فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: receives, receiving, received
• (1) تعریف: to get or take (something) that has been sent or offered.
• مترادف: get
• متضاد: send
• مشابه: accept, acquire, earn, gain, garner, obtain, reap, secure
- She received many cards for her birthday.
[ترجمه ترگمان] برای تولدش کارت بسیار زیادی دریافت کرده بود
[ترجمه گوگل] او کارت های زیادی برای تولدش دریافت کرد
- I sent the package last week, and you still haven't received it?
[ترجمه ترگمان] من هفته پیش بسته رو فرستادم و تو هنوز اونو دریافت نکردی؟
[ترجمه گوگل] هفته گذشته این بسته را ارسال کردم و هنوز آن را دریافت نکرده اید؟
• (2) تعریف: to accept (something) that has been bestowed.
• مشابه: accept, adopt, embrace
- He received his doctoral degree last year.
[ترجمه ترگمان] او سال گذشته مدرک دکترای خود را دریافت کرد
[ترجمه گوگل] او سال گذشته دکترای خود را دریافت کرد
• (3) تعریف: to bring into one's company.
• مترادف: greet, welcome
• مشابه: accept, accommodate, admit, embrace
- They receive guests often.
[ترجمه ترگمان] آن ها اغلب مهمان ها را دریافت می کنند
[ترجمه گوگل] مهمانان اغلب آنها را دریافت می کنند
- We receive new club members in January of each year.
[ترجمه ترگمان] ما اعضای جدید باشگاه را در ژانویه هر سال دریافت می کنیم
[ترجمه گوگل] ما اعضای باشگاه جدید را در ماه ژانویه هر سال دریافت می کنیم
• (4) تعریف: to undergo; experience.
• مترادف: sustain, undergo
• مشابه: encounter, endure, experience, suffer
- Some of the players received serious injuries.
[ترجمه ترگمان] برخی از بازیکنان جراحات جدی دریافت کردند
[ترجمه گوگل] برخی از بازیکنان صدمات جدی دریافت کردند
• (5) تعریف: to be informed of.
• مترادف: find out, hear, learn
• مشابه: pick up
- We received the news too late.
[ترجمه ترگمان] ما اخبار رو خیلی دیر دریافت کردیم
[ترجمه گوگل] این اخبار را خیلی دیر دریافت کردیم
• (6) تعریف: to greet or react to in a particular manner.
• مترادف: greet
• مشابه: welcome
- His new bride was received with hostility by his family.
[ترجمه ترگمان] عروس جدیدش با خصومت خانوادگی مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه گوگل] عروس جدید او با خصومت توسط خانواده اش دریافت شد
- Her play was enthusiastically received by the critics.
[ترجمه ترگمان] نمایش او با شور و هیجان مورد استقبال منتقدان قرار گرفت
[ترجمه گوگل] بازی او مشتاق منتقدان بود
- How do you think the President's pronouncement will be received by the Congress?
[ترجمه ترگمان] فکر می کنید اعلامیه رئیس جمهور چه طور توسط کنگره دریافت خواهد شد؟
[ترجمه گوگل] شما فکر می کنید که تصویب رئیس جمهور توسط کنگره پذیرفته می شود؟
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• (1) تعریف: to accept or get something.
• متضاد: send
• مشابه: accept
- The old saying tells us that it is better to give than to receive.
[ترجمه ترگمان] این ضرب المثل قدیمی به ما می گوید که بهتر است تسلیم شویم تا دریافت
[ترجمه گوگل] گفته های قدیمی ما را به ما می گوید که بهتر است از آنچه می خواهید دریافت شود، بهتر است
• (2) تعریف: to extend hospitality to guests.
• مترادف: entertain
- The famous hostess was ill and was therefore not receiving that week.
[ترجمه ترگمان] میزبان مشهور بیمار بود و بنابراین این هفته را نمی پذیرفت
[ترجمه گوگل] میزبان معروف بیمار بود و بنابراین در آن هفته دریافت نمی کرد
• (3) تعریف: to convert incoming electromagnetic waves into signals that are visible or audible.
• متضاد: send
- This device sends the signals while the other receives.
[ترجمه ترگمان] این وسیله سیگنال ها را زمانی که طرف دیگر دریافت می کند می فرستد
[ترجمه گوگل] این دستگاه سیگنال ها را همزمان دریافت می کند
• (4) تعریف: in football, to play in the position of one designated to catch a forward pass.
- He's one of the players who will be receiving for the team this season.
[ترجمه ترگمان] او یکی از بازیکنان است که این فصل را برای تیم دریافت خواهد کرد
[ترجمه گوگل] او یکی از بازیکنان است که برای این تیم برای این فصل دریافت خواهند کرد