کلمه جو
صفحه اصلی

henry


(برق) هنری (واحد القاگری)، اسم خاص مذکر (مخفف آن: hal , harry , hank)

انگلیسی به فارسی

(برق) هنری (واحد القاگری)


اسم خاص مذکر (مخفف آن: Hal , Harry , Hank)


نام چندین شاه انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی منجمله: هانری هفتم (پادشاه انگلیس - 1457-1509)، هانری هشتم (1491-1547) که انگلیس را پروتستان کرد


henry


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: henries, henrys
• : تعریف: a unit of electrical inductance equal to the inductance of a closed circuit in which current varies at the rate of one ampere per second to produce an electromotive force of one volt.

• male first name
unit of electrical induction

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] هانری .
[برق و الکترونیک] هانری - هانری واحد القا کنایی یا القا کنایی متقابل در سیستم SI . اگر تغییر جریان 1A/S ولتاژ 1V را القا کند ،القا کنایی مدار 1H است .
[معدن] هانری (عمومی)

جملات نمونه

1. Henry was forced to leave his motherland for political reasons.
[ترجمه ترگمان]هنری مجبور شد به دلایل سیاسی سرزمین مادری خود را ترک کند
[ترجمه گوگل]هنری مجبور شد از سرزمین مادریش به دلایل سیاسی ترک کند

2. Henry Ford was an automobile baron.
[ترجمه ترگمان]هنری فورد یک بارون اتومبیل بود
[ترجمه گوگل]هنری فورد یک بارون خودرو بود

3. In 115 Henry II became King of England.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۱۵ هنری دوم پادشاه انگلستان شد
[ترجمه گوگل]در 115 هنری دوم پادشاه انگلستان شد

4. Henry is my elder brother; he is two years older than I.
[ترجمه ترگمان]هنری برادر بزرگ تر من است؛ دو سال از من بزرگ تر است
[ترجمه گوگل]هنری برادر بزرگم است او دو سال بزرگتر از من است

5. A halfway house between the theatre and cinema is possible. Olivier created one in his imaginative "Henry V" in 194
[ترجمه ترگمان]یک خانه نیمه راه بین تئاتر و سینما امکان پذیر است اولیویه در خیال خود \"هنری پنجم\" را در ۱۹۴ به دست آورد
[ترجمه گوگل]خانه نیمه راه بین تئاتر و سینما امکان پذیر است اولیویه یکی از هنرمندانی را که در 194 ساخته بود، ساخته بود

6. At 8 he is no spring chicken, but Henry Cook is busier than ever.
[ترجمه ترگمان]در هشت سالگی مرغ بهاره نیست، اما هنری کوک از همیشه پر مشغله تر است
[ترجمه گوگل]در 8 او هیچ مرغ بهار نیست، اما هنری کوک از قبل شلوغ است

7. The treaty of Troyes made Henry V heir to the crown of France.
[ترجمه ترگمان]پیمان of، هنری پنجم را وارث تاج و تخت فرانسه کرد
[ترجمه گوگل]معاهده Troyes ساخته Henry V وارث تاج فرانسوی است

8. Henry was horrified by what had happened.
[ترجمه ترگمان]هنری از اتفاقی که افتاده بود وحشت داشت
[ترجمه گوگل]هنری از آنچه اتفاق افتاده بود وحشت زده بود

9. On 2 December Henry VI was crowned king .
[ترجمه ترگمان]در ۲ دسامبر هنری هشتم پادشاه شد
[ترجمه گوگل]در 2 دسامبر هنری VI پادشاه شد

10. I met Henry in the street by accident.
[ترجمه ترگمان]من هنری را تصادفی در خیابان ملاقات کردم
[ترجمه گوگل]من شخصا با خیال راحت هنری را در خیابان دیدم

11. The case went before Mr Justice Henry on December 23 and was adjourned.
[ترجمه ترگمان]این پرونده در روز ۲۳ دسامبر پیش از محاکمه آقای قاضی، به تعویق افتاد و به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]این پرونده در 23 دسامبر قبل از اتهام آقای Justice Henry پیش آمد و به تعویق افتاد

12. Henry has only been working for us for a short while, and we're not really sure about him yet.
[ترجمه ترگمان]هنری فقط مدت کوتاهی است که برای ما کار می کند، و ما هنوز در مورد او مطمئن نیستیم
[ترجمه گوگل]هنری فقط برای مدت کوتاهی برای ما کار کرده است و هنوز در مورد او مطمئن نیستیم

13. Henry is on the line from New York.
[ترجمه ترگمان]هنری در خط مقدم نیویورک است
[ترجمه گوگل]هنری در خط نیویورک است

14. Henry was mustered out of service after the Second World War.
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ جهانی دوم، هنری از خدمت جمع شد
[ترجمه گوگل]هنری پس از جنگ جهانی دوم از خدمات خارج شد

پیشنهاد کاربران

سخنور ، کسی که دارای قدرت بیان موضوعات را در جمع دارد . سخنران .


کلمات دیگر: