کلمه جو
صفحه اصلی

weir


معنی : بند، خاکریز، سدی که سطح اب را بلند میکند
معانی دیگر : (به ویژه برای برگرداندن آب به سوی آسیاب) سد کوچک، آب بند، سدی که سطح اب را بلند کند

انگلیسی به فارسی

بند، سدی که سطح آب را بلند کند، خاکریز


شگفت انگیز، بند، خاکریز، سدی که سطح اب را بلند میکند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a fence, as of brush, set in a stream to catch fish.

(2) تعریف: a small dam for the purpose of backing up or diverting water; milldam.

• dam, sluice-gate, levee; fish-snaring net or fence
a weir is a low dam built across a river in order to control or direct the flow of water.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سرریز - لبریز - رودبند - سد غرق شدنی - بند آب برگردان - بند رودخانه ای
[مهندسی گاز] سرریز
[زمین شناسی] سرریز - سازه ای ساخته شده یا ساختاری طبیعی که برای تخلیه آب مازاد طراحی می شود.
[آب و خاک] سرریز-لبریز

مترادف و متضاد

بند (اسم)
fit, article, articulation, joint, link, bind, bond, clause, provision, snare, segment, levee, facet, hinge, line, dyke, dike, paragraph, dam, wristband, tie, frenum, clamp, binder, sling, fastening, manacle, weir, canto, ligation, commissure, ligature, noose, facia, fascia, funiculus, joggle, holdback, holdfast, internode, ligament, proviso, stanza, trawl

خاکریز (اسم)
levee, dyke, dike, bulwark, fence, moat, weir

سدی که سطح اب را بلند میکند (اسم)
weir

جملات نمونه

1. Weir played a blinder in yesterday's semi-final.
[ترجمه ترگمان]ویر در نیمه نهایی روز گذشته a بازی کرد
[ترجمه گوگل]ویر در نیمه نهایی دیروز به یک گلوله توپ زد

2. The men stood motionless as Weir held his finger to his lips.
[ترجمه ترگمان]مردها بی حرکت ایستاده بودند و Weir انگشتش را روی لب هایش نگه داشته بود
[ترجمه گوگل]مرد ها بی حرکت ایستادند، زیرا وایر انگشت خود را به لب هایش گذاشت

3. Dr Weir will see you now.
[ترجمه ترگمان]دکتر ویر دیگر شما را خواهد دید
[ترجمه گوگل]دکتر ویر شما را ببیند

4. Weir broke his leg in a freak accident playing golf.
[ترجمه ترگمان]ویر پایش را در یک تصادف عجیب و غریب گلف شکست
[ترجمه گوگل]Weir پا را در یک حادثه فجیع بازی گلف شکست

5. Michael Weir had detailed Adams to be in charge while he spent the evening in his dugout with a book.
[ترجمه ترگمان](مایکل ویر، آدامس بادکنکی دقیقی داشت که در حالی که شب را در dugout با یک کتاب می گذراند، مسئول بود
[ترجمه گوگل]مایکل ویر آدامز دقیق را به عنوان سرپرستی در نظر گرفت، در حالی که او در شبانه روز خود با یک کتاب صرف کرد

6. After some cheering words to them, Weir went back to his billet and lay down.
[ترجمه ترگمان]پس از چند کلمه تشویق به آن ها، Weir به billet برگشت و روی زمین دراز کشید
[ترجمه گوگل]پس از بعضی از کلمات به آنها خوشامد گفت، ویر بازگشت به شمشیر خود را و گذاشتن

7. Weir tied the Doral record of 29 on the front side, last matched by Tom Kite in 197
[ترجمه ترگمان]ویر رکورد Doral ۲۹ را در قسمت جلو بسته بود، آخرین بار با بادبادک بازی تام در ۱۹۷ همخوانی داشت
[ترجمه گوگل]ویر ضبط رکورد Doral از 29 در سمت جلو، آخرین با تام کیت در 197 با هم مقایسه شد

8. Weir is waiting for clearance from the team doctor, but expects to play Friday in Santa Clara.
[ترجمه ترگمان]ویر در انتظار پاک سازی از پزشک تیم است، اما انتظار دارد که روز جمعه در سانتا کلارا بازی کند
[ترجمه گوگل]Weir منتظر آزادی از تیم تیم پزشکی است، اما انتظار دارد تا روز جمعه در سانتا کلارا بازی کند

9. Roach and dace on Listers upstream of Topcliffe weir.
[ترجمه ترگمان]روچ و ماهی هایی که در بالای رودخانه of بودند،
[ترجمه گوگل]روچ و داچ در لیسترهای بالادست از Topliffe Weir

10. She spelled weir, a fence set in a stream to trap fish.
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند، یک پرچین را در نهری که به تله می افتاد، خواند
[ترجمه گوگل]او عجیب و غریب، حصار در یک جریان برای دام گرفتن ماهی است

11. Tortolano fed Weir and he touched the ball on to McGinlay, who ran through a porous home defence to score easily.
[ترجمه ترگمان]Tortolano به ویر غذا داد و او به توپ ضربه زد، که از میان یک دفاع خانگی متخلخل برای امتیاز دادن به راحتی عبور کرد
[ترجمه گوگل]Tortolano Feed Weir توپ رو به McGinlay زد و از مدافعان تیم منفردش به راحتی به گل رسید

12. Weir missed his footing as they neared the door.
[ترجمه ترگمان]وقتی به در نزدیک شدند، ویر ویل سن خود را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]ویر از دستش افتاد و نزدیک به درب بود

13. Towards midnight Weir came to the dugout.
[ترجمه ترگمان]نزدیک نیمه شب، Weir به سنگر آمد
[ترجمه گوگل]به نیمه شب، ویر به خاک آمد

14. Weir was back in his soft shoes and white sweater.
[ترجمه ترگمان]Weir به کفش های نرم و پلیور سفید برگشته بود
[ترجمه گوگل]Weir در کفش نرم و ژاکت سفید خود برگشت

پیشنهاد کاربران

یک مانعی که جلوی کانال یا رودخانه میگأارند تا آب بالا آید

weir ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: سرریز
تعریف: تیغه ای که جریان از روی آن عبور می کند


کلمات دیگر: