صفحه اصلی
jointing
معنی
: خط اتصال
معانی دیگر
: بندکشى( بنایى) معمارى : بندکشى
بستن
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
مترادف و متضاد
پیشنهاد کاربران
انگلیسی به فارسی
اتصال، خط اتصال
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] آببندی درز - پر کردن درزها - درزبندی - درزکشی
[زمین شناسی] بند کشی، درز کشی
مترادف و متضاد
خط اتصال
(اسم)
junction, joint, accolade, jointing, interface, juncture, seam
پیشنهاد کاربران
jointing ( زمینشناسی )
واژه مصوب: درزهبندی
تعریف: چگونگی درزهها یا وجود آنها در یک تودۀ سنگی
کلمات دیگر: