کلمه جو
صفحه اصلی

zero gravity


(فیزیک) گرانش صفر، بی وزنی، بی گرانشی

انگلیسی به فارسی

(فیزیک) گرانش صفر، بی وزنی، بی گرانشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the condition of apparent weightlessness, as of a body in orbit, when the apparent effect of gravity is zero.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] گرانش صفر عدم وجود کامل اثرات گرانشی ؛ این شرایط هنگامی به وجود می آید که جاذبه گرانشی به طور کامل با نیروی جانب از مرکز صفر شده باشد، مانند آنچه که در ماهواره های در حال گردش ایجاد می شود.

جملات نمونه

1. The whole area was under zero gravity.
[ترجمه ترگمان]کل منطقه زیر جاذبه صفر قرار داشت
[ترجمه گوگل]کل منطقه تحت جاذبه صفر بود

2. Eating in zero gravity was no real problem, contrary to the dark forebodings of the early astronauts.
[ترجمه ترگمان]خوردن در جاذبه صفر یک مشکل واقعی نبود، بر خلاف to تاریک فضانوردان اوایل
[ترجمه گوگل]خوردن در گرانش صفر، بر خلاف پیش بینی های تاریک فضانوردان اولیه، هیچ مشکلی واقعی نبود

3. Another day and a half of zero gravity after takeoff and your ship brakes to enter Earth orbit.
[ترجمه ترگمان]یک روز دیگر و نیم گرانش صفر بعد از برخاستن و ترمز کشتی شما برای وارد شدن به مدار زمین
[ترجمه گوگل]یک روز و نیم دیگر از جاذبه صفر پس از برداشت و کشتی خود را برای ورود به مدار زمین ترمز می کند

4. But he's fighting a slow-motion battle against zero gravity and deafening interference.
[ترجمه ترگمان]اما او با یک مبارزه آهسته در برابر صفر و اختلال کر کننده مبارزه می کند
[ترجمه گوگل]اما او در حال مبارزه با یک حرکت ناگهانی در برابر گرانش صفر و دخالت ناخوشایند است

5. And where to kick back at zero gravity and play some MMORPGs, right?
[ترجمه ترگمان]و در کجا باید با جاذبه صفر شروع کنیم و کمی MMORPGs بازی کنیم، درست است؟
[ترجمه گوگل]و جایی که میتونی در صفر جا بیفتی و بعضی از MMORPG ها بازی کنی، درست است؟

6. Believe me, getting to zero gravity is easier than becoming an Imagineer.
[ترجمه ترگمان]باور کنید، رسیدن به جاذبه صفر آسان تر از تبدیل شدن به یک Imagineer است
[ترجمه گوگل]باور کنید، رسیدن به گرانش صفر ساده تر از تبدیل شدن به یک تصویرگر است

7. It is like being in zero gravity.
[ترجمه ترگمان]مثل این است که در جاذبه صفر قرار داشته باشد
[ترجمه گوگل]مانند بودن در گرانش صفر است

8. After being exposed to cosmic radiation and zero gravity, some seeds may mutate and produce higher yields and improved quality when planted back on earth, scientists said.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان گفتند که پس از اینکه در معرض تابش کیهانی و جاذبه صفر قرار گرفتند، برخی از دانه ها ممکن است جهش کنند و منجر به تولید محصولات بیشتر و بهبود کیفیت در هنگام کاشت روی زمین شوند
[ترجمه گوگل]دانشمندان اظهار داشتند که بعد از اینکه در معرض تابش کیهانی و گرانش صفر قرار گرفتند، برخی از دانه ها ممکن است جهش یافته و عملکرد بیشتری تولید کنند و کیفیت را بهبود ببخشند

9. Will you feel faint in the state of zero gravity? What actions can you do?
[ترجمه ترگمان]حالت ضعف و ضعف در این حالت به هم خواهد داد؟ چه کارهایی میتونی انجام بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما احساس می کنید در حالت صفر جاذبه احساس می کنید؟ چه کاری می توانید انجام دهید؟

10. He said that astronauts returning from the zero gravity of space often have trouble with balance.
[ترجمه ترگمان]او گفت که فضانوردان که از جاذبه صفر فضا برمی گردند اغلب دچار مشکل و تعادل می شوند
[ترجمه گوگل]او گفت که فضانوردانی که از فضای جاذبه فضا باز می شوند، اغلب با تعادل مشکل دارند

11. Someone once said it feels like zero gravity.
[ترجمه ترگمان]یه نفر یه بار گفت که انگار ۰ درجه جاذبه داره
[ترجمه گوگل]یک بار یک نفر گفت که احساس می کند که گرانش صفر است

12. Zero gravity what's it like?
[ترجمه ترگمان]صفر چه شکلی است؟
[ترجمه گوگل]گرانش صفر چیست؟

13. Zero gravity what's like?
[ترجمه ترگمان]جاذبه صفر چه جوریه؟
[ترجمه گوگل]گرانش صفر چیست؟

14. There is a space - fun couple hodding their Zero Gravity wedding in refit plane.
[ترجمه ترگمان]یک زوج سرگرمی فضایی برای عروسی Zero در صفحه refit وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک فضای - سرگرم کننده زن و شوهر عروسی صفر گرانش خود را در تعمیر مجدد هواپیما وجود دارد

پیشنهاد کاربران

جاذبه صفر


کلمات دیگر: