کلمه جو
صفحه اصلی

landslide


معنی : زمین لغزه، ریزش خاک کوه کنار جاده
معانی دیگر : ریزش کوه، کوه ریزش، (در انتخابات) پیروزی بزرگ، بردن با اکثریت زیاد، خاک و سایر مواد ریخته شده از کوه

انگلیسی به فارسی

زمین لغزه، ریزش خاک کوه کنار جاده


رانش زمین، زمین لغزه، ریزش خاک کوه کنار جاده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the process or result of a fall or slide of earth or rock, esp. in great amounts, down a steep slope.
مشابه: avalanche, slide

- Aftershocks from the earthquake caused additional landslides.
[ترجمه طوبی مباشری] یک پسر بچه هفت ساله پس از رانش زمین در یک ساختمان مسکونی پیدا شد.
[ترجمه Aref 142] پس لرزه های ناشی از زلزله باعث رانش زمین بیشتر شد
[ترجمه ب گنج جو] پس لرزه های ناشی از زلزله باعث چندین رانش و ویرانی دیگر گردید.
[ترجمه ترگمان] رانش زمین ناشی از زلزله باعث رانش زمین اضافی شده است
[ترجمه گوگل] پس لرزه ها از زلزله باعث لغزش های اضافی شد

(2) تعریف: a victory by a wide margin, esp. of a candidate or a party in an election contest.
مشابه: runaway

- The challenger won the election by a landslide.
[ترجمه مهنوش] رقیب انتخابات رو با یک اختلاف زیادی برد
[ترجمه ترگمان] رقیب با رانش زمین برنده انتخابات شد
[ترجمه گوگل] رقیب انتخابات توسط یک رانش زمین برنده شد

• falling of a mass of earth and rocks; collapse of a hillside; great victory; winning of an election by a large majority
fall, slide down (of a mass of dirt and rocks); win an election by a large majority
if an election is won by a landslide, it is won by a large number of votes.
a landslide is also a large amount of earth and rocks falling down the side of a mountain.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] زمین لغزه - لغزش زمین - واریز - ریزش - ریزش خاک - زمین لغزش - لیزخوردن اراضی
[معدن] زمینلغزش (زمین شناسی فیزیکی, تکتونیک)
[] کمند اندازی
[خاک شناسی] زمین لغزه
[آب و خاک] زمین لغزش

مترادف و متضاد

زمین لغزه (اسم)
landslide

ریزش خاک کوه کنار جاده (اسم)
landslide

landslip


Synonyms: avalanche, earthfall, mudslide, rockslide, snowslide


great victory


Synonyms: advantage, clean sweep, conquest, defeat, grand slam, killing, overthrow, superiority, sweep, triumph, win


جملات نمونه

1.
زمین لغزه

2. the democrats came to power in a landslide
دموکرات ها با به دست آوردن اکثریت قریب به اتفاق آرا به قدرت رسیدند.

3. A seven-year-old boy was found dead after a landslide engulfed a block of flats.
[ترجمه ترگمان]پس از رانش زمین، یک پسر هفت ساله مرده پیدا شد
[ترجمه گوگل]یک پسربچه هفت ساله بعد از یک زمزمه رکود، یک بلوک آپارتمان فرو ریخت

4. His party won a landslide victory in the elections.
[ترجمه ترگمان]حزب او پیروزی قاطعی در انتخابات بدست آورد
[ترجمه گوگل]حزب او در انتخابات پیروز شد

5. He won last month's presidential election by a landslide.
[ترجمه ترگمان]او انتخابات ریاست جمهوری ماه گذشته را با اکثریت آرا برنده شد
[ترجمه گوگل]وی در ماه رمضان انتخابات ریاست جمهوری را با رکود زد

6. The National League for Democracy pulled off a landslide victory.
[ترجمه ترگمان]لیگ ملی دموکراسی با پیروزی قاطعی پیروز شد
[ترجمه گوگل]لیگ ملی برای دموکراسی یک پیروزی زمینی را از بین برد

7. The house was buried beneath a landslide.
[ترجمه ترگمان]خونه زیر یه landslide دفن شده بو
[ترجمه گوگل]خانه در زیر زمین لغزش دفن شده بود

8. She was expected to win by a landslide.
[ترجمه ترگمان]او انتظار داشت که با رانش زمین برنده شود
[ترجمه گوگل]او انتظار می رود که با یک رانش زمین برنده شود

9. The National Party won by a landslide.
[ترجمه ترگمان]حزب ملی با اکثریت قاطع پیروز شد
[ترجمه گوگل]حزب ملی برنده جایزه اسکار شد

10. The NLD won a landslide victory in the elections five months ago.
[ترجمه ترگمان]The پنج ماه پیش برنده یک پیروزی چشمگیر در انتخابات شد
[ترجمه گوگل]NLD پنج ماه پیش در انتخابات پیروز شد

11. The opinion polls are predicting a Liberal landslide in next week's election.
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها در انتخابات هفته آینده یک لغزش لیبرال را پیش بینی می کنند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی ها حاکی از آن است که در انتخابات هفته آینده، رکود لیبرال پیش بینی می شود

12. The village was destroyed by a landslide.
[ترجمه ترگمان]این روستا با رانش زمین ویران شد
[ترجمه گوگل]روستا توسط یک رانش زمین نابود شد

13. The railroad was blocked by a landslide.
[ترجمه محمد عرفان] راه اهن توسط زمین لرزه مسدود شد❤
[ترجمه گل] ریل راه آهن توسط ریزش های کوه مسدود شد
[ترجمه النا] راه آهن توسط زمین لرزه که باعث ریزش کوه شده بود مسدود شد 😚
[ترجمه R] زمین لرزه ای باعث مسدود شدن راه آهن شده بود . 💜
[ترجمه ترگمان]راه اهن توسط یک landslide مسدود شده بود
[ترجمه گوگل]راه آهن توسط زمین لغزش مسدود شده بود

14. Few would have dared to predict such a landslide victory.
[ترجمه ترگمان]کم تر کسی جرات می کرد چنین پیروزی قاطعی را پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]چندان جرأت کرده بود پیش بینی چنین پیروزی لغزش کند

Heavy rains have caused several landslides.

باران‌های سنگین موجب چند مورد ریزش کوه شده‌است.


The Democrats came to power in a landslide.

دموکرات‌ها با به‌دست آوردن اکثریت قریب به اتفاق آرا به قدرت رسیدند.


پیشنهاد کاربران

زیزش کوه در اثر زمین لرزه

در اصل به معنای رانش زمینه اما بعضی جاها به شکل زلزله هم میگن

زمین لرزه

ریزش کوه

Eearthquake

زلزله

رانش زمین


ریزش کوه
زلزله



A sudden fall of earth, rocks , etc

اکثریت

معنی این واژه ریزش خاک یاریزش زمین است. مثلا در اثر برف و باران خاک شده میشود و از جایش مثل یک رود حرکت میکند. پس معنای این واژه زمین لرزه نیست.

A sudden fall of earth rocks etc
به معنی رانش زمین
درس ۵ reach 3

رانش زمین، ریزش خاک، زمین لرزه
🕳️🗺️🌏
A sudden fall of earth, rocks, etc

زمین لغزه و ریزش زمین

a sudden fall of earth
رانش زمین 🌍🌎🌏

landslide: ( n. ) = a sudden fall of earth, rocks, etc
کانون زبان ایران
ترم Reach3



لرزش زمین و ریزش کوه

همچنین، پذیرفته شدن در انتخابات با رای اکثریت
a landslide election victory
#longman

, The sudden fall of earth , rocks

۱ - رانش زمین
The road was blocked by a landslide
ترجمه: جاده بخاطر رانش زمین مسدود بود

۲ - ( به عنوان اسم و در رابطه با انتخابات و مسابقات و . . . ) پیروزی بی حرف و حدیث، برد با اختلاف بالا، یعنی در واقع مثل رانش زمین خودشون رو از بقیه جدا می کنند و فاصله ی خودشون رو با دیگران به شدت افزایش میدن در حالیکه بقیه فقط یه تکان کوچکی در حد یه قر کمر ریز میخورن و کاری از پیش نمیبرند ؛
( به عنوان صفت ) بی حرف و حدیث، با اختلاف بالا، با اختلاف فاحش
The opinion polls are predicting a landslide for the Republicans in next
week's election
ترجمه: نظرسنجی های انتخاباتی حاکی از یک پیروزی بی حرف و حدیث برای جمهوریخواهان در انتخابات هفته ی آینده دارند
( البته زبونشون لال، خدا نکنه که ترامپ هفت پدر دوباره انتخاب بشه )

a landslide victory
یک پیروزی بی حرف و حدیث، یک پیروزی تاریخی



A sudden fall of earth, rocks, etc
زلزله 😱

ریزش کوه و لرزیدن زمین


a sudden fall of earth, rocks, etc.
زلزله

زمین لرزه
زمین لغزش

۱. پیروزی در انتخابات با اختلاف زیاد
۲. رانش زمین


a sudden fall of earth, rocks , etc
زمین لرزه🌍

سنگ ریزه

کانون زبان ایران reach 3 میشع::a sudden fall of earth, rocks, etc.

✔️ ( در انتخابات ) پیروزی بزرگ، بردن با اکثریت زیاد
The party won by a landslide

میتونه به عنوان کنایه از ( پیروزی ناراحت کننده، برنده شدن با دل ناخوش ) بیاد

landslide=a sudden fall of earth, rocks, etc
رانش زمین = سقوط ناگهانی زمین ، سنگ و غیره

زمین لغزه
ریزش کوه

landslide ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: زمین‏لغزه
تعریف: لغزش یا ریزش محسوس یک تودۀ نسبتاً خشک خاک یا سنگ یا ترکیبی از هر دو براثر نیروی گرانش


کلمات دیگر: