1. an ounce of prevention is better than a pound of cure
یک ذره پیشگیری از یک عالمه درمان بهتر است.
2. an ounce of prevention is better than a pound of cure
یک ذره پیشگیری بهتر از یک عالمه درمان است.
3. there is not an ounce of truth in what she says
ذره ای واقعیت در حرف های او وجود ندارد.
4. An ounce of luck is better than a pound of wisdom.
[ترجمه MaryaM] یک ذره شانس بهتر از یک عالمه خرد است
[ترجمه ترگمان]یک ذره شانس بهتر از یک پوند عقل است
[ترجمه گوگل]یک اونس شانس بهتر از یک پوند خرد است
5. A pound of care will not pay an ounce of debt.
[ترجمه M] یکم مراقبت. یک عالمه بدهی رو پرداخت نمیکنه
[ترجمه ترگمان]یک پوند مراقبت، یک اونس بدهی را پرداخت نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]یک پوند مراقبت یک وجه بدهی را پرداخت نخواهد کرد
6. An ounce of prudence is worth a pound of gold.
[ترجمه ترگمان]یک اونس of ارزش یک پوند طلا دارد
[ترجمه گوگل]یک اونس محتاطانه ارزش یک پوند طلا است
7. An ounce of prevention is worth a pound of cure.
[ترجمه ترگمان]یک اونس جلوگیری ارزش یک پوند درمان را دارد
[ترجمه گوگل]یک اونس از پیشگیری ارزش یک پوند درمان است
8. An ounce is one sixteenth of a pound.
[ترجمه sevin] یک اونس، یک شانزدهم یک پونداست
[ترجمه ترگمان]یک اونس یک اونس یک پوند است
[ترجمه گوگل]یک اونس یک شانزدهم یک پوند است
9. An ounce in liquid measure is different from an ounce in dry measure.
[ترجمه ترگمان]یک اونس در اندازه گیری مایع با یک اونس وزن خشک متفاوت است
[ترجمه گوگل]یک اونس در اندازه گیری مایع از یک اونس در اندازه خشک متفاوت است
10. If you had an ounce of sense you wouldn't believe him!
[ترجمه ترگمان]اگر یک ذره شعور داشتی که حرفش را باور نمی کردی!
[ترجمه گوگل]اگر شما یک عدد اونس داشتید، او را باور نخواهید کرد!
11. If you had an ounce of sense, you'd never have agreed to help him.
[ترجمه ترگمان]اگر یک ذره شعور داشتی، هرگز موافقت نمی کردی که به اون کمک کنی
[ترجمه گوگل]اگر یک تکه از حس داشته باشید، هرگز توافق نکردید که به او کمک کنید
12. She summoned up every ounce of strength she possessed.
[ترجمه ترگمان]تمام قوایش را جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]او هر اونس قدرت را که او داشت، احضار کرد
13. He has used up the last ounce of oil.
[ترجمه ترگمان]او از آخرین اونس روغن استفاده کرده است
[ترجمه گوگل]او از آخرین واریزه نفت استفاده کرده است
14. There's not an ounce of truth in her story.
[ترجمه Amir khan] در زندگی او یک ذره صداقت وجود ندارد.
[ترجمه Maedeh] در داستان او ذره ای صداقت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در داستان او ذره ای از حقیقت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در داستان او هیچ صدایی از حقیقت وجود ندارد
15. His body was all muscle, with not an ounce of fat.
[ترجمه ترگمان]بدنش کاملا عضلانی بود و حتی یک ذره هم چربی نداشت
[ترجمه گوگل]بدن او تمام عضلات بود، و نه یک اونس چربی