کلمه جو
صفحه اصلی

ice crystal

انگلیسی به فارسی

کریستال یخ


انگلیسی به انگلیسی

• tiny bit of ice

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] بلور یخ
[آب و خاک] بلور یخ

جملات نمونه

1. It is snow and ice crystals.
[ترجمه ترگمان]آن کریستال های یخ و یخ است
[ترجمه گوگل]این بلورهای برف و یخ است

2. Snowflakes are loose aggregates of ice crystals.
[ترجمه ترگمان]Snowflakes توده های یخی بلوره ای یخ هستند
[ترجمه گوگل]دانه های برف دانه های یخ کریستال یخ هستند

3. Linda's hair sparkled with tiny ice crystals .
[ترجمه ترگمان]موهای لیندا با بلوره ای کوچک یخی می درخشید
[ترجمه گوگل]موهای لیندا با کریستال یخ کوچک ریخته شد

4. The flakes seem to fuse together and produce ice crystals.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد دانه های برف به هم جوش می خورند و کریستال های یخ تولید می کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که دانه ها با هم مخلوط شوند و کریستال یخ تولید کنند

5. Ice crystals had formed on the window.
[ترجمه ترگمان]کریستال های یخی در پنجره ایجاد شده بودند
[ترجمه گوگل]کریستالهای یخی بر روی پنجره شکل گرفتند

6. Cirrus clouds are composed of ice crystals.
[ترجمه ترگمان]ابره ای Cirrus از بلوره ای یخ تشکیل شده اند
[ترجمه گوگل]ابرهای سیروس از کریستال یخ تشکیل شده است

7. Frostbite is the effect of ice crystals forming within the skin.
[ترجمه ترگمان]Frostbite تاثیر بلوره ای یخ است که درون پوست شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]فروستیبیت اثر کریستال یخ در پوست است

8. This is crucial as the ice crystals formed when water freezes would destroy the egg tissues.
[ترجمه ترگمان]این مهم است چون کریستال های یخ وقتی شکل می گیرند که آب بافت های تخم مرغی را نابود می کند
[ترجمه گوگل]این بسیار مهم است زیرا کریستال یخ زمانی ایجاد می شود که آب می تواند بافت های تخمک را از بین ببرد

9. Scrubby bushes festooned with ice crystals which gleamed.
[ترجمه ترگمان]بوته ها پر از دانه های یخ شده بود که برق می زد
[ترجمه گوگل]بوته های اسکراب با کریستال های یخ که درخشیدند، جشن گرفته می شود

10. The redhead's hair sparkled with tiny ice crystals.
[ترجمه ترگمان]موهای قرمز مو قرمز با کریستال های ریز می درخشیدند
[ترجمه گوگل]موهای مو قرمز با کریستال های یخ کوچک ریخته شد

11. However, when ice crystals form, they will have definite positions and will be lined up in some direction.
[ترجمه ترگمان]با این حال، زمانی که کریستال های یخ شکل می گیرند، موقعیت مشخصی خواهند داشت و در برخی از مسیرها چیده خواهند شد
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که کریستال یخ شکل می گیرد، موقعیت های قطعی دارند و در بعضی جهات در کنار یکدیگر قرار می گیرند

12. Here, water is partially frozen to produce an ice crystal slurry in concentrated product.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، آب تا حدی منجمد می شود تا یک جریان بلور یخ در یک محصول متمرکز تولید شود
[ترجمه گوگل]در اینجا آب تقریبا یخ زده برای تولید دوغاب کریستال یخ در محصول متمرکز است

13. As determined by the ice crystal geometry, a bright gibbous Moon illuminates the scene from beyond the picture's right edge, 22 degrees from the lovely paraselene.
[ترجمه ترگمان]همانطور که توسط هندسه کریستال یخ مشخص شد، یک ماه روشن و روشن، صحنه را از لبه راست تصویر، ۲۲ درجه از the دوست داشتنی، روشن می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که توسط هندسه کریستال یخ تعریف شده است، یک ماه نورانی روشن، صحنه را از فراتر از لبه راست تصویر، 22 درجه از پارازیلن دوست داشتنی، روشن می کند

14. The temperature of platelet intracellular ice crystal formation (IIF) is one of the most important physical parameters to instruct platelet cryopreservation.
[ترجمه ترگمان]دمای ساختار بلوری درون سلولی درون سلولی یکی از مهم ترین پارامترهای فیزیکی برای آموزش cryopreservation پلاکت است
[ترجمه گوگل]دمای تشکیل کریستال یخ درون سلولی پلاکت (IIF) یکی از مهمترین پارامترهای فیزیکی است که جهت هدایت گرده افشی پلاکتها می باشد

15. An amazing display of pyramid ice crystal halos was captured on June 5 above Tampere, Finland.
[ترجمه ترگمان]نمایش شگفت انگیز از کریستال های یخی در ۵ ژوئن در بالای Tampere فنلاند دستگیر شد
[ترجمه گوگل]نمایشگر شگفت انگیز هاله کریستال یخ هرم در روز 5 ژوئن در بالای تامپیر، فنلاند، دستگیر شد


کلمات دیگر: