ترگمان]در گوشه ای روستایی بزرگ شد
[ترجمه گوگل]او در یک روستای روستایی بزرگ شد

5. Britain could become a political backwater with no serious influence in the world.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا می توانست به کشوری تاریک تبدیل شود که هیچ تاثیر جدی در جهان ندارد
[ترجمه گوگل]بریتانیا می تواند به یک حیاط سیاسی تبدیل شود که نفوذ جدی در جهان ندارد

6. Once an obscure backwater of the publishing business, computer books have gone mainstream.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک گوشه تاریک از تجارت انتشار یافت، کتاب های کامپیوتر جریان اصلی خود را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک حوادث مبهم کسب و کار نشر، کتاب های کامپیوتری به جریان اصلی تبدیل شده است

7. But having driven through this sleepy Cambridgeshire backwater this week, I sincerely hope they were ousted from office and then shot.
[ترجمه ترگمان]اما پس از اینکه این هفته خوابید، صادقانه امیدوار بودم که آن ها از دفتر بیرون رانده شدند و سپس شلیک کردند
[ترجمه گوگل]اما این هفته از طریق این خواب آلودگی کمبریجشینگ رانده شده است، من صادقانه امیدوارم که آنها از دفتر بیرون رانده شوند و سپس شلیک کنند

8. A miracle arrived in this muddy Balkan backwater a few months ago.
[ترجمه ترگمان]چند ماه پیش یه معجزه در این آب های کم عمق رسید
[ترجمه گوگل]یک معجزه چند ماه پیش در این حوضچه پر از گلدان بالکان وارد شده است

9. It has been a forgotten backwater.
[ترجمه ترگمان]این مرداب را فراموش کرده اند
[ترجمه گوگل]این یک آبگیر فراموش شده است

10. Overnight the bond market was transformed from a backwater into a casino.
[ترجمه ترگمان]یک شبه بازار اوراق قرضه از جایی به یک کازینو تبدیل شد
[ترجمه گوگل]یک شب بازار اوراق قرضه از یک آبگیر به یک کازینو تبدیل شد

11. It seems the Yellow Sword prefers the quiet backwater streams to the large deep rivers.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که شمشیر زرد جریان های آرام آرام را به رودخانه های بزرگ عمیق ترجیح می دهد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شمش زرد ترجیح می دهد که رودخانه های عمیق آبگیر به رودخانه های عمیق بزرگ

12. It is entirely possible that our backwater of a planet is literally the only one that has ever borne life.
[ترجمه ترگمان]کاملا امکان دارد که backwater سیاره ما تنها چیزی باشد که تا کنون زندگی را تحمل کرده است
[ترجمه گوگل]به طور کامل ممکن است که حوضۀ ما یک سیاره به معنای واقعی کلمه تنها کسی باشد که تا به حال زندگی را تحمل کرده است

13. Instead of being a backwater, they may in fact be an avant-garde.
[ترجمه ترگمان]برعکس، آن ها ممکن است در حقیقت یک آوانگارد باشند
[ترجمه گوگل]به جای اینکه یک حیاط خلوت باشند، ممکن است در حقیقت یک آوانگارد باشند

14. Surely this was nothing but a backwater to civilization?
[ترجمه ترگمان]مسلما این چیزی جز یک مرداب برای تمدن بود؟
[ترجمه گوگل]مطمئنا این چیزی جز انحطاط تمدن نبود

15. No low water no back water no anchor ice.
[ترجمه ترگمان]نه آبی بود نه آبی، نه آب لنگر
[ترجمه گوگل]بدون آب کم آب بدون آب بدون یخ لنگر

16. The captain ordered to back water so as to avoid a collision.
[ترجمه ترگمان]ناخدا دستور داد تا از برخورد با آب جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]کاپیتان دستور داد تا آب را جلو بیاورد تا از برخورد جلوگیری شود

17. Li Jie-ren's A Small Wave of Back Water, Before the Storm and Great Billows, are epical trilogy.
[ترجمه ترگمان]لی Jie - ren یک موج کوچک از آب، قبل از طوفان و طوفان بزرگ، سه نمایش سه گانه است
[ترجمه گوگل]Li Ji-ren's یک موج کوچک آب پشت، قبل از طوفان و بیلدهای بزرگ، سه گانه ی حماسی است

18. Scour and deposit in changeable back water zone would worsen navigation conditions.
[ترجمه ترگمان]رسوب و رسوب در منطقه آب برگشت پذیری شرایط ناوبری را بدتر می کند
[ترجمه گوگل]بیهوشی و دفع زباله در ناحیه آب زیرزمینی قابل تغییر، شرایط ناوبری را تشدید می کند

19. This place is a cultural back water that continues to resist progress.
[ترجمه ترگمان]این مکان یک آب پشت فرهنگی است که به مقاومت در برابر پیشرفت ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]این مکان آبهای فرهنگی است که همچنان به مقاومت در برابر پیشرفت ادامه می دهد

20. Officials say those and six other dams on the Turtle River are holding back water that would have intensified flooding.
[ترجمه ترگمان]مقامات می گویند که شش سد دیگر در رودخانه لاک پشت آبی را که باعث تشدید سیل شده است، در دست دارند
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که آن ها و سدها دیگر در رودخانه لاکپشت، آب را حفظ می کنند که موجب سیل شدید می شود

21. Engineering – How would you design a gravity dam for holding back water?
[ترجمه ترگمان]مهندسی - چگونه یک سد سنگین برای نگه داشتن آب طراحی می کنید؟
[ترجمه گوگل]مهندسی - چگونه می توان سد گرانشی را برای نگه داشتن آب طراحی کرد

22. What does China really think it is going to do. Attack? Despite have the second largest economy, China is still a back water dictatorship second only to North Korea.
[ترجمه ترگمان]چین واقعا فکر می کند چه کاری انجام خواهد داد حمله؟ با وجود دومین اقتصاد بزرگ، چین هنوز دومین دوره دیکتاتوری آب در کره شمالی است
[ترجمه گوگل]چین واقعا فکر می کند که این کار را انجام می دهد  حمله

a cultural backwater

محلی از نظر فرهنگی راکد (عقب‌افتاده)


پیشنهاد کاربران

رکود

a place or condition in which no development or progress is occurring;
the country is an economic backwater = کشور در رکود اقتصادی قرار دارد

source: thefreedictionary. com/backwater

کم اهمیت ( به ویژه در حوزه های مختلف علوم و کسب و کار )

[اقتصاد و کسب وکار] بازار متروکه، بازار بی رونق، سرزمینی/فعالیتی/صنعتی ازرونق افتاده

به ( منطقه دور افتاده ) هم میگن

تالاب


کلمات دیگر: