کلمه جو
صفحه اصلی

adsorbent


معنی : جاذب، گیرا
معانی دیگر : رونشین شونده، رونشینگر، روچگالگر، برکشنده

انگلیسی به فارسی

گیرا، جاذب


جاذب، گیرا


دیکشنری تخصصی

[شیمی] جاذب سطحی، رونشین شونده، رونشینگر، روچگالگر، برکشنده
[مهندسی گاز] جاذب، گیرا
[نساجی] جذب کننده - جاذب - ماده جاذب - الرطوبه سطحی - جاذب سطحی
[معدن] جذب کننده (فلوتاسیون)
[پلیمر] جاذب، جاذب سطحی

مترادف و متضاد

جاذب (صفت)
absorbent, adsorbent, catchy, absorbing, engrossing, attractive, absorptive, bibulous, catching, mesmeric, fruity

گیرا (صفت)
adsorbent, impressive

جملات نمونه

1. In this study the efficacy of adsorbents as antiendotoxin agents in a hapten induced rat model of colitis is investigated.
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق، اثربخشی of به عنوان عوامل antiendotoxin در مدل موش induced ناشی از colitis مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مطالعه، اثربخشی جاذبها به عنوان عوامل ضددردوکسیک در مدل موش صحرایی ناشی از کپسول کاتیت بررسی شده است

2. FCC diesel was refined with special terra alba adsorbent and the refined diesel stability has been improved.
[ترجمه ترگمان]سوخت دیزل با استفاده از یک جاذب مخصوص terra اصلاح شده و ثبات دیزل تصفیه شده بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]دیزل FCC با خاصیت جذب کننده ترآ آلبا تصفیه شده است و ثبات دیزلی تصفیه شده بهبود یافته است

3. The ZrO(OH)2 as a selective adsorbent was used to quickly and low cost adsorb and remove SO42- from washing brine.
[ترجمه ترگمان]The (OH)۲ به عنوان یک جاذب انتخابی به سرعت و کم هزینه adsorb استفاده می شود و SO۴۲ - را از آب شستشو حذف می کند
[ترجمه گوگل]ZrO (OH) 2 به عنوان یک جاذب انتخابی برای adsorb به سرعت و کم هزینه استفاده شد و SO42- از محلول نمک شور

4. This work presented that 4-MEP adsorbent had high IgG sorption capacity and selectivity in human plasma. It shows excellent application prospect in the field of apheresis.
[ترجمه ترگمان]این کار نشان داد که جاذب ۴ - MEP دارای ظرفیت جذب بالایی برای جذب و گزینش پذیری در پلاسما است این برنامه چشم انداز کاربرد عالی را در حوزه of نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این کار نشان داد که جذب 4-MEP دارای ظرفیت جذب IgG بالا و انتخابی در پلاسمای انسانی است این نشان می دهد که برنامه کاربردی عالی در زمینه افیرز است

5. The alkali-treated "cage" polyamidoxime adsorbent (BCAO) possesses the high adsorptivity for the adsorption of carboxylic acids.
[ترجمه ترگمان]The polyamidoxime (cage)با alkali (BCAO)دارای پتانسیل بالایی برای جذب اسیده ای کربوکسیلیک است
[ترجمه گوگل]جاذب پلی آمیدوکسیم (BCAO) 'چوب' درمان شده با قلیایی دارای جذب بالا برای جذب اسیدهای کربوکسیلیک است

6. This kind of adsorbent possesses a good adsorption dynamic characteristics.
[ترجمه ترگمان]این نوع جاذب دارای ویژگی های دینامیک جذب خوبی است
[ترجمه گوگل]این نوع جاذب دارای ویژگی های پویا جذب خوب است

7. It is shown that the improved coal ash adsorbent can obviously heighten the absorptivity of ions.
[ترجمه ترگمان]نشان داده شده است که جاذب خاکستر بادی اصلاح شده به طور آشکاری می تواند جذب یون ها را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که بهبود جاذب خاکستر ذغال سنگ، بدیهی است که جذب یون ها را افزایش می دهد

8. When choosing adsorbent should pay attention to the following problem.
[ترجمه ترگمان]وقتی یک جاذب را انتخاب می کنید باید به مساله زیر توجه کنید
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب جاذب باید به مشکل زیر توجه کنید

9. Brief introduction of decolorant mechanism of various adsorbent decolorants is made, and research achievements on it in recent years are summarized.
[ترجمه ترگمان]معرفی مختصر مکانیزم decolorant مختلف decolorants مختلف انجام شده است و دستاوردهای تحقیقاتی در آن در سال های اخیر بصورت خلاصه بیان شده است
[ترجمه گوگل]معرفی مختصر مکانیزم های رنگدانه رنگ آمیزی جاذب های مختلف ساخته شده است و دستاوردهای تحقیقاتی در مورد آن در سال های اخیر خلاصه شده است

10. FCC diesel was refined with special alba adsorbent and the refined diesel stability has been improved.
[ترجمه ترگمان]سوخت دیزل FCC با یک جاذب alba ویژه اصلاح شده و ثبات دیزل تصفیه شده بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]دیزل FCC با جاذب ویژه آلبا تصفیه شد و ثبات دیزل تصفیه شده بهبود یافته است

11. Ti - modified silica gel monolithic adsorbent was prepared by impregnation - deposition method.
[ترجمه ترگمان]adsorbent silica gel modified با روش رسوب - رسوب تهیه شد
[ترجمه گوگل]Ti-modified adsorbent monolithic silica gel توسط روش اشباع-رسوب تهیه شد

12. A natural macromolecule adsorbent - modified chitosan ( VCG ) was prepared by using chitosan with vanillin.
[ترجمه ترگمان]یک کیتوزان طبیعی macromolecule - (VCG)با استفاده از کیتوزان با vanillin تهیه شد
[ترجمه گوگل]یک کیتوزان اصلاح شده با ماکرومولکول طبیعی (VCG) با استفاده از کیتوسان و وانیلین تهیه شد

13. Physical deterioration of adsorbent is not a problem.
[ترجمه ترگمان]زوال فیزیکی جاذب یک مشکل نیست
[ترجمه گوگل]بدتر شدن فیزیکی جاذب مشکل نیست

14. The alkali - treated cage adsorbent ( BCAO ) possesses the high adsorptivity for the adsorption of carboxylic acids.
[ترجمه ترگمان]The موجود در قفس alkali (BCAO)دارای پتانسیل بالایی برای جذب اسیده ای کربوکسیلیک است
[ترجمه گوگل]جاذب های قفس تحت درمان قلیایی (BCAO) دارای جذب بالا برای جذب اسیدهای کربوکسیلیک است

پیشنهاد کاربران

جاذب


adsorbent ( شیمی )
واژه مصوب: برجذبنده
تعریف: ماده ای که مواد دیگر را برجذب می کند


کلمات دیگر: