کلمه جو
صفحه اصلی

quantization


معنی : تدریج
معانی دیگر : تدریج

انگلیسی به فارسی

تدریج، رقمی‌سازی


انگلیسی به انگلیسی

• (mathematics) allocation of discrete values (not successive) to a particular variable (also quantisation)

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] کوانتایی سازی تقسیم محدوده مقادیر یک موج به تعداد محدودی از زیر محدوده های کوچکتر . هر زیر محدوده با یک مقدار کوانتایی نشان داده می شود .
[ریاضیات] کوانتش، کوانتومی کردن

مترادف و متضاد

تدریج (اسم)
gradation, quantization

پیشنهاد کاربران

گسسته سازی، عددی سازی، رقومی سازی

quantization ( شیمی )
واژه مصوب: کوانتش
تعریف: محدود بودن و محدود کردن اندازۀ بعضی از کمیت های فیزیکی به اعضای مجموعۀ گسسته‏ای از مقادیر


کلمات دیگر: