1. in jig time
(عامیانه) به سرعت،به تندی،در زمان کوتاه
2. the jig is up
(خودمانی) دیگر بس است،بیش از این اجازه نمی دهم،تا اینجا بس !،ممه را لولو برد!
3. You didn't just jig about by yourself, I mean you danced properly.
[ترجمه ترگمان]منظورم این نبود که تو فقط خودت رو گول نزدی، منظورم این بود که تو درست و حسابی رقصیدی
[ترجمه گوگل]شما فقط خودتان را درگیر نکردید، منظورم این است که شما به طور صحیح رقصیدید
4. The tire was whipped off and changed in jig time.
[ترجمه ترگمان]در این موقع لاستیک پنچر شد و تغییر کرد
[ترجمه گوگل]تایر در زمان جیگ شلاق زده شد و تغییر کرد
5. A reel is in four-four time, and a jig is in six-eight time.
[ترجمه ترگمان]یک چرخ در چهار و چهار ساعت است، و یک jig در شش تا هشت ساعت است
[ترجمه گوگل]رول چهار تا چهار بار است و یک شات داگ در شش هشت بار است
6. She danced an Irish jig.
[ترجمه ترگمان]رقص ایرلندی را شروع کرد
[ترجمه گوگل]او یک جیگ ایرلندی را رقصید
7. If you build your jig slightly larger than your posts it will slide up and down more easily.
[ترجمه ترگمان]اگر you را کمی بزرگ تر از your بسازید، به راحتی بالا و پایین می رود
[ترجمه گوگل]اگر شما کوچکتر از پست های خودتان می کنید، آن را به آسانی اسلاید کنید
8. Jig, reel, and hornpipe were all I could come up with.
[ترجمه ترگمان]رقص، رقص و رقص رقص، تنها چیزی بود که می توانستم با آن بیایم
[ترجمه گوگل]جیگ، رول و هورنپای همه چیزهایی بودند که من می توانستم بکنم
9. You keep a straight course, let him jig around you.
[ترجمه ترگمان]، تو یه مسیر مستقیم رو پیش خودت نگه داری بذار اون دور و بر تو باشه
[ترجمه گوگل]شما یک مسیر درست را نگه دارید، بگذارید او را در اطراف شما بچرخانید
10. This jig allows wooden T-square blades to be made or reconditioned, using a conventional plane.
[ترجمه ترگمان]این کار با استفاده از یک صفحه معمولی به تیغه های چوبی T - مربعی اجازه داده می شود که ساخته شوند
[ترجمه گوگل]این جیگ اجازه می دهد تا تیغه T-Square چوبی را با استفاده از یک هواپیما معمولی ساخته یا اصلاح کند
11. A girl his age was dancing a jig to the music.
[ترجمه ترگمان]دختری به سن و سال او رقصیدن را شروع کرده بود
[ترجمه گوگل]یک دختر در سن خود یک موسیقی جادویی را رقصید
12. For this I use a fairly simple jig and accurate setting of the saw.
[ترجمه ترگمان]برای این منظور من از یک چیدمان کاملا ساده و تنظیمات دقیق of استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]برای این که من از یک پیچ و تاب ساده و دقیق از اره استفاده می کنم
13. Under the table his feet jig on their soles.
[ترجمه ترگمان]زیر میز، پاهایش روی پاشنه پا قرار داشت
[ترجمه گوگل]زیر میز پاهای خود را بر روی پاهایشان می گذارند
14. Steel column is fixed to special jig, slipping below the installation position by chain block and lifting by pulley block and windlass.
[ترجمه ترگمان]ستون فولادی به جیگ مخصوص ثابت شده است که پایین تر از موقعیت نصب توسط بلوک زنجیری و lifting قرقره قرقره و قرقره چرخ قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]ستون های فولادی به ججسو ویژه متصل می شوند، در زیر موقعیت نصب توسط بلوک های زنجیره ای و لغزش در کنار بلوک های قطب و بالابر قرار می گیرند