کلمه جو
صفحه اصلی

cementation


معنی : سمنت کاری
معانی دیگر : سیمان کاری، به کار بردن یا زدن سیمان

انگلیسی به فارسی

سمنت کاری


سیمان سازی، سمنت کاری


انگلیسی به انگلیسی

• reinforcement with mortar, act of cementing; process of being cemented

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سیمانکاری - سیمان کشیدن - چسبندگی - تکه تکه کردن - چسباندن - سخت گردانی - اندود کردن - سیمان سازی
[زمین شناسی] سیمانی شدن، سیمان شدگی - - فرایندهای دیاژنتیکی که بوسیله آنها رسوبات آواری طی رسوبگذاری یا نهشته شدن کانی ها در فضاهای خالی میان ذرات تبدیل به سنگ می شوند. - - در مهندسی ؛ درزگیری کردن/ ملات ریزی کردن. - - در خاک شناسی: به هم چسبیدن ذرات یک خاک بوسیله عوامل سیمانی مانند رس کلوئیدی، هیدراتهای آهن یا کربناتها را گویند. سه درجه سیمانی شدن وجود دارد: ضعیف/ قوی/ سخت شده. - - در رسوب شناسی: سیمان شدگی؛ فرآیند دیاژنزی یا سنگ شدگی، که بوسیله آن رسوبات آواری دانه درشت، سنگی می شوند و یا به سنگهای سخت و متراکم، تبدیل می شوند. معمولاً در حین رسوبگذاری یا ته نشینی کانی ها در فضاهایی میان دانه های منفرد رسوب این فرآیند رخ می دهد. این رویداد ممکن است بطور همزمان با رسوبگذاری یا در زمانهای بعدی انجام گیرد. سیمانی شدن ممکن است به وسیله رشد ثانویه ظاهر شود. - - مترادف: agglutination آلگوتینید شدن. - - در سنگ شناسی : فرایند دیاژنتیکی که طی آن رسوبات درشت تخریبی به سنگ تبدیل شده و یا متراکم می شوند. سیمانی شدن معمولا از طریق نهشته شدن کانی ها در فضای بین دانه ها صورت می گیرد که می توان همزمان و یا بعد از رسوبگذاری باشد. -
[ریاضیات] سخت کردن، سخت کاری
[معدن] سمنتاسیون (هیدرومتالورژی)
[آب و خاک] سیمانی شدن

مترادف و متضاد

سمنت کاری (اسم)
cementation

جملات نمونه

1. Considerable solution compaction between grains indicates that cementation did not take place until relatively late in the diagenetic history of the sediment.
[ترجمه ترگمان]فشرده سازی کلی راه حل بین دانه ها حاکی از آن است که cementation تا زمان نسبتا دیر در تاریخ diagenetic رسوب رخ نداده است
[ترجمه گوگل]تراکم محلول قابل توجهی بین دانه ها نشان می دهد که تا زمان نسبتا دیری در تاریخ تشریح رسوبات سیمان سازی رخ نداده است

2. A major restriction in the cementation brass-making process was the limited amount of zinc which could be introduced into the alloy.
[ترجمه ترگمان]یک محدودیت مهم در فرآیند ساخت برنج cementation مقدار محدودی از روی بود که می توان آن را به آلیاژ معرفی کرد
[ترجمه گوگل]یک محدودیت عمده در روند سیمان سازی برنج، مقدار محدودی از روی بود که می توان به آلیاژ وارد کرد

3. Bassoon diameter well cementation is a special cargo handling operation in project of maritime artesian well.
[ترجمه ترگمان]قطر bassoon به خوبی cementation یک عملیات جابجایی کالا خاص در پروژه of دریایی می باشد
[ترجمه گوگل]سیمان زدن به قطر بهار یک عملیات بارگیری ویژه ای در پروژه حفره دریایی دریایی است

4. Because of compaction and cementation by carbonate, silicon and argilla, the pore loss of lower cretaceous reservoir bed of southern part of Shiwu depression is 25%?
[ترجمه ترگمان]به دلیل فشرده سازی و فشرده سازی by از طریق کربنات، سیلیکون و argilla، از دست دادن منافذ بس تر مخزن cretaceous در قسمت جنوبی افسردگی Shiwu ۲۵ % است؟
[ترجمه گوگل]از آنجا که تراکم و سیمان شدن توسط کربنات، سیلیکون و آرگیلا، افت منافذ بستر مخزن کرتاسه پایین بخش جنوب غرق Siwu 25٪ است؟

5. They are usually carried out industrially by pack cementation or hot dip process.
[ترجمه ترگمان]آن ها معمولا توسط گروه cementation یا فرآیند شیب داغ به صورت صنعتی انجام می شوند
[ترجمه گوگل]آنها معمولا توسط سیمان سازی بسته یا فرایند داغ شدن انجام می شوند

6. The synthetic unconsolidated samples with weak cementation and high porosity were prepared using physical simulation technique.
[ترجمه ترگمان]نمونه های unconsolidated با تخلخل ضعیف و تخلخل بالا با استفاده از تکنیک شبیه سازی فیزیکی تهیه شدند
[ترجمه گوگل]نمونه های ناپیوسته مصنوعی با سیمان سازی ضعیف و تخلخل بالا با استفاده از روش شبیه سازی فیزیکی تهیه شد

7. Although automorphic or partial automorphic quartz cementation losses some intergranular pores in late diagenesis, the reservoir with relatively high porosity still can be formed.
[ترجمه ترگمان]با این که automorphic یا automorphic جزیی کوارتز، در اواخر diagenesis، ممکن است در برخی از منافذ پوست از دست داده شوند، اما مخزن با تخلخل نسبتا بالا هنوز می تواند تشکیل شود
[ترجمه گوگل]اگر چه در خلال اواخر دوره ضایعات سیمان سازی کوارتز اتومورفیک یا نیمه اتومورفیک، برخی از منافذ بین گرانولها وجود دارد، اما مخزن با تخلخل نسبتا بالا هنوز می تواند تشکیل شود

8. The dissolution of dissoluble salt, existing as cementation, leads to the escape and migration of sand particulates, which is the direct reason leading to the change of reservoir parameters.
[ترجمه ترگمان]انحلال نمک dissoluble، موجود به عنوان cementation، منجر به فرار و مهاجرت ذرات ماسه می شود که دلیل مستقیم تغییر پارامترهای مخزنی است
[ترجمه گوگل]انحلال نمک حل کننده، که به عنوان سیمان سازی موجود است، منجر به فرار و مهاجرت ذرات شن و ماسه می شود که علت مستقیم آن تغییر پارامترهای مخزن است

9. The chemical treatment main method has the cementation, Azotize, infiltrates the metal.
[ترجمه ترگمان]روش اصلی درمان شیمیایی cementation، Azotize و infiltrates فلز است
[ترجمه گوگل]روش اصلی درمان شیمیایی سیمان سازی، Azotize، فلزی را نفوذ می کند

10. Purpose To calculate the cementation factor of unconsolidated rock of heavy oil reservoir.
[ترجمه ترگمان]هدف برای محاسبه ضریب cementation سنگ مخزن نفت سنگین
[ترجمه گوگل]هدف: برای محاسبه ضریب سیمان شدن سنگ غیرقابل نفوذ مخزن نفت سنگین

11. Dentists should choose luting cements reasonably and do cementation carefully, make the fixed prosthodontics expectation as long as possible.
[ترجمه ترگمان]دندانپزشکان باید به طور منطقی سیمان های luting را انتخاب کرده و با دقت اینکار را انجام دهند، انتظار prosthodontics ثابت را تا جایی که ممکن است انجام دهند
[ترجمه گوگل]دندانپزشکان باید سمان را به طور قابل ملاحظه ای انتخاب کنند و با دقت کائوچو کردن را انجام دهند، انتظارات پروتز دندانی ثابت تا زمانی که ممکن است

12. Compaction and cementation are the main destructive digenesis, while dissolution is the main constructive digenesis.
[ترجمه ترگمان]compaction و cementation مهم ترین عامل مخرب هستند در حالی که انحلال، digenesis سازنده اصلی است
[ترجمه گوگل]تجمع و سیمان سازی مهمترین پدیده مخرب هستند، در حالی که انحلال هیدروژن سازنده اصلی است

13. Calcite cementation seens a possibility where lime grains or calcareous organisms are abundant.
[ترجمه ترگمان]calcite cementation یک احتمال وجود دارد که در آن grains یا ارگانیسم های calcareous فراوان هستند
[ترجمه گوگل]سیمان سازی کلسیت امکان پذیر است که دانه های آهک یا موجودات آهکی فراوان باشد

14. Bassoon diameter well cementation is one of project of maritime artesian well special operation.
[ترجمه ترگمان]قطر bassoon به خوبی cementation یکی از پروژه های artesian دریایی است که در یک عملیات ویژه قرار دارد
[ترجمه گوگل]سیمان زدن به قطر بهار یکی از پروژه های عملیات ویژه ی دریایی است

15. The final step of fixed prosthodontics is cementation. The clinical durability of fixed prosthodontics depends on the luting cements and cementation.
[ترجمه ترگمان]آخرین مرحله prosthodontics ثابت cementation است دوام بالینی of ثابت به سیمان های آلومینات و cementation بستگی دارد
[ترجمه گوگل]مرحله نهایی پروتزهای ثابت ثابت کردن سیمان است دوام بالایی پروتزهای ارتودنسی بستگی به سیمان و سیمان زدن دارد

پیشنهاد کاربران

سیمانه شدن

cementation ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: آژندش
تعریف: فرایندی که در آن دانه‏های مجزای کانی به وسیلۀ مواد معدنی به یکدیگر متصل می‏شوند


کلمات دیگر: