1. a ladder of success
نردبان موفقیت
2. this ladder has 20 rungs
این نردبان 20 پله دارد.
3. a rope ladder in a ship
نردبان طنابی در کشتی
4. a rope ladder which stows neatly in a box
نردبان طنابی که به خوبی در یک جعبه جا می گیرد
5. an extension ladder
نردبان تاشو
6. hold the ladder steady!
نرده را محکم نگهدار!
7. is the ladder secure?
آیا نردبان درست گذاشته شده است ؟
8. an extension ladder
نردبان کشویی
9. the creaky old ladder wobbled
نردبان کهنه و غژغژی لمبر می خورد.
10. to lean the ladder against the wall
نردبان را بر دیوار تکیه دادن
11. to set the ladder against the wall
نردبان را بر دیوار قرار دادن
12. ali fell from the ladder
علی از نردبان افتاد.
13. the steps of a ladder
پله های نردبان
14. she climbed up the social ladder
به بالای نردبان اجتماعی صعود کرد.
15. It is annoying when stockings ladder.
[ترجمه ترگمان]این خیلی آزار دهنده است که از نردبان طنابی آویزان است
[ترجمه گوگل]آزار دهنده هنگامی که جوراب نردبان
16. Hand the paintbrush up to Father on the ladder.
[ترجمه ترگمان]قلم مو رو بده به بابا روی نردبان
[ترجمه گوگل]نقاشی را به پدر در نردبان بگذارید
17. Hold the ladder tightly and move up a rung at a time.
[ترجمه ترگمان]نردبان را محکم بگیر و یک دفعه یک پله بالا ببر
[ترجمه گوگل]نردبان را به تدریج نگه دارید و در یک زمان حرکت کنید
18. The ladder is just stood against the wall.
[ترجمه ترگمان] نردبان درست روبروی دیوار ایستاده
[ترجمه گوگل]نردبان فقط در برابر دیوار ایستاده است
19. You can't climb the ladder of success with your hands in the pockets.
[ترجمه رحمانی] شما نمی توانید درحالی که دست هایتان در جیبهایتان است از نردبان موفقیت بالا بروید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید از نردبان موفقیت که در جیب دارید بالا بروید
[ترجمه گوگل]شما با دستان خود در جیب نمی توانید از نردبان موفقیت صعود کنید