کلمه جو
صفحه اصلی

petroleum


معنی : نفت، مواد نفتی، نفت خام
معانی دیگر : نفت (oil هم می گویند) (به نفت سفید می گویند: kerosene)

انگلیسی به فارسی

نفت خام، نفت، مواد نفتی


نفت، نفت خام، مواد نفتی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: petroleous (adj.)
• : تعریف: a thick, flammable mineral oil obtained by drilling beneath the earth's surface and processed into various fuels and lubricants, naphtha, paraffin, and other products.
مشابه: oil

• oil, flammable fluid that is drilled from the earth and refined to produce various types of fuel
petroleum is oil which is found underground or under the sea bed. petrol and paraffin are obtained from petroleum.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] نفت خام، نفت (oil هم می گویند) (به نفت سفید می گویند: kerosene)
[عمران و معماری] نفت خام - نفت
[مهندسی گاز] نفتخام، نفت، موادنفتی
[نساجی] نفت خام - ماده نفتی - مشتقات نفتی - نفت - بنزین
[پلیمر] نفت، نفت خام

مترادف و متضاد

نفت (اسم)
oil, petroleum, rock oil

مواد نفتی (اسم)
oil, petroleum

نفت خام (اسم)
petroleum

oil


Synonyms: crude oil, fossil fuel, fuel, gas, gasoline, kerosene, naphtha, natural gas, petrol


جملات نمونه

1. the price of petroleum has sagged in world markets
بهای نفت در بازارهای جهانی افت کرده است.

2. fungible goods such as petroleum or wheat are different from non-fungible goods such as rugs or paintings
کالاهای قابل معاوضه مانند نفت و گندم با کالاهای غیر قابل معاوضه مانند فرش و نقاشی فرق دارند.

3. the income drawn from petroleum
درآمدی که از نفت به دست می آید.

4. this boat carries only petroleum
این کشتی فقط نفت حمل می کند.

5. that country is rolling in petroleum
آن کشور نفت بسیار دارد.

6. tar is one of the byproducts of petroleum
قیر یکی از فراورده های جنبی نفت است.

7. a new method whereby coal can be turned into petroleum
روش جدیدی که می توان از طریق آن زغال سنگ را تبدیل به نفت کرد

8. This land is rich with petroleum.
[ترجمه mazaher] این مکان ، نفت خیز است
[ترجمه ترگمان]این سرزمین از نفت غنی است
[ترجمه گوگل]این زمین غنی با نفت است

9. Petroleum engineers plan and manage the extraction of oil.
[ترجمه ترگمان]مهندسان نفت طرح استخراج نفت را برنامه ریزی و مدیریت می کنند
[ترجمه گوگل]مهندسان نفت برنامه ریزی و مدیریت استخراج نفت را مدیریت می کنند

10. The petroleum price will be unfrozen next month.
[ترجمه ترگمان]قیمت نفت در ماه آینده افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]قیمت نفت در ماه آینده فروپاش خواهد شد

11. Our addiction to petroleum can only be managed by incorporating environmental impacts in fuel costs.
[ترجمه ترگمان]اعتیاد ما به نفت تنها می تواند با استفاده از اثرات زیست محیطی در هزینه های سوخت مدیریت شود
[ترجمه گوگل]اعتیاد ما به نفت تنها با در نظر گرفتن اثرات زیست محیطی در هزینه های سوخت قابل مدیریت است

12. The government also subsidizes basic goods, including sugar, petroleum and wheat.
[ترجمه ترگمان]دولت همچنین به کالاهای اساسی از جمله شکر، نفت و گندم یارانه پرداخت
[ترجمه گوگل]دولت همچنین کالاهای اساسی، شامل شکر، نفت و گندم را یارانه می دهد

13. A petroleum engineer with 3 5 years of international experience.
[ترجمه ترگمان]یک مهندس نفت با ۳ سال تجربه بین المللی
[ترجمه گوگل]یک مهندس نفت با 3 5 سال تجربه بین المللی

14. A little oil or petroleum jelly on the thread will help.
[ترجمه ترگمان]کمی روغن یا ژله به نخ کمک می کند
[ترجمه گوگل]یک روغن کمی و یا نفت بر روی موضوع کمک خواهد کرد

پیشنهاد کاربران

نفت خام

oil which you can find it under the earth or seabed

نفت
هیدروکربور

مواد هیدروکربنی

به نقل از هزاره:
نفت خام
نفت


کلمات دیگر: