کلمه جو
صفحه اصلی

handcart


معنی : چرخ دستی، ارابه دستی
معانی دیگر : گاری دستی (دوچرخه که یک نفر آن را می کشد)، چر  دستی

انگلیسی به فارسی

ارابه دستی، چرخ دستی


دست كارت، چرخ دستی، ارابه دستی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small, often two-wheeled cart drawn or pushed by hand.
مشابه: cart

• cart that is pushed or pulled by hand
a handcart is a small two-wheeled cart which is pushed or pulled along and is used for transporting goods.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] چرخ دستی حمل

مترادف و متضاد

چرخ دستی (اسم)
barrow, wheelbarrow, handwheel, handcart

ارابه دستی (اسم)
handcart, hand truck, pushcart

جملات نمونه

1. Our old handcart rattled over the street.
[ترجمه ترگمان]handcart دستی ما در خیابان به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]چوب دستی قدیمی ما بیش از خیابان به هم ریخت

2. His handcart is still rattling along though it was oiled yesterday.
[ترجمه ترگمان]صدای handcart هنوز به گوش می رسید گو اینکه دیروز روغن کاری شده بود
[ترجمه گوگل]دست قلم او هنوز در حال چرخش است در حالی که آن روز روغن بود

3. I dived behind a handcart and came up with my automatic in my hand.
[ترجمه ترگمان]من پشت یک ارابه دستی شیرجه زدم و با دست اتوماتیک روی دستم بالا رفتم
[ترجمه گوگل]من پشت سر یک ماشین دست زد و با دستم به صورت اتوماتیک آمد

4. Round the corner he came, pushing his handcart with balloons flying high.
[ترجمه ترگمان]در گوشه اتاق به راه افتاد و handcart را که در هوا پرواز می کرد فشار داد
[ترجمه گوگل]گوشه ای را که او آمد، هل داد و دستش را با بادکنک بالا برد

5. He gave McMenamy a red two-wheeled handcart and unsnapped the protective strap on his holster.
[ترجمه ترگمان]او یک handcart قرمز رنگ را به McMenamy داد و تسمه محافظ on را باز کرد
[ترجمه گوگل]او McMenamy قرص دوقلوی قرمز را به او داد و بند امنیتی را بر روی جعبه ی خود گذاشت

6. The circuit breaker replacement is extremely simple, handcart interchangeability good.
[ترجمه ترگمان]جایگزینی برای تعویض به شدت ساده است، یک ارابه دستی خوب است
[ترجمه گوگل]تعویض مدار تعویض بسیار ساده است، تعویض دستکاری دستی خوب است

7. He used a handcart to carry the rocks away.
[ترجمه ترگمان]او از یک ارابه دستی برای بردن سنگ ها استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او با استفاده از یک handcart برای حمل سنگ ها دور

8. See for self : handcart fly to the utility pole!
[ترجمه ترگمان]خود را برای خود نگاه کنید: ارابه دستی به قطب منفعت پرواز می کند!
[ترجمه گوگل]خودتان را ببینید: دستانتان به قطب ابزار پرواز کنید!

9. My elder brother and I loaded the handcart with wheat and pulled it home.
[ترجمه ترگمان]و من و برادر بزرگ ترم handcart را با گندم پر کردیم و آن را به خانه آوردیم
[ترجمه گوگل]برادر بزرگترم و دستم را با گندم بارگذاری کردم و آن را به خانه آوردم

10. And in these minibus, two handcart occupied 70 % above again, general car besides poorer.
[ترجمه ترگمان]در این مینی بوس، دو ارابه دستی ۷۰ % بالا را اشغال کردند، ماشین عمومی علاوه بر فقیرتر
[ترجمه گوگل]و در این مینی بوس، دو ماشین دستگیر شده 70٪ بالاتر از بار دیگر، ماشین عمومی و فقیرتر را اشغال کردند

11. Although the wooden handcart is rough, it is very practical.
[ترجمه ترگمان]اگرچه این ارابه دستی ناهموار است، اما بسیار عملی است
[ترجمه گوگل]اگرچه دست قلم چوبی خشن است، اما بسیار کاربردی است

12. Belt plugging turn protection handcart and grounding switch electrically operated with one button.
[ترجمه ترگمان]handcart های حفاظت از کمربند و کلیدهای پایه، به طور الکتریکی با یک دکمه عمل می کنند
[ترجمه گوگل]دستگیره حفاظتی دست دوم و سوئیچ زمینی سوئیچ الکتریکی با یک دکمه فعال می شود

13. Use a suitable handcart designed for cylinder movement.
[ترجمه ترگمان]از یک ارابه دستی مناسب برای حرکت سیلندر استفاده کنید
[ترجمه گوگل]از یک handcart مناسب برای حرکت سیلندر استفاده کنید

14. Potter and Redskin Joe had a handcart, from which they took a blanket, a rope and two spades. Then they began to open the grave.
[ترجمه ترگمان]پاتر و Redskin هم یک گاری دستی داشتند که یک پتو و یک طناب و دو پیک همراه داشتند سپس شروع به باز کردن قبر کردند
[ترجمه گوگل]پاتر و Redskin جو یک دست قلم داشتند، از آنها پتو، طناب و دو پد را گرفتند سپس آنها شروع به گور کردن کردند


کلمات دیگر: