کلمه جو
صفحه اصلی

gape


معنی : خمیازه، نگاه خیره با دهان باز، با شگفتی نگاه کردن، خیره نگاه کردن، خمیازه کشیدن، دهان را خیلی باز کردن
معانی دیگر : دهان را کاملا باز کردن (هنگام دهان دره و غیره)، (از فرط تعجب) با دهان باز خیره شدن، زل زدن، (در مورد سیاهچال و پرتگاه و غیره) دهان گشودن، دهانه باز کردن، دهان دره، دهان گشایی، دهان باز (از شدت بهت)، (جانورشناسی) میزان گشایش دهان به حداکثر، گشادی دهان، خلاء

انگلیسی به فارسی

خمیازه، نگاه خیره با دهان باز، خلا ، خمیازه کشیدن،دهان را خیلی باز کردن، با شگفتی نگاه کردن، خیره نگاه کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: gapes, gaping, gaped
(1) تعریف: to stare in surprise, awe, or wonder, esp. with the mouth open.
مترادف: gawk
مشابه: goggle, ogle, rubberneck, stare

- The fans gaped at the celebrities.
[ترجمه ترگمان] طرفداران با دهان باز به افراد مشهور نگاه کردند
[ترجمه گوگل] طرفداران طرفداران مشهور را دیدند

(2) تعریف: to hold the mouth open for any reason, as in yawning.
مشابه: yawn

- The child gaped wide for dentist.
[ترجمه ترگمان] بچه با دهان باز به دندان پزشک نگاه کرد
[ترجمه گوگل] کودک برای دندانپزشک گسترده شده است

(3) تعریف: to be or become open.
مترادف: open
مشابه: yawn

- Astounded, his mouth gaped open.
[ترجمه ترگمان] دهانش باز مانده بود
[ترجمه گوگل] عجیب و غریب، دهان او باز است
- The fissure gaped wide.
[ترجمه ترگمان] شکاف باز شد
[ترجمه گوگل] شکاف شکاف گسترده است
اسم ( noun )
مشتقات: gapingly (adv.), gaper (n.)
(1) تعریف: the action or an occurrence of gaping.
مشابه: goggle, ogle, stare

(2) تعریف: a gap or other wide opening.
مترادف: gap, opening, space, void
مشابه: breach, chasm, yawn

• open-mouthed stare; yawn
stare with an open mouth; yawn
if you gape, you look at someone or something in surprise, with your mouth open.
if something gapes, it opens wide or comes apart.

دیکشنری تخصصی

[معدن] دهانه (خردایش)

مترادف و متضاد

خمیازه (اسم)
gape, yawn, yawning, gaping

نگاه خیره با دهان باز (اسم)
gape

با شگفتی نگاه کردن (فعل)
gape

خیره نگاه کردن (فعل)
glower, gaze, stare, glare, gape, gloat, gorgonize

خمیازه کشیدن (فعل)
gape, yawn, yaup, yawp

دهان را خیلی باز کردن (فعل)
gape

gawk


Synonyms: beam, bore, eye, eyeball, focus, get a load of, get an eyeful, give the eye, glare, gloat, goggle, look, ogle, peer, rubberneck, size up, stare, take in, wonder, yawp


be wide open


Synonyms: cleave, crack, dehisce, divide, frondesce, gap, part, split, yaw, yawn


Antonyms: close


جملات نمونه

1. His secretary stopped taking notes to gape at me.
[ترجمه ترگمان]منشی کارش را متوقف کرد تا به من زل بزند
[ترجمه گوگل]دبیر من متوقف شد تا یادداشت ها را به من بسپارد

2. I could only gape in astonishment as I saw the man take the bottle from the shelf and put it under his coat.
[ترجمه ترگمان]وقتی دیدم که مرد بطری را از قفسه بیرون آورد و آن را زیر کتش قرار داد، فقط تعجب می کردم
[ترجمه گوگل]من فقط می توانستم به شدت از بین برود، همانطور که دیدم مرد بطری را از قفسه بیرون می آورد و آن را زیر کت خود قرار می دهد

3. You were expected to gape at the draftsmanship.
[ترجمه ترگمان]انتظار داشتی به draftsmanship زل بزنی
[ترجمه گوگل]شما انتظار داشتید که طرح ریزی داشته باشید

4. Pristina remains broken: there are power cuts, buildings gape open, and rubbish is uncollected.
[ترجمه ترگمان]Pristina شکسته باقی می ماند: قطعی برق وجود دارد، ساختمان ها باز می شوند، و زباله ها uncollected هستند
[ترجمه گوگل]پریشتینا همچنان شکسته می شود: کاهش قدرت، ساختمان ها باز است، و زباله جمع نشده است

5. A nestling's gape, or wide open beak, provides a stimulus to the parents to feed it.
[ترجمه ترگمان]دهان باز یا منقارش آزاد، انگیزه ای برای تغذیه والدین فراهم می کند
[ترجمه گوگل]یک گلدان یا گلدانی باز، یک محرک برای والدین برای تغذیه آن فراهم می کند

6. People stopped to gape as she walked down the street in a see-through mini-dress.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در خیابان با یک لباس کوتاه از خیابان می گذشت، مردم با دهان باز می ایستادند و خمیازه می کشیدند
[ترجمه گوگل]مردم در حالی که در خیابان در یک مینی لباس از بین رفته اند، متوقف شد تا به آنجا برسد

7. The cuckoo's cavernous red gape may be irresistible to the overworked foster parents.
[ترجمه ترگمان]گذرگاه غار مانند cuckoo ممکن است در برابر پدر و مادر overworked مقاومت ناپذیر باشد
[ترجمه گوگل]گکوهای قرمز غول پیکر باقیمانده ممکن است به والدین فرزندان پر از اشتیاق مقاوم باشد

8. They gape when more are opened, exhibit profound depression of spirits, and are clearly knocked up.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که باز می شوند دهان باز می کنند، افسردگی عمیقی از خود بروز می دهند، و به وضوح در حال افتادن هستند
[ترجمه گوگل]آنها هنگامی که بیشتر باز می شوند، افسردگی عمیق ارواح را نشان می دهند، و به وضوح از بین می روند

9. He that gapes till he be fed will gape till he be dead.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که او بمیرد به او غذا نخواهد داد تا او بمیرد
[ترجمه گوگل]او تا زمانی که تغذیه می شود، خالی می شود تا زمانی که مرده باشد

10. They gape at me and say, " Aha ! Aha ! With our own eyes we have seen it. "
[ترجمه ترگمان]به من نگاه کردند و گفتند: \" آها! آها! ما با چشمان خود آن را دیده ایم \"
[ترجمه گوگل]آنها به من نگاه می کنند و می گویند: 'آه! آه! با چشمان خودمان آن را دیده ایم '

11. He looks down at the gape void at his feet.
[ترجمه ترگمان]به پایین نگاه می کند و به حفره ای که در پاهایش زل زده می شود نگاه می کند
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد پایین در void پا در پای او

12. To observe the result from the limitation of gape, the urgent skin's reaction, the cervix organizing fibrosis, xerostomia, conglutination of the nasal cavity and so on.
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده نتیجه از محدودیت دهان باز، واکنش سریع پوست، زن دهانه رحم fibrosis، xerostomia، conglutination حفره بینی و غیره را ترتیب می دهد
[ترجمه گوگل]برای رعایت نتیجه از محدودیت ظاهر، واکنش پوستی فوری، فیبروز غده ساز دهانه رحم، کروزوستومی، انقباض حفره بینی و غیره

13. Dont gape: its rude!
[ترجمه ترگمان]فضولی نکن، بی ادبی است!
[ترجمه گوگل]بی نظیر: بی ادب!

14. In contemplating the lair of Ed and Klara Durbeck, the temptation is to gape at the sheer volume of the contents.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به کنام اد و کلارا Durbeck فکر می کنم، وسوسه این است که به حجم کلی محتوای آن زل بزنم
[ترجمه گوگل]در نظر لرد اد و کلارا Durkeque، وسوسه است که در حجم منحصر به فرد از مطالب

The natives gaped at the Europeans.

بومی‌ها با دهان باز به اروپایی‌ها نگاه می‌کردند.


a gaping hole

سوراخ بزرگ (یا بزرگ‌شونده)


As the lecture dragged on, Ahmad got the gapes.

وقتی که خطابه به درازا کشید، احمد به دهان‌دره افتاد.


اصطلاحات

the gapes

بیماری جوجه‌ی مرغ و خروس و سایر پرندگان که موجب تنگی نفس و خفگی می‌شود


پیشنهاد کاربران

هاج و واج ماندن


کلمات دیگر: