کلمه جو
صفحه اصلی

handrail


(پلکان یا نردبان کشتی و غیره) نرده (که هم حفاظ است و هم دست را به آن می گیرند)، نرده مخصوص دستگیره مثل نرده پلکان

انگلیسی به فارسی

نرده مخصوص دستگیره (مثل نرده پلکان)


دستبند، نرده مخصوص دستگیره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a narrow rail for support or protection, to be gripped by the hand, as on a stairway.

• bar or railing which acts as a guard or support for the hand (along a platform or stairs)
a handrail is a long piece of metal or wood fixed near stairs or high places.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] جانپناه - نرده - دست انداز

جملات نمونه

1. She clung to the handrail as she walked down the slippery steps.
[ترجمه مهدی دره زرشکی] وقتی داشت از پله های لغزنده پایین می رفت نرده را محکم چسبیده بود
[ترجمه ترگمان]همان طور که از پله های لغزنده پایین می رفت، به handrail چسبیده بود
[ترجمه گوگل]او در حالی که قدم های لغزنده را راه می انداخت، به سمت دستبند چسبیده بود

2. The handrail scales with the steps.
[ترجمه ترگمان]The با قدم های لرزان به سوی ما می آیند
[ترجمه گوگل]هندریل با مراحل مقیاس می کند

3. The handrail can be fixed directly to the wall.
[ترجمه ترگمان]handrail را می توان به طور مستقیم به دیوار ثابت کرد
[ترجمه گوگل]هندریلس می تواند به طور مستقیم به دیوار ثابت شود

4. He grabbed hold of a handrail to save himself from falling.
[ترجمه ترگمان]اون چنگ انداخت تا خودش رو از افتادن نجات بده
[ترجمه گوگل]او دستگیره ای برای نگه داشتن خود از سقوط کرد

5. Keep a firm hold of the handrail as you go down.
[ترجمه ترگمان]همچنان که از پله ها پایین می روید محکم the را محکم بگیرید
[ترجمه گوگل]وقتی به پایین می روید، دست نگه دارید

6. A handrail was placed in the hallway.
[ترجمه ترگمان] یه \"handrail\" توی راهرو گذاشته شده
[ترجمه گوگل]یک دستبند در راهرو قرار گرفت

7. A moment later even the handrail was covered by the mat of twig and fibre.
[ترجمه ترگمان]لحظه ای بعد، حتی the که از روی حصیر و فیبر ساخته شده بود، پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]یک لحظه بعد حتی دستگیره توسط مات شاخه و فیبر پوشش داده شد

8. Buy the correct length to go through handrail and plaster and into solid brick, block or stone behind.
[ترجمه ترگمان]طول صحیح را برای عبور از handrail و گچ و به صورت آجری جامد، بلوک یا سنگ پشت آن بخرید
[ترجمه گوگل]خرید طول مناسب برای رفتن از طریق دستبند و گچ و به جامد آجر، بلوک و یا سنگ پشتی

9. Cardiff turned, heart pounding and grabbed the handrail, hauling himself up the stairs.
[ترجمه ترگمان]کاردیف برگشت، قلبش به تپش افتاد و the را چنگ زد و خودش را از پله ها بالا کشید
[ترجمه گوگل]کاردیف تبدیل، قلب تپش و دستگیره را برداشت، خود را به سمت پله ها کشید

10. Hold tight to the handrail!
[ترجمه ترگمان]محکم بچسب به the
[ترجمه گوگل]نگه داشتن تنگ به دستبند!

11. Resizable handrail for staircases. Place against wall.
[ترجمه ترگمان]از پله ها بالا رفتند تا از پله ها بالا بروند میدان مقابل دیوار
[ترجمه گوگل]دستگیره قابل تنظیم مجدد برای راه پله ها محل علیه دیوار

12. Untie the handrail rope. Get ready the fenders.
[ترجمه ترگمان]طناب رو باز کن the رو آماده کن
[ترجمه گوگل]طناب دستبند را جدا کنید آماده کماندارها باشید

13. Indoor antiseptic handrail, stair handrail, aisle, outdoor duralumin handrail, balcony and courtyard handrail.
[ترجمه ترگمان]handrail ضد عفونی کننده داخلی، پلکان پلکان، راهروی بیرونی، بالکن باز، بالکن و حیاط handrail
[ترجمه گوگل]دستگیره های ضد عفونی کننده در محیط داخلی، راه پله ها، راهرو، درهای حیاط خلوت دو طرفه، بالکن و حیاط حیاط

14. Then to install ladder and handrail, airflow cyclone segregator, electric heater, steam heater.
[ترجمه ترگمان]سپس برای نصب نردبان و handrail، جریان هوا سیکلون segregator، هیتر الکتریکی، بخاری بخار
[ترجمه گوگل]سپس برای نصب نردبان و نرده، سیلندر جریان هوا جریان، بخاری برقی، بخاری بخاری

15. Hold the handrail for safety while coming down the steps.
[ترجمه ترگمان]هنگام پایین آمدن از پله ها، handrail را برای ایمنی نگه دارید
[ترجمه گوگل]نگه داشتن دستبند برای ایمنی در حالی که پایین آمدن مراحل

پیشنهاد کاربران

نرده ( کنار پل )

دستگیره راه پله

handrail ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: دست‏نرده
تعریف: میلۀ بلند چوبی یا پلاستیکی یا فلزی که برای کمک به عبور عابران از پل و بام و ایوان و راه‏پله بر روی نرده نصب می‏شود


کلمات دیگر: