1. pilot studies
مطالعات آغازین (مقدماتی)
2. a pilot project
طرح آزمایشی
3. a pilot training school
مدرسه ی آموزش خلبانی
4. each pilot has logged more than a thousand hours of flight
هر یک از خلبانان بیش از هزار ساعت سابقه ی پرواز دارند.
5. the pilot had to bail out of the burning airplane
خلبان ناچار شد با چتر نجات از هواپیمای در حال اشتعال بیرون بپرد.
6. the pilot hit his pinpoint
خلبان (بمب را) به هدف زد.
7. the pilot is responsible for the safety of the passengers
خلبان مسئول سلامت جان مسافران است.
8. the pilot landed the helicopter very skillfully
خلبان با مهارت تمام چرخبال را فرود آورد.
9. the pilot reported the aircraft's bearings
خلبان موقعیت هواپیما را گزارش داد.
10. the pilot returned his attention to the blinking light
خلبان توجه خود را دوباره به چراغ چشمک زن معطوف کرد.
11. the pilot sidled the boat up the dock
ناخدا قایق را یک وری به اسکله برد.
12. to pilot a cargo ship through the panama canal
کشتی باری را در آبراه پاناما هدایت کردن
13. to pilot an airplane or a spacecraft
هواپیما یا فضاناو را خلبانی کردن
14. a backup pilot
خلبان احتیاطی
15. a female pilot
خلبان زن
16. a graduate pilot
خلبان دارای گواهینامه
17. a fighter plane pilot
خلبان هواپیمای جنگنده
18. he was commissoned as a pilot in the spring of 1980
او در بهار 1980 به عنوان خلبان وارد خدمت شد.
19. when i was young, i used to daydream about becoming a pilot
در جوانی درباره ی خلبان شدن خیال پردازی می کردم.
20. The pilot avoided a collision by changing course.
[ترجمه ترگمان]خلبان با تغییر مسیر از برخورد اجتناب کرد
[ترجمه گوگل]خلبان با تغییر دوره، از برخورد برخوردار شد
21. All on the plane were killed, including the pilot.
[ترجمه یاسین] همه از جمله خلبان در هواپیما کشته شدند
[ترجمه ترگمان]همه سرنشینان هواپیما از جمله خلبان کشته شدند
[ترجمه گوگل]همه در هواپیما کشته شدند، از جمله خلبان
22. The plane's engine failed and the pilot was forced to bail out.
[ترجمه ترگمان]موتور هواپیما شکست خورد و خلبان مجبور شد به قید وثیقه آزاد شود
[ترجمه گوگل]موتور این هواپیما ناپدید شد و خلبان مجبور شد از دست بدهد
23. The hijackers kept the pilot on board the plane as hostage.
[ترجمه ترگمان]ربایندگان خلبان هواپیما را به عنوان گروگان نگه داشتند
[ترجمه گوگل]هواپیماربایان خلبان را به عنوان گروگان در هواپیما نگه داشتند
24. The trainee pilot flew his first solo today.
[ترجمه ترگمان]این کارآموز خلبانی را امروز به طور انفرادی به پرواز در آورد
[ترجمه گوگل]خلبان کارآموز امروز اولین انفرادی خود را پرواز کرد
25. The pilot programme of vaccination proved successful.
[ترجمه ترگمان]برنامه آزمایشی واکسیناسیون موفقیت آمیز بود
[ترجمه گوگل]برنامه آزمایشی واکسیناسیون موفق بوده است
26. The inexperienced pilot flew the plane badly; it was off the beam most of the time.
[ترجمه ترگمان]خلبان بی تجربه هواپیما را بد پرواز کرد و بیشتر وقتش را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]خلبان بی تجربه پرواز هواپیما را بد؛ این بیشتر از زمان پرتاب بود
27. The officers debriefed the pilot after he had flown back from the warfront.
[ترجمه ترگمان]افسران پس از آن که سوار هواپیما شدند، از خلبان بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]افسران بعد از بازگشت از جنگ، خلبان را بازبینی کردند