کلمه جو
صفحه اصلی

bacteria


معنی : باکتری، میکرب های تک یاخته، ترکیزه
معانی دیگر : pl میکرب های تک یاخته

انگلیسی به فارسی

( bacterium of . pl ) میکروب‌های تک‌یاخته، باکتری، ترکیزه


باکتری ها، باکتری، میکرب های تک یاخته، ترکیزه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: pl. of bacterium. Bacteria are one-celled microscopic organisms of various shapes that are often agents of fermentation and putrefaction and that, in some cases, cause disease.

- Rabies is a deadly disease caused by bacteria.
[ترجمه ترگمان] هاری یک بیماری کشنده ناشی از باکتری است
[ترجمه گوگل] بیخوابی یک بیماری مرگبار است که توسط باکتری ایجاد می شود
- Bacteria that are beneficial to digestion live in the human digestive tract.
[ترجمه ATOOSA] باکتری هایی که به هضم غذا کمک میکنند در دستگاه گوارش زندگی میکنند
[ترجمه A.Y] باکتری هایی که به هضم غذا کمک میکنند در دستگاه گوارش بدن انسان زندگی میکنند.
[ترجمه ترگمان] باکتری ها که برای هضم غذا در دستگاه گوارش انسان مفید هستند
[ترجمه گوگل] باکتری هایی که برای هضم مفید هستند، در دستگاه گوارش انسان زندگی می کنند

• small microscopic organisms
bacteria are very small organisms which can cause disease.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] باکترى، ترکیزه
[عمران و معماری] باکتری
[نساجی] باکتری
[خاک شناسی] باکتریها

مترادف و متضاد

باکتری (اسم)
bacteria

میکرب های تک یاخته (اسم)
bacteria

ترکیزه (اسم)
bacteria

microorganisms


Synonyms: bacilli, germs, microbes, organisms, pathogens


جملات نمونه

1. bacteria cause fermentation
ترکیزه ها موجب تخمیر می شوند.

2. bacteria cultured for vaccine production
ترکیزه هایی که به منظور تولید واکسن کشت شده اند

3. bacteria which are immune to antibodies
باکترهایی که نسبت به پادتن ها مصون هستند

4. airborne bacteria
باکتری های هوابرد (هوازی)

5. harmless bacteria
ترکیزه های بی زیان

6. inactivated bacteria
باکتری های غیر فعال (شده)

7. the presence of these bacteria is obligate to the growth of certain plants
وجود این ترکیزه ها برای رشد برخی گیاهان لازم است.

8. they inoculated rats with bacteria
موش را با ترکیزه (باکتری) مایه کوبی کردند.

9. The drug is effective against a range of bacteria.
[ترجمه ترگمان]این دارو در برابر طیف وسیعی از باکتری ها موثر است
[ترجمه گوگل]این دارو در برابر طیف وسیعی از باکتری ها موثر است

10. Bacteria was introduced into his bloodstream through an unsterile needle.
[ترجمه ترگمان]باکتری ها از طریق یک سوزن unsterile وارد جریان خون او شدند
[ترجمه گوگل]باکتری ها از طریق یک سوزن غضروفی وارد جریان خون شده اند

11. Bacteria is something invisible to the eye.
[ترجمه 😊😊] باکتری ها چیز هایی هستند که با چشم غیر مسلح دیده نمیشوند
[ترجمه دکتر جعفر فرزانه] باکتری ها با چشم غیر مسلح قابل رویت نیستند .
[ترجمه ترگمان]باکتری ها چیزی نامریی در چشم است
[ترجمه گوگل]باکتری چیزی است که برای چشم غیر قابل مشاهده است

12. Bacteria can cause gums to swell and bleed.
[ترجمه ترگمان]باکتری ها می توانند باعث ورم لثه و خونریزی شوند
[ترجمه گوگل]باکتری ها می توانند لثه ها را تحریک کنند و خونریزی کنند

13. Bacteria are too small for the naked eye.
[ترجمه دکتر جعفر فرزانه] باکتری ها کوچک تر از آن هستند که با چشم غیر مسلح دیده شوند .
[ترجمه ترگمان]باکتری ها برای چشم برهنه خیلی کوچک هستند
[ترجمه گوگل]باکتریها برای چشم غیر مسلح خیلی کوچک هستند

14. Bacteria sticks to food debris in the teeth, causing decay.
[ترجمه ترگمان]باکتری ها به debris غذا می خورند و منجر به فساد می شوند
[ترجمه گوگل]باکتری ها به بقایای مواد غذایی در دندان ها منجر می شوند و باعث پوسیدگی می شوند

15. The test for bacteria was negative.
[ترجمه ترگمان]آزمایش باکتری منفی بود
[ترجمه گوگل]آزمایش باکتری منفی بود

16. Bacteria then enters the wound and initiates infection.
[ترجمه ترگمان]سپس باکتری ها وارد جراحت می شوند و عفونت را شروع می کنند
[ترجمه گوگل]باکتری سپس وارد زخم می شود و عفونت را آغاز می کند

Bacteria cause fermentation.

ترکیزه‌ها موجب تخمیر می‌شوند.


A bacterium is very small.

یک باکتری (باکتریوم) بسیار کوچک است.


پیشنهاد کاربران

very small living things that are made of a single cell

باکتری ها
حواست باشه جمع معنی میشه
مفرد bacterium

some bacteria help our body
بعضی از باکتری ها به بدن ما کمک می کنند➿

جمع کلمه ی bacterium هستش پس باید "باکتری ها" ترجمه شود .
bacteria = A large group of microorganisms, many of which cause disease

bacteria ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: باکتری
تعریف: موجود ریز تک‏یاخته ای پیش‏هسته‏ای که با تقسیم یاخته‏ای تکثیر می‏شود


کلمات دیگر: