کلمه جو
صفحه اصلی

technicality


معنی : نکته فنی، اصطلاحات فنی، رموز فنی
معانی دیگر : جنبه ی فنی، نکته ی فنی، ریزه کاری فنی، (جمع) جزئیات فنی، اصطلاح فنی، تروند واژه، واژه ی فنی

انگلیسی به فارسی

رموز فنی، اصطلاحات فنی، نکته فنی


فنی، نکته فنی، اصطلاحات فنی، رموز فنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: technicalities
(1) تعریف: the state or quality of being technical.

(2) تعریف: something technical, such as a detail, expression, or idea.

• technical detail, something that is technical; detail meaningful only to a specialist
the technicalities of a process or activity are the detailed methods used to do it.
a technicality is a point that is based on a strict interpretation of a law or a set of rules.

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] رموزفنی، اصطلاحاتفنی

مترادف و متضاد

loophole; minor detail


نکته فنی (اسم)
technicality

اصطلاحات فنی (اسم)
technicality

رموز فنی (اسم)
technicality

Synonyms: escape clause, formality, minor point, nothing to speak of, nothing to write home about


جملات نمونه

1. He was disqualified from the competition on a technicality.
[ترجمه ترگمان] اون از رقابت برای شرکت حذف شد
[ترجمه گوگل]او از رقابت در مورد تکنیکال رد شد

2. She was released on a technicality .
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر این مساله آزاد شده بود
[ترجمه گوگل]او به صورت فنی منتشر شد

3. The proposal was rejected on a technicality .
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد به عنوان تشریفات قانونی پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد به طور فنی رد شد

4. The court case turned upon a technicality of company law.
[ترجمه ترگمان]پرونده دادگاه به قانونی مربوط به قانون شرکت تبدیل شد
[ترجمه گوگل]مورد داد و ستد در مورد فنی قانون شرکت قرار گرفت

5. The earlier verdict was overturned on a legal technicality.
[ترجمه ترگمان]حکم قبلی بر یک تشریفات قانونی قانونی واژگون شده بود
[ترجمه گوگل]حکم قبلی بر اساس یک قانون قانونی لغو شد

6. Walls won the fishing tournament on a technicality.
[ترجمه ترگمان]دیوارها با تشریفات قانونی به مسابقات ماهیگیری رسیدند
[ترجمه گوگل]دیوارها در مسابقات ماهیگیری به صورت فنی به دست آوردند

7. While the convictions were overturned on a technicality, Warner argued that the felonies made him unsuitable for the Senate.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این اعتقادات در یک تشریفات قانونی واژگون شده بودند، وارنر مدعی شد که جرائم او را برای مجلس سنا نامناسب کرده است
[ترجمه گوگل]در حالی که محکومیت ها به طور فنی لغو شد، وارنر استدلال کرد که جنایات او را برای سنا ناکافی کرده است

8. But the case was dropped on a technicality.
[ترجمه ترگمان] ولی پرونده از لحاظ فنی افتاد
[ترجمه گوگل]اما این پرونده به صورت فنی رد شد

9. In Regina v Widdowson, a legal technicality saves the defendant - rather luckily - from a criminal indictment.
[ترجمه ترگمان]در رجینا v Widdowson، یک تشریفات قانونی قانونی، متهم را نجات می دهد - نه خوشبختانه - از یک کیفرخواست جنایی
[ترجمه گوگل]در Regina v Widdowson، یک حقوقی قانونی، متهم را - و نه خوشبختانه - از یک مجازات جنایی محافظت می کند

10. It is protected from public scrutiny by the technicality of its jargon.
[ترجمه ترگمان]این قانون با استفاده از اصطلاحات فنی و فنی آن، از موشکافی عمومی محافظت می شود
[ترجمه گوگل]از نظر فنی، اصطلاحا آن را از نظر عمومی بررسی می کند

11. Technicality Libel law has been allowed to become extremely complex.
[ترجمه ترگمان]قانون technicality به شدت پیچیده شده است
[ترجمه گوگل]طبیعت غیر قانونی اجازه داده شد که بسیار پیچیده شود

12. It is perhaps a technicality whether a certain part of the storage space is to be regarded as internal or external.
[ترجمه ترگمان]این شاید تکنیکی باشد که بخش خاصی از فضای ذخیره سازی به صورت داخلی یا خارجی در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]شاید یک تکنیک باشد که آیا بخشی از فضای ذخیره سازی به عنوان داخلی یا خارجی شناخته می شود

13. This went beyond a legal technicality, Susan realised.
[ترجمه ترگمان]سوزان پی برد که این فراتر از یک تشریفات قانونی قانونی است
[ترجمه گوگل]این سوزان متوجه شد که این فراتر از یک حق قانونی است

14. Widdowson appealed against conviction on the technicality that obtaining hire-purchase did not amount to obtaining services.
[ترجمه ترگمان]Widdowson اعتراض خود را نسبت به تشریفات قانونی که به دست آوردن شغل به دست آمد، به دست نیاورد
[ترجمه گوگل]Widdowson در برابر محکومیت قانع کننده ای مبنی بر اینکه دریافت استخدام استخدامی به دست آوردن خدمات نیست، اعتراض کرد

legal technicalities

جزئیات فنی حقوقی


پیشنهاد کاربران

اصولاً

مساله جزئی، جزئی نگری، ریزبینی ( معمولا با on می آید و on به معنای: به حساب، رو حساب، روی مبنای، به خاطر، ترجمه می شود )
He was disqualified from the competition on a technicality.


کلمات دیگر: